شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۱۷۵۸
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۷
مدیر توسعه گردشگری سازمان منطقه آزاد اروند:

شوشان ـ حسین دلیر :

27 سپتامبر هرسال را به «روز جهانی گردشگری» نام نهاده‌اند. بهانه‌اش روزی است که اساسنامه گردشگری سازمان ملل متحد در سال ۱۹۷۰ میلادی در آن هنگام امضا شد و برای ما برابر است با ۶ مهرماه خورشیدی. در ایران و برخی کشورها و به‌قصد جلب‌توجه و نشان دادن تاثیر گردشگری بر ارزش‌های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، چند روزی پس از این فراخور برجسته را هفته‌ی گردشگری می‌نامند که در ایران تا سیزدهم ماه مهر دنباله دارد.

از این‌رو پویندگان این هنرصنعت پرکشش، بر تکاپو و کنش ترویجی و رسانه‌ای خود بیش از روزهای دیگر می‌افزایند. مجالی پدید می‌آید برای آن‌ها که ذی‌نفع اقتصاد گردشگری‌اند و دیگرانی که هواخواه گشت‌وگذارند تا در رویدادهایی بدین دستاویز حاضر شوند و بهره دلخواه خویش ببرند.

عصر سه‌شنبه 10 مهرماه سال‌جاری، مدیر توسعه گردشگری و میراث فرهنگی سازمان منطقه آزاد اروند در محل ساختمان این سازمان؛ میزبان شماری از کُنشگران گردشگری آبادان و خرمشهر بود. با یادکرد این روشنگری که قرار بر انجام رویدادی شاد با حضور میهمانان ویژه به مناسبت هفته گردشگری بود و رخداد جانکاه شهادت رهبر حزب‌ا...؛ بر این برنامه‌ریزی سایه انداخت و موجب تعویقش گشت.

«امیرهوشنگ بابامرادی» از روزهای نخست حضور در اروند؛ بر جوش و خروش گستره گردشگری و صنایع‌دستی آبادان و خرمشهر افزود. مرور خبرها و رویدادهای گردشگری، گواه متقن همین داعیه است. چه آنکه بابامرادی از آغاز مسئولیت تا اکنون، رویه‌ای دیگرگونه در پیش گرفته و روحی تازه به کالبد بی‌رمق گردشگری منطقه آزاد اروند دمیده است.

یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که گرامیداشت کوشش‌های کنشگران گردشگری اروند در قرینه‌ای جالب با یک‌سالگی انتصاب بابامرادی به مدیریت گردشگری سازمان منطقه آزاد همزمان شد. وانگهی او برخلاف دیگران و به‌جای ارائه گزارش عملکرد یک‌ساله و نمایاندن دستاوردهایش؛ از گردشگری گفت و بسی نکته‌سنجانه، دیدگاه‌هایش را به اشتراک گذاشت. به‌نقد کلان‌نگر از جامعه جهانی گردشگری پرداخت و گریزی هم به وادی خودانتقادی از فعالان گردشگری داشت. خواست که خانواده گردشگری به بایسته‌های «نقد» و «مطالبه‌گری» توجه کنند و نگاهشان را با واقعیت‌های تخصصی تطبیق دهند.

پیش‌تر به بابامرادی و عملکردش در نوشتارهایی اشاره داشته و دریغم آمد به فراخور هفته گردشگری و سالگرد انتصاب او؛ گفته‌های اخیرش را بازتاب ندهم. سخنرانی مدیر گردشگری اروند، فرازهایی داشت که بازخوانی‌اش برای هر مخاطب و ویژه‌تر همه‌ی پویندگان گردشگری، ارزشمند است.

مشروح سخنان امیرهوشنگ بابامرادی به مناسبت هفته گردشگری را در پی آورده‌ام. بی‌آنکه به جان کلام او آسیبی رسانم و برای روان‌خوانی بیشتر؛ گفته‌هایش را اندکی به زینت ویراستاری و پیرایش آراسته‌ام.




