شوشان ـ عبدالرحمن نیک سرشت :
آنچه در استمرار و گسترش جنگ غزه شاهد آن هستیم .چربش اراده های شخصی بر تصمیمات مبتنی بر عقلانیت حاکمیتی در نزد دولت اشغالگر قدس است .زیرا، اغلب استراتژیست های سیاسی _ نظامی بر این باورند که همواره پیروزی در میدان جنگ باید مطابق بر توابع و معادلات چند وجهی باشد، از آن جهت که هر پیروزی در نبرد باید به مثابه ی موفقیت در کلان راهبردهای ارکان شمولی، مثل گشایش اقتصادی، ارتقای سطح روحیه ی ملی، گسترش روابط بین المللی، مقبولیت و همگرایی جهانی و در گام بعدی موجب تثبیت مواضع سوق الجیشی، تفوق در موقعیت های جنگی، حفظ دستاوردهای نظامی و در نهایت پذیرش دشمن مبنی بر شکست، تسلیم و متارکه ی جنگ باشد.
به هرحال، از نقطه نظر اغلب استراتژیست ها، نتانیاهو و دیگر احزاب موتلف افراطی با وی در هیات حاکمه ی اسرائیل، تا کنون نتوانستند به هیچکدام از آن اهداف راهبردی نائل آیند و در عوض نزد جهانیان کماکان منفور، منزوی و نامشروع شدند که اینچنین دیوانه وار دست به اقدامات انتقام جویانه ی کور، از قبیل ترور سران جبهه ی مقاومت، بمباران مناطق مسکونی، نسل کشی، تخریب زیرساخت های فرهنگی، بیمارستانی، اماکن مذهبی و خدمات رسانی از جمله مساجد، مراکز آموزشی، اردوگاه های آوارگان، بیمارستان ها و مقر نیروهای سازمان ملل می زنند.
حالیه، با این دست فرمان که اسرائیل به پیش می تازد چنانچه اگر حامیانش موفق به برقراری آتش بس در جنگ غزه نشوند بدون تردید شاهد گسترش جنگی فراگیر و نیز تشکیل ائتلاف های نظامی چند ملیتی برعلیه ی اسرائیل خواهند بود که در این صورت کشورهای غربی به دلایل متعددی نمی توانند در یک چنین شرایطی با توجه به این که در جنگ اوکراین بر علیه ی روسیه تمرکز دارند به قائله ی دیگری ورود کنند یعنی، در آن واحد قادر نخواهند بود در چند جبهه بجنگند.
به هر ترتیب، از منظر دیگر، مساله ی انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا بسیار مهم است بدلیل این که تاثیر مستقیمی بر سرنوشت جنگ اوکراین و غزه می گذارد.
پس بنابراین، نباید از امیدواری پوتین به پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا غافل ماند. زیرا، ترامپ روسیه را مثل دمکرات ها ، دشمن و رقیب استراتژیک- اقتصادی آمریکا نمی داند و در عوض مشکل ترامپ با هر چه قدرتمند شدن چین و همچنین متحدین مفت خور اروپایی آمریکا همچنان پابرجاست.زیرا، وی معتقد است اروپایی ها شانه ی خود را زیر هزینه های ناتو و تعهدات اقتصادی خودشان نسبت به ایالات متحده خالی کرده اند و آمریکا یک تنه جور آنها را می کشد .
با این توصیف، در صورت پیروزی ترامپ احتمال فروکش شدن جنگ اوکراین دور از تصور نیست ولی جