شوشان ـ علیرضا تارا :
در روزهای اخیر پس از انتخابات ریاست جمهوری و استقرار دولت چهاردهم بحثهای متعددی پیرامون انتخاب استانداران شکل گرفته است. اینکه استانداران دارای چه پارامترها و ویژگیهایی باشند تا بتوانند سیاستهای دولت وفاق ملی را در سطح استانی به پیش ببرند و با اتخاذ تدابیر و درایت خود قطار توسعه را به حرکت در آورند. این پرسشها به وفور در فضای سیاسی یافت میشود و هر کدام از جریانات سیاسی به دنبال رایزنی برای انتخاب گزینه مدنظر خود بر کرسی استانداری هستند.
مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم در رابطه با انتخاب استانداران با نگاهی نو اظهار داشت: "استانداران و فرمانداران براساس شاخصهای علمی انتخاب میشوند. نباید افرادی که شاخصهای کارشناسی ندارند به عنوان گزینه برای استانداری یا فرمانداری معرفی شوند... ملاک و معیار ما در تعیین استانداران، توانمندی، شایستگی و تخصص است نه داشتن روابط یا وابستگیهای جناحی."
اسکندر مومنی، وزیر کشور هم گفته است: "در انتصابات قطعاً گزینه شایستهسالاری را در اولویت قرار خواهم داد و مشورت با نمایندگان را در دستور کار خود قرار میدهم."
با مرور سخنان رئیس دولت چهاردهم و وزیر کشور در مییابیم که به نظر میرسد در راستای نقش تاثیرگذار استانداریها در شئون متعدد استانی، از انتخاب استانداری مبتنی بر مطالعات اجتماعی و علمی و تخصصی سخن گفته و بر آن تاکید دارند که این میتواند اتفاقی مهم و امیدوارکننده برای مناطق استانی باشد.
استان خوزستان به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک، دارا بودن تنوع زبانی، قومی، دسترسی به بنادر متعدد، تواناییهای بیبدیل در حوزههای مختلف صنعتی، نفت و گاز، پتروشیمی، کشاورزی، گردشگری، فولاد، معدن، نیشکر و فرصتهای بیشمار دیگر _ که پرداختن به آنها در این مقال نمیگنجد_ با وجود همهی پتانسیلها و ظرفیتهای موجود فاصله معناداری با شرایط مطلوب دارد. این استان پس از گذشت قریب به نیم قرن از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، کماکان توسعهنیافته باقی ماند. لذا یکی از بحثهای پرتنشی که اکنون در محافل و گعدههای سیاسی استان رواج دارد حول محور انتخاب استاندار میباشد. چرا که استاندار آینده خوزستان در شرایط پیچیده امروزی نقشی حیاتی در مدیریت توسعه پایدار استان دارد. لذا باید کسی باشد که از تجربه کافی و توانایی لازم برای مدیریت استان برخوردار باشد. علاوه بر این استاندار آینده ضمن اینکه مدیری قاطع و کارآمد باشد، باید به خوبی به ملاحظات سیاسی و اجتماعی استان واقف باشد و با دیدگاه راهبردی بتواند با توجه به شناخت دقیق خود، با نگاهی علمی و جامعه شناسانه، راهکارهایی عملی و بلندمدت برای معضلات انباشته شده و بحرانی کنونی استان ارائه دهد.
با نگاهی به نامزدهای سکانداری ساختمان سه گوش در خیابان فلسطین میتوان به شخص دکتر حسین زاده اشاره کرد که پارامترهای لازم برای استانداری خوزستان را داراست. دکتر حسین زاده عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز بوده و از نیروهای خوشفکری است که در کارنامه خود معاونت سیاسی اجتماعی استانداری، مدیر کل امور اجتماعی استانداری، مدیر کل انتخابات استانداری و رئیس دانشگاه علمی کاربردی استان خوزستان را دارد. اهم شاخصها و ویژگیهای دکتر حسین زاده عبارتند از:
۱. تخصص و دانش مدیریتی: یکی از کلیدیترین شاخصهای دکتر حسین زاده برای سکانداری استانداری خوزستان برخورداری از تخصص و دانش کافی مدیریتی است. در واقع شاخصی که دکتر حسین زاده را از دیگر نامزدها متمایز میکند، داشتن سواد سیاسی، اجتماعی و توسعهای است. بدین معنا که به جهت مدیریت و تحصیلات آکادمیک خود با توسعه آشناست و اطلاعاتی از اقتصاد، اقتصاد سیاسی، جامعهشناسی توسعه برخوردار است.
۲. تجربه اجرایی و استقلال عمل: یکی دیگر از شاخصهای حیاتی دکتر حسین زاده، تجربه موفق اجرایی در سطوح مختلف مدیریتی است. چرا که استانداران باید از سابقه اجرایی در کارنامه خود برخوردار باشند تا ضمن آشنایی با معضلات محلی، بتوانند با ارائه برنامههای خود نقش ارزندهای در توسعه استان داشته باشند. همچنین، در برابر فشارهای سیاسی و جناحی نیز استقلال عمل و قدرت مدیریتی داشته باشند.
۳. آشنایی با محیط استان و مسائل مرتبط با آن: دکتر حسین زاده به واسطه تجربه خود در سطوح مدیریتی استان و در راس آن معاونت سیاسی اجتماعی استانداری خوزستان به خوبی بر محیط و مسائل استان اشراف دارد و این میتواند در موفقیت احتمالی آن نقش مهمی داشته باشد. چرا که با شناخت محیط و مشکلات آن، تلاش میکند با استفاده از ظرفیتهای موجود برنامههای موثری برای آنها در پیش گیرد.
۴. توانایی اجماع و ایجاد وفاق در سطح استان: تجربه سالهای اخیر نشان میدهد یکی از دلایل عدم پیشرفت و توسعه استان به اختلافات میان نهادها، جریانات و گروههای سیاسی بر میگردد. از آنجایی که دولت چهاردهم نیز با شعار وفاق ملی بر سر کار آمده است، میبایست مدیری در راس استان قرار گیرد که بتواند چنین سیاستی را در صدر اولویتهای خود قرار دهد. تجربه مدیریتی دکتر حسین زاده حاکی از آن است که در صورت سکانداری استانداری این مهم صورت خواهد پذیرفت. چرا که از توانایی لازم برای اجماعسازی و وفاق بهرهمند است.
۵. رویکرد توسعهمحور: فردی که به عنوان استاندار خوزستان انتخاب میشود باید دارای دیدگاه توسعهگرایانه باشد و با برنامههای خود بتواند به بهبود وضعیت استان کمک نماید. چرا که استانی همچون خوزستان به سبب منابع عظیم طبیعی و دیگر ظرفیتها، نیازمند استانداری با رویکرد علمی و تخصصی است تا با بهرهبرداری و استفاده مناسب از این منابع، زمینه را برای توسعه پایدار استان فراهم نماید. امری که دکتر حسین زاده با استفاده از تخصص، تجربه و مدیریت جامعهشناسانه و توسعهمحور خود میتواند به موفقیت آن کمک شایانی بنماید.
۶. فراجناحی بودن: یکی دیگر از مزایا و خصیصههای دکتر حسین زاده، مشی معتدل و فراجناحی و سلامت اخلاق آن است که زبانزد عام و خاص است، به طوری که طیفی از جریانهای سیاسی مختلف حمایتهای خود را از ایشان اعلام نمودهاند.