تضاد شعار «گردشگری و صلح» و خشونت‌های جاری

امسال به چند سبب گرامیداشت هفته گردشگری برای ما فعالان و متولیان این حوزه، با تلخی همراه است. در این روزها که مسلمانان و انسان‌های مظلومی در غرب آسیا، زیر آماج رژیم ددمنش صهیونیستی هستند؛ عرض شادباش و تبریک به هر بهانه‌ای دشوار است. هم آنکه در شهادت «سید شجاع جبهه مقاومت» و دیگر سرآمدان این جبهه سوگواریم. چه قرینه خنده‌آوری است نام‌گذاری روز جهانی گردشگری در سال 2024 به نام «گردشگری و صلح» در هنگامه‌ای که شهر بیروت (عروس خاورمیانه) و یکی از زیباترین مقصدهای گردشگری؛ این‌چنین زیر هجوم جنون‌آمیز رژیم اشغالگر قدس، رو به ویرانی می‌نهد. این سال نو گردشگری، با ویرانی یکی از مقاصد گردشگری آغاز شده است و برای ما سَعد و نیکو نیست.

شعار امسال سازمان جهانی گردشگری اگرچه برای پاسداشت و برجسته‌سازی ارزش صلح و انسانیت طرح شده است اما نتوانسته انگیزه و بهانه‌ای برای گسترش این خوبی ارزشمند و پیشگیری از فجایع بشری شود! همچون روزهای برپایی رقابت‌های المپیک و پارالمپیک که منادی صلح نشد؛ و نشد که جهان به مدار نهادها و گزاره‌های انسان دوستانه و حقوق بشری بچرخد.

کشورهای عضو سازمان جهانی گردشگری برای تحقق این شعار چه کرده‌اند وقتی آتش جنگ در یکی از مقصدهای جذاب گردشگری، این‌چنین شعله‌ور شده است. شعارها و رویه‌ها اگر در محدوده‌ی تبلیغاتی و رسانه‌ای باقی بمانند، هیچ‌گاه نمی‌توانند مروج دوستی و صلح و کاهش درگیری و دشمنی باشند. این‌ها باید به باور و رویکرد عملی و مؤثر کشورها تبدیل شوند؛ در غیر این صورت شبیه به تبلیغ کالا یا خدماتی جعلی و تقلبی هستند!

صنعت گردشگری می‌تواند ابزاری مؤثر برای بسط صلح، گفت‌وگو، مدارا، دوستی و همزیستی مسالمت‌آمیز در جهان باشد؛ و صدالبته نقشی حیاتی به‌عنوان یک کاتالیزور صلح‌گستر ایفا کند.

دریغم آمد در ابتدای این نشست به تضاد شعار امسال روز جهانی گردشگری و خشونت‌های جاری در منطقه نقد و نَقَبی نزنم. ضمن انتقاد از انفعال جامعه جهانی گردشگری؛ به‌عنوان عضوی بسیار کوچک از این خانواده بزرگ؛ آرزومندم در همه‌ی زمینه‌ها؛ صلح، همزیستی، مفاهمه و گفت‌وگو به‌جای خشونت، درگیری و جنگ به گزینه‌ای انسانی و بخردانه در حل اختلاف‌ها تبدیل شود. تا مظلومان و مستضعفان کمتری، قربانی زیاده‌خواهی قدرتمندان و زورگویان عالم گردند.

نداشتن توان بازدارنگی یا فقدان سازوکار مداخله در کاهش خسارت‌های مقاصد گردشگری متأثر از درگیری‌ها و جنگ‌ها، نباید بهانه‌ای برای سکوت و انفعال جامعه جهانی گردشگری شود. برای مثال کم‌ترین انتظار از سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) پس از حمله به بیروت و دیگر مقاصد خاص گردشگری؛ صدور بیانیه و انواع کنش رسانه‌ای در محکومیت رژیم صهیونیستی بود که از آن نیز، بنا به ملاحظاتی دریغ کردند.

درک این وحشی‌گری‌ها به‌ویژه برای ما ایرانیان که از دیربازِ تاریخ، به مهرورزی و انسان‌دوستی شهره‌ایم؛ سخت و ناباورانه است و نمی‌توانیم بر آن‌ها چشم خود را ببندیم.

گردشگری، بهترین جایگزین اقتصاد نفتی

در بهره‌مندی از مزیت‌های صنعت و اقتصاد گردشگری، نگرش راهبردی بدین معناست که گردشگری را در ردیف صنعتی سودآور و فرصتی ثروت‌آفرین به‌حساب آوریم. بر پایه این اصل، اندک مواهب و ظرفیت‌ها را برای خلق درآمد و توسعه زیرساخت‌ها و محیط پیرامون می‌توان به کار بست.

