شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۰۵۷۱
تاریخ انتشار: ۰۱ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۹
به بهانه انتصاب سرپرست معاونت فرهنگی شورایعالی مناطق آزاد
شوشان ـ حسین دلیر :

«عبدالملکی» چندی پیش «خلیلی‌نیا» را به‌عنوان سرپرست معاونت فرهنگی، اجتماعی و گردشگری شورایعالی مناطق آزاد منصوب کرد.دکتر غلامرضا خلیلی‌نیا با حکم مشاور رئیس‌جمهور و دبیر شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، مسئولیت پرتراکم‌ترین معاونت این دبیرخانه را برعهده گرفت. با حفظ مسئولیت کنونی در مدیریت آموزش، سلامت، ورزش و محرومیت‌زدایی دبيرخانه.بر این مسئولیت دوپاره؛ می‌توان دو گونه تحلیل داشت. خالی بودن حلقه پیرامون عبدالملکی از مدیران معتمد یا توانایی خلیلی‌نیا در ایفای دو مسئولیت به‌طور هم‌زمان که پاره دوم، محتمل‌تر می‌نماید. وانگهی سمت پیشین، زیرمجموعه‌ای از مسئولیت تازه خود او به شمار می‌رود و روزهای آینده می‌تواند به دیگری سپرده شود.

حکم سرپرستی و معارفه خلیلی‌نیا به دلیل قرارگیری در واپسین روز اداری هفته و همپوشانی با رویدادهای روز خبرنگار؛ آن‌گونه که باید دیده نشد. و صدالبته خبر انتصاب این فرزند آبادان و خوزستان با تنزل ارزش تازگی؛ مهجور واقع گشت. از این نظر که در فضای رسانه‌ای منطقه؛ رخدادهای این‌چنین به‌طور معمول با واکنش درخور اهمیت و امیدبخشی همراه نمی‌شوند. تردید ندارم شبکه‌ی رسانه‌ای و نخبگانی دیگر استان‌ها، رویه‌ای حرفه‌ای و بهتر از ما در حمایتگری از «خودی‌ها» در پیش می‌گیرند. مرور تبارشناسی و پیشینه‌ی انتصاب‌ها در سطوح عالی تصمیم‌گیری کشور از دهه‌های گذشته تابه‌حال، نشان می‌دهد شبکه‌ی نخبگان سیاسی و هم اقتصادی برخی استان‌ها در چانه‌زنی کسب مسئولیت‌های ملی چه اندازه همگرا و موثر بوده‌اند. موقعیتی که در خوزستان همواره با واگرایی شخصی، جناحی و گاه قومی؛ عامل مهار نیروهای موثر و خنثی‌سازی توان چانه‌زنی ملی آن‌ها می‌شود.دراین‌باره و بدین بهانه به گزاره‌هایی فراوان می‌توان پرداخت. شاید مهم‌ترین آن «گسست» و «شکاف» اجتماعی-انسانی استان در سال‌های پس از جنگ تحمیلی تعبیر شود. رواج روحیه‌ی فرصت‌طلبی شخصی و رقابت‌های مخرب که مانع بهره‌مندی خوزستان از ظرفیت‌های خود بوده است.

اعطای حکم سرپرستی به‌جای معاونت را می‌توان روالی عادی دانست برای گذار از مراحل اداری و دیوان‌سالاری رایج. اگرچه به‌طور غیررسمی خلیلی‌نیا را باید معاون عبدالملکی دانست و نه سرپرست معاونت آن‌گونه که در حکم آمده است!این انتصاب با ارتقای جایگاه او از مدیریت زیرمجموعه معاونت به خود معاونت می‌تواند بیش از همه برای منطقه آزاد اروند فرصت‌آفرین باشد. در بعد انسانی، نیمی از جمعیت ساکن در مناطق آزاد کل کشور در «اروند» سکونت دارد. با این تخمین می‌توان داعیه داشت نیمی از ظرفیت انسانی در حوزه‌های فرهنگی، هنری و ورزشی مناطق آزاد نیز مرهون این منطقه باشد. فراوانی هنرمندان، ورزشکاران، گروه‌های هنری و تیم‌های ورزشی در سطوح حرفه‌ای کشور، اثبات همین مدعاست. پس حضور یک چهره‌ی آبادانی در ساختار مدیریت و تصمیم‌گیری شورایعالی مناطق آزاد؛ اتفاقی ارزشمند باید تلقی گردد.

