شوشان ـ نوید قائدی :
در عصر ارتباطات گسترده و نفوذ شبکههای اجتماعی، اعلام تسلیت توسط مقامات و مسئولان در پی وقوع حوادث تلخ، امری رایج شده است. با این حال، در بسیاری از موارد، این پیامها به جای ابراز همدلی واقعی و تلاش برای کاهش آلام جامعه، به ابزاری برای کسب محبوبیت و نمایشگری تبدیل شده است. این رویه که میتوان آن را «فرصتطلبی اعلام تسلیت» نامید، آسیبهای جدی به اعتماد عمومی وارد میکند و به جای تسکین آلام، بر عمق رنجهای اجتماعی خصوصا بر شعور اهل فضل و دانش و دغدغه مندان واقعی جامعه میافزاید.این رویه سبب نفاق اخلاقی و سطحی نگری سنت ها و شعائر اجتماعی می شود.
از ابعاد مختلف فرصتطلبی در اعلام تسلیت های نمایشی می توان به مواردی به شرح ذیل اشاره کرد.
اول و مهم ترین مورد استفاده ابزاری از غم و اندوه به عنوان یه احساس پاک اجتماعی نام برد، برخی مسئولان به جای درک عمق فاجعه و همدلی با خانواده مرحوم یا مرحومان یا قربانی و قربانیان، از این رویدادها به عنوان فرصتی برای جلب توجه و کسب امتیاز سیاسی استفاده میکنند. این رویه نه تنها بیاحترامی به خانوادههای آنها است، بلکه نشاندهنده فقدان حس مسئولیت و تعهد اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی در میان برخی از مسئولان است.
مورد بعد تکرار کلیشهها و عبارات تکراری است، بسیاری از پیامهای تسلیت، فاقد هرگونه احساس و عمق بوده و تنها شامل عبارات کلیشهای و تکراری است،این نوع پیامها نشان میدهد که مسئولان به جای اینکه به طور صادقانه احساسات خود را ابراز کنند، به دنبال رعایت فرمولهای از پیش تعیین شده هستند تا بر موج های اجتماعی سوار شوند.
سوم عدم همراهی با اقدامات عملی است، در بسیاری از موارد، اعلام تسلیت صرفاً به انتشار یک پیام در فضای مجازی محدود میشود و هیچ اقدام عملی برای بهبود وضعیت و حمایت از خانواده یا خانواده ها و یا قربانی و آسیبدیدگان صورت نمیگیرد. این تناقض میان گفتار و کردار، باعث ایجاد شکاف عمیق بین مردم و مسئولان میشود.
چهارم بهرهبرداری سیاسی از حوادث است، برخی از مسئولان از حوادث تلخ برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده میکنند و تلاش میکنند تا از این طریق بر محبوبیت و یا جمع و گروه خود بیافزایند. این رویه نه تنها به وحدت و انسجام قومی و منطقه ای و ملی آسیب میزند، بلکه باعث تشدید اختلافات و تنشهای اجتماعی میشود.
همچنین عواقب فرصتطلبی این اعلام تسلیت های نمایش شامل؛کاهش اعتماد عمومی است یعنی هنگامی که مردم متوجه شوند که برخی از مسئولان تنها به دنبال کسب منافع شخصی هستند، اعتمادشان به مسئولان و .... کاهش مییابد.
همچنین این رویداد موجب تشدید احساس بیتفاوتی می شود یعنی وقتی مسئولان با بیتفاوتی نسبت به رنجهای مردم یعنی فقط گفتار و نمایش برخورد میکنند، احساس بیتفاوتی و یأس در جامعه گسترش مییابد.
همچنین ترویج فرهنگ دروغ و ریاکاری از عواقب آن است و فرصتطلبی در اعلام تسلیت، فرهنگ دروغ و ریاکاری را در جامعه ترویج میدهد و باعث میشود که مردم به صداقت و حسن نیت مسئولان شک کنند.
همچنین تضعیف روحیه همدلی و مشارکت اجتماعی از دیگر عواقب آن است و هنگامی که مسئولان به جای تشویق همدلی و مشارکت اجتماعی، به دنبال بهرهبرداری سیاسی از این چنین مواردی هستند، روحیه همدلی و مشارکت اجتماعی در جامعه تضعیف میشود.
در نهایت فرصتطلبی نمایشی خصوصا از جانب مسئولان و نمایندگان و افراد مدعی تاثیرگذا اجتماعی در اعلام تسلیت، یک پدیده شوم و عنصر نامطلوب اجتماعی است که به اعتماد عمومی آسیب میزند و به جای تسکین آلام، بر عمق رنجها و عارضه های اجتماعی میافزاید. برای مقابله با این پدیده، نیازمند تغییر رویکرد در میان مسئولان و تقویت نهادهای مدنی هستیم. تنها با ایجاد یک جامعه مبتنی بر شفافیت، پاسخگویی و همدلی واقعی میتوان به کاهش آسیبهای ناشی از این رویه امیدوار بود.