در کل اقتصاد کشور ما و در خوش‌بینانه‌ترین برآورد؛ نقش صنعت گردشگری از تولید ناخالص داخلی (GDP) تنها 5 درصد و از اشتغال حدود 6 درصد است! درحالی‌که ما در شمار ۵ کشور برتر از نظر میراث فرهنگی و زمینه تاریخی هستیم. بر این داده‌های آماری بدون اغماض و تعارف باید تأمل کرد که چرا رده 77 صنعت گردشگری در جهان یا رتبه 70 در پذیرش گردشگر خارجی را داریم. درحالی‌که در شمار 10 کشور اول در زمینه پتانسیل جذب گردشگر محسوب می‌شویم. یا از نظر جاذبه‌های باستانی و تاریخی رتبه دهم و در اکوتوریسم، رتبه پنجم دنیا را داریم.

اگر می‌خواهیم گردشگری به منبع تغذیه و محرک اقتصادی کشور تبدیل شود، نگرش همه‌ی ذی‌نفعان و تصمیم‌گیران در این حوزه باید مبتنی بر مدل‌های موفق جهانی قرار گیرد. هر که با سلیقه و پسند شخصی خود نمی‌تواند نسخه‌ای اختصاصی برای گردشگری بپیچد. گردشگری، بدیل و بهترین جایگزین پایدار برای رهایی از اعتیاد اقتصاد نفتی است. این را می‌دانیم و بر همه‌ی حقیقی بودنش صحه می‌گذاریم اما به‌سوی تحقق و برآوردنش گام بر نمی‌داریم! چراکه سلیقه‌ها، دخیل‌ها و تعارض‌های فراوان؛ مجال اجرای سیاست‌ها و پیشروی برای رسیدن به هدف‌ها در توسعه گردشگری را نمی‌دهند!

در رقابت سهم‌بری از اقتصادهای جایگزین؛ ممکن‌ترین و پایدارترین گزینه‌ی در دسترس، «اقتصاد گردشگری» است. پس راهبرد و رویکرد ما نباید در جهت خلاف بهره‌وری از این گونه‌ی اقتصادی نیل کند. مهم‌ترین توان‌هاي جذب گردشگر ما در معرض نابودي و نادیده‌انگاری در تقابل با تعارض منافع دیگر دستگاه‌ها و ساختارها قرار دارند و ما همچنان امیدوار به معجزه در جذب گردشگر خارجی و گسترش ایران‌گردی هستیم.

در این سال‌ها که وضع اقتصاد کشور به تأثیر از تحریم‌ها رو به وخامت گذاشته، دوراندیشی مبتکرانه حکم می‌کرد به‌جایگزینی دیگر اقتصادها مشغول شویم. لااقل نقش بیشتری برای دیگر ظرفیت‌های اقتصادی قائل می‌شدیم. کشورهای کوچک و بزرگی در این سیاره وجود دارند که تهی از ثروت ذاتی‌اند. کمتر امکانی برای شکوفایی اقتصاد دارند و مابه‌ازای همین نداشته‌ها، مجبور به آفرینش فرصت از درون محرومیت‌ها شده‌اند.

صنعت گردشگری و اقتصاد مبتنی بر فناوری برای این کشورها گریزگاه از رکود و فقر و حتی دو مؤلفه قوت شدند. تا در هم‌آوردی با رقبا از توسعه‌نیافتگی و عقب‌ماندگی به امان برسند. برخلاف آن‌ها، کشورهایی که در منابع طبیعی و خدادادی غوطه‌ور بوده‌اند هیچ ضرورتی برای جایگزینی و بازنگری سیاست‌ها قائل نشدند.

سود برآمده از حضور گردشگر ابتدا باید در چرخه‌ی اقتصاد خصوصی ایجاد پویندگی کند تا پیشران دیگر بخش‌ها شود. جز این باشد، آمدوشد افراد با هر جمعیت و بهانه؛ مقرون به هیچ فایده‌ای نیست! در نقد این موقعیت می‌توانم به گردشگری کم‌منفعت در منطقه آزاد اروند نیشتری وارد سازم.