سال‌ها حضور در فعالیت‌های آموزشی، پرورشی، پژوهشی و فرهنگی، به خلیلی‌نیا مهارت و توانمندی لازم برای انجام این مسئولیت تازه را می‌دهد. اگرچه ساختار و وظایف فرهنگی-اجتماعی در مناطق آزاد با نهاد آموزش‌وپرورش و حتی آموزش عالی متمایز می‌نماید. پذیرش مسئولیتی چنین پراهمیت؛ بیش از اشتیاق فردی، نشان می‌دهد خلیلی‌نیا را باید در دو برش زمانی-مکانی واکاوید. چه آن‌ها که امثال او را همچنان در محیط متصلب آبادان تصور می‌کنند و دیگرانی که می‌دانند خروج نخبگان از این جغرافیایی سیاست‌زده، برسازنده چه موقعیت‌هایی برای ایشان خواهد بود.

خلیلی‌نیا می‌تواند نماد و نماینده‌ی چهره‌های سرآمد منطقه باشد که به جبر نگاه حذفی و سلیقه‌ای، روزگاری از مدیریت در دیار و زادگاه خویش محروم ماندند. به تعبیر صائب تبریزی؛ کامل هنران در وطن خویش غریبند! دریغا زورمندان سیاسی؛ در سپردن عنان امور به نخبگان و سرآمدان جامعه، چنان خست به خرج داده‌اند که فرومایگی و بی‌هنری به‌شرط سرسپردگی می‌شود فضیلت در مدیریت. تا هر که بر پست و منصب این دیار آمد و رفت، بر زمین سوخته‌اش چند مشتی بیشتر خاکستر ریخته باشد.فارغ از واکنش‌ها به این نوشته، حضور یک آبادانی در سطوح بالای مسئولیت می‌تواند برای دیگر نخبگان این دیار همچنان انگیزه‌بخش باشد. چه آنکه بودن احمد میدری، عبدالحسن مقتدایی، سیدحسین دهدشتی، فریدون عباسی، معصومه آباد، سردار علیرضا تنگسیری، سردار ایرج مسجدی و دیگر فرزندان این دیار در موقعیت‌های مهم، همواره مایه‌ی مباهات بوده و هست. این نام‌ها و بسیاری دیگر بدون در نظر گرفتن اختلاف دیدگاه‌ها، اگر به‌عنوان نیروهایی همگرا؛ موثر در توسعه و پیشرفت زادگاه خویش؛ اندیشه و عمل کنند، آبادان بار دیگر به مدار پیشرفت بازخواهد گشت. از این نام‌ها و دیگر چهره‌ها، برخی ارتباطشان را با بدنه‌ی سیاسی-اجتماعی آبادان قطع کرده و البته دیگرانی همچنان متصل‌اند. امیدوارم رشته وصل برادران خلیلی‌نیا با خاستگاه خویش نگسلد و همچنان در پیوند با این هویت و آدم‌هایش پابرجا بمانند.

غلامرضا خلیلی‌نیا 7 دی 1400 با حکم سعید محمد؛ مدیرکل آموزش، سلامت، ورزش و محرومیت‌زدایی مناطق آزاد شد و 590 روز بعد، سرپرست معاونت فرهنگی در آن شورایعالی شد. در نزدیکان او، علیرضا خلیلی‌نیا برادر کوچک‌تر، 20 شهریور 1401 سرپرست معاونت توسعه مدیریت منطقه آزاد چابهار شد و بعدتر در 6 بهمن همین سال، به‌عنوان مدیرعامل جدید پتروشیمی شازند منصوب شد. هم او که سال‌ها مدیریت آبفا در آبادان را عهده‌دار بود و چندی نیز قائم مقام باشگاه فرهنگی ورزشی صنعت نفت شد.در این دو سال مانده از عمر دولت سیزدهم، به‌شرط وزیدن باد موافق بر بادبان‌های ترقی این دو برادر، می‌توان امیدوار به ارتقای جایگاه آن‌ها بود. خاصه که هر دو جوان‌اند و تا رسیدن به کسوت کهن‌سالگی در مدیریت؛ سالیان درازی پیش رو دارند.بر موفقیت چهره‌های خوزستانی در هر سطح، باید به دید فرصت مطلوب نگریست و از آن استقبال کرد. تا هم انگیزه‌ای برای دیگران شود و هم ایشان که صاحب‌منصب می‌شوند همچنان خود را متعلق به زادگاه و خاستگاه ترقی خویش بدانند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار