شوشان ـ لفته منصوری :
دیروز در دومین جلسهی انجمن کتابخانههای عمومی استان خوزستان پیشنهادی دربارهی ایجاد رشته تخصصی ادبیات تطبیقی، انجمن و نشریهی علمی بهویژه بین دو زبان قدرتمند و پویای فارسی و عربی در دانشگاههای استان خوزستان ارائه دادم. این یادداشت بهمنظور تبیین پیشنهاد یادشده در برابر دیدگان جامعهی فرهیختهی خوزستانی است، با این امید که مورد تأمل و تدبر واقع شود.
در آغاز قرن حاضر میلادی که زبانشناسی بهعنوان دانشی جدید معرفی شد و موضوع خود را بررسی و مطالعه بُعد ساختاری نظام زبان قرار داد، اما پرداختن به بُعد اجتماعی زبان هیچگاه به کناری نهاده نشد. زبان همچنان بهعنوان نهادی اجتماعی و نظامی وابسته به فرهنگ جامعه، از دگرگونیهای اجتماعی تأثیر پذیرفته و نسبت به عوامل اجتماعی برون زبانی واکنش نشان میدهد.
خوزستان بهمثابه یکی از آوردگاههای زبان دری که این زبان بهعنوان بسترِ فارسی نو در قرون پیش از اسلام بوده با زبان عربی که هر دو از باشندگان دیرین این سرزمین کهن هستند، میتواند نقش کارآمدی در ادبیات تطبیقی بین این دو زبان پویا و قوی در زمان معاصر بر عهده گیرد. از نگاه جامعهشناسی زبان، این مهم میتواند بر بنیاد «ادبیات تطبیقی» قرار بگیرد و چه جایی بهتر از خوزستان است که این مهم را به سرانجام رساند؟ معمولاً در زبانشناسی، ارتباط متقابل میان دو زبان را برخورد زبانی[1] میگویند. به اعتقاد جامعه شناسان زبان، طبیعیترین و متداولترین حالت برخورد دو زبان، ردوبدل شدن عناصر زبانی میان آنهاست. طبیعی است که این دادوستد زبانی عمدتاً از سوی دوزبانههایی صورت میپذیرد که با هر دو زبان آشنایی دارند. منظور از دوزبانه، فردی است که علاوه بر زبان مادری، به زبان دیگری نیز تا آن حد آشناست که میتواند با سخنگویان آن زبان ارتباط برقرار سازد. بهاینترتیب دوزبانگی را میتوان یکی از مهمترین پی آمدهای برخورد زبانی دانست.
هدف این یادداشت، طرح موضوع «ادبیات تطبیقی» بهعنوان یک پیشنهاد کاربردی و کارکردی در ارتباط با دو زبان فارسی و عربی در استان خوزستان و ایران و جهان است.
«ادبیات تطبیقی» مقایسه یک ادبیات با ادبیات دیگر و همچنین مقایسه ادبیات با سایر حوزههای اندیشه و ذوق بشری است. ادبیات تطبیقی قدمتی دویستساله دارد؛ اما این شاخهی نو پای ادبی در کشور ما پیشینه طولانی ندارد. نخستین بار پژوهشگران فرانسوی این اصطلاح را به کار بردند. محققین این حوزه برانند که تصویر دیگران از ما، بخشی از هویت ماست که شناخت آن موجب میشود به درک کاملتری از خود دستیابیم. شناخت دیگری و شناخت خود در آینه دیگری یکی از اهداف ادبیات تطبیقی است. ادبیات تطبیقی ما را نسبت به جریانهای دخیل در ادبیاتمان آگاه میکند و به ما کمک میکند تا ادبیات ملی را بهتر بشناسیم.
رشته «ادبیات تطبیقی» که یکی از شاخههای علوم انسانی است و اهمیت آن رو به فزونی است و هرروز شاهد راهاندازی گروهها، مراکز پژوهشی، انجمنهای علمی و نشریههای تخصصی ادبیات تطبیقی در کشورهای مختلف، بهخصوص در طول دو دههی اخیر بودهایم؛ اما شگفت آنکه در استان ما خوزستان هنوز به این رشته و گرایش مهم ادبی توجه نمیشود. نهتنها رشتهای تحت عنوان «ادبیات تطبیقی» دایر نشده است، بلکه پژوهشهای دقیق و علمی مفیدی نیز در این زمینه ارائه نشده است.
«ادبیات تطبیقی» که میتواند بهعنوان شاخهی مهمی از دانش ادبیات امروز بهویژه در حوزهی نقد ادبی به بسیاری از پرسشهای ما پاسخ دهد، در دانشگاههای استان خوزستان جایگاهی ندارد.
از منظر جامعهشناسی زبان، دستاوردهای «ادبیات تطبیقی» یا «الأدب المقارن» در استان خوزستان بهویژه بین دو زبان فارسی و عربی و در همسایگی با کشورهای عربی، میتواند زمینهی مناسبی برای گسترش روابط و تعاملات بین فرهنگی ایجاد کند. گسترش تعاملات بین فرهنگی موجبات شناخت بهتر «دیگری» را فراهم میآورد و این شناخت، به تفاهم و دوستی و صلح پایدار میانجامد.
«ادبیات تطبیقی نشان میدهد که اندیشههای آدمیان از یک منشأ برخاسته و باوجود اختلافهای ظاهری، در اساس میان آنها رابطه خویشاوندی است. درعینحال تطبیق آثار مختلف میتواند در رسیدن ملتها به تفاهم نقش مؤثری ایفا کند.»[۲]
«ادبیات تطبیقی» تعصبات قومی ناشی از خودبزرگبینی ملتها را از میان میبرد و با گذشتن از مرزهای زبانی، سیاسی و جغرافیایی، اشتراکات میان اقوام را برجسته میکند. در این راه حتی شناخت افتراقات نیز به ایجاد روحیه تحمل و احترام به عقاید دیگران کمک میکند.
«ادبیات تطبیقی» در عین استقبال از تعاملات فرهنگی، بر حفظ هویت بومی تأکید میورزد و آداب و سنن ملی را رمز دوام و بقای هر ملتی میداند. بهاینترتیب بر عنصر کثرت در وحدت و وحدت در کثرت پافشاری میکند.
«ادبیات تطبیقی» ترازویی است که میتوان با کمک آن، جایگاه و موقعیت ادبیات ملی یک کشور را روشن نمود. ادبیات تطبیقی نقاط ضعف و قوت ادبیات ملی را نشان میدهد و از این راه در توانمندسازی و پویایی آن نقش مهمی ایفا میکند.
امید است که خوزستان نقش تاریخی خود را در حوزهی زبانشناسی بازیابد و با تأسیس رشتهی «ادبیات تطبیقی» در مقطع دکتری در دانشگاه شهید چمران اهواز یا سایر دانشگاههای استان خوزستان و نیز تشکیل انجمن علمی با همین عنوان متشکل از سخنگویان به زبانهای تعلیمی و مادری عربی و فارسی و انتشار مجلهی علمی در این راه گام عملی بردارد.
ایبسا هندو و ترک همزبان / ایبسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگرست / همدلی از همزبانی بهترست
غیر نطق و غیر ایما و سجل / صد هزاران ترجمان خیزد ز دل
پانوشت:
1 - Linguistic Contact
[۲] - اسلامی ندوشن، محمدعلی (۱۳۷۴)، جام جهانبین، تهران: جامی، ص ۸.