آمارها نشان می‌دهد کشور ما، یکی از ارزان‌ترین مقصدهای گردشگری جهان است و متاسفانه منطقه ما اروند- در شمار یکی از ارزان‌ترین مقصدهای گردشگری داخلی قرار دارد. سال‌هاست آبادان و خرمشهر؛ مقصد مطلوبی برای گردشگری ارزان شده‌اند. متاسفانه برخی تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌های غلط در سال‌های گذشته، باعث خروج بسیاری از گردشگران و مسافران ورودی از چرخه سودرسانی به اقتصاد این منطقه شده‌اند. با اقامت در پارک‌ها، مدارس و اقامتگاه‌های رایگان دولتی و از این قبیل؛ زیان فراوانی به اقتصاد گردشگری به‌ویژه در بخش خصوصی وارد شده است.

گذر از بدیهیات و رسیدن به مفاهیم متعالی

هیچ جامعه و سازمانی در هیچ حوزه‌ای به توسعه‌یافتگی گام ننهاد مگر با تکیه‌بر بازنگری، اصلاح و تقویت امور جاری. به همین منظور خویش‌انتقادی، واکاوی و مطالبه‌گری درون خانوادگی از جنبه اعتبار تخصصی و خلق انتظار صنفی می‌تواند بهترین گزینه برای حوزه گردشگری باشد. مانند هر کنش و حوزه تخصصی، به‌شرط فراهم بودن لوازم ضروری «نقد» و «مطالبه‌گری»؛ به تعالی حوزه موسع گردشگری می‌توان دل بست.

معتقدم نقد را به‌مثابه خیابانی دوطرفه باید نگریست و همان‌گونه که مجال انتقاد از منِ مسئول فراهم است، امکان انتقاد از فعالان بخش خصوصی این حوزه مسئولیتی نیز باید میسر باشد. بی‌گمان هیچ کداممان بی‌نیاز از پذیرش و شنیدن نقد نیستیم. برای مثال حق دارم از برخی رویه‌ها، رویکردها، رفتارها و گاه گفتار برخی افراد حاضر و فعال در محدوده و محیط گردشگری گلایه‌مند باشم. با همه‌ی کوشش‌ها و دغدغه‌های صاف و صادقانه این افراد؛ نوع نگاهشان با واقعیت‌ها و ضرورت‌های جغرافیای تخصصی هنرصنعت گردشگری تطبیق ندارد.

هرکدام از شما می‌توانید راهبر در زمینه‌ای تخصصی باشید و مجموعه‌ای را در پس خود به دنباله‌ی ایده‌ها و عملکردتان بکشانید؛ با این همه ترجیح بر «دنباله‌روی» دارید. با این نظر موافقم که سیاست‌گذار و حکمران بالادستی باید ریل‌گذار، راهگشا و تسهیلگر باشد اما نباید لوازم این سیر و صیرورت تا انتها، همه و همه توسط مجری و متصدی دولتی فراهم گردد.

با توجه به تجربه، مطالعه و پژوهش‌هایی که دارید، خوب می‌دانید سرزمین‌های موفق در صنعت گردشگری؛ متکی بر حضور پرقدرت بخش خصوصی بوده و هستند. دولت‌ها بیشتر نقش واسط و حامی را داشته‌اند. بنابراین معتقدم به‌صورت کلی و موردی (مصداقی) باید همه‌ی بخش‌های عملکردی زیر ذره‌بین واکاوی و نقد قرار گیرند. به حتم آسیب‌ها و ضعف‌هایی با تکیه بر این «درک» متقابل و متعالی قابل شناسایی هستند که در موقعیت معمول ممکن نخواهد بود. با هدف پیرایش و زدودن زنگارها از رویکردها و رهیافت‌ها می‌توانیم در قالب کرسی‌ها و نشست‌هایی؛ سیمای عمومی صنعت گردشگری در منطقه آزاد اروند را به بوته نقد و تحلیل بسپاریم. افراد دارای نظرگاه و ایده‌ی عملیاتی در آسیب‌شناسی صنعت گردشگری، می‌توانند در مسیر این آسیب‌شناسی یاری‌رسان ما باشند. مشروط بدین نظر که از توقف بر سر بدیهیات و مقدمات گذر کرده و به مفاهیم متعالی‌تر سیر کنیم.

می‌توانیم برای این نشست‌ها از عناوینی چون «پیش نیاز‌ها و بایسته‌های توسعه اقتصاد گردشگری» در منطقه آزاد اروند استفاده کرد که حاوی دستور کار مشخص و ناظر به خروجی مفید هم باشد. این نشست‌ها به‌شرط رعایت سازوکارهای علمی، حتماً حاوی دستاورد خواهند بود. چراکه نقد مبهم، وسیع، انتزاعی و بدون اشاره به چرایی‌ها و پدیده‌ها؛ هیچ‌گاه به گره‌گشایی و روشنگری منتج نخواهد شد. حتی تمرینی خواهد بود برای ارتقای دیدگاه و توان تخصصی همه ما فعالان و متولیان حوزه گردشگری تا دوراندیشانه و نوآورانه‌تر در این زمینه ادامه حضور دهیم.

غبارزدایی از گردشگری اروند

باید اعتراف کرد و پذیرفت که مهم‌ترین فرصت اقتصادی مغفول در منطقه آزاد اروند، تاکنون صنعت گردشگری بوده است. برای هر فعالیتی در منطقه می‌توان و باید پیوست و زیرمتن گردشگری تدارک دید. معتقدم گسترش ارتباط منطقه‌ای و جهانی، از راه دیپلماسی عمومی و گردشگری ممکن است. پس باید پذیرای هر رویداد و کنشی بود که بتواند گردشگران را برای تجربه‌گری حضور در این منطقه اقناع کند. چیزی که تا کنون بدان کم‌توجهی شده است.

غبار بی‌توجهی از ظرفیت‌های متعدد گردشگری بزداییم که در میانه هر دالان به‌ظاهر نمور و تاریک؛ ردپایی از «هویت» و «اصالت» را می‌توان یافت که برای دیگرانی در این جغرافیای پیوسته و متصل عالم؛ جذاب و خواستنی خواهد بود.

برای جمع‌بندی و به‌عنوان حروف شرط و استثناء؛ یک «اگر» مهم و دو «مگر» مهم‌تر دارم. «اگر» می‌خواهیم «اروند فرصت نوین گردشگری» شود و بیش از یک شعار در آسمان خیال، هدفی نقش بسته بر زمین واقعیت باشد؛ باید نوآوری، تکاپو و شتابمان بیش از این شود. به همان اندازه که فرصت‌ها در اقتصاد گردشگری فراوان‌اند همان‌قدر زودگذرند و نمی‌توان انتظار داشت رقبای داخلی و بیرونی به‌واسطه‌ی آماده نبودن ما؛ تأمل کرده و منتظر بمانند!

و دو «مگر» مهم‌تر. «مگر» می‌شود بدون شبکه‌سازی، ایجاد زنجیره گردشگری و ایده‌پردازی؛ منطقه‌ای را مستعد سرمایه‌گذاری و توجه در گردشگری کرد؟! زیست‌بوم گردشگری به‌عنوان جامعه‌ای گسترده برای هر عضو و موقعیت خود، نقشی قائل است. همچون اجزای ریز و درشت یک سامانه کلان؛ همگان ما باید ابتدا نقش و سپس مسئولیت حرفه‌ای و حتی اخلاقی خود را بدانیم. بدون توجه به این نکته ساده اما ارجمند؛ نظم و تعادل در تصمیم‌گیری و اجرا بر هم می‌خورد.

«مگر» می‌توان به نقش مؤثر چانه‌زنی و تنظیم‌گری در رابطه‌ی متقابل دولت و بخش خصوصی بی‌توجه بود؟! این بلوغ ذهنی در هر دو طرف باید ایجاد شود که هرکدام اختیار خود را در سیاست‌گذاری و تصدی‌گری دارند. کارگزاران دولتی و بخش خصوصی بیش از شعار و گرایش رسانه‌ای، باید در عمل و با رویکرد عمل‌گرایانه این رشد و کمال ذهنی را به اجرا بگذارند.

جذب گردشگر با وجود چالش‌ها و نزاری‌ها؛ به پشتکار و تلاشی فراتر از تمایل و شعار نیاز دارد. برنامه‌ریزی و پژوهش می‌طلبد و بایسته است خلاق‌ترین آدم‌ها برای ایجاد جاذبه سفر در اروند به کار گرفته شوند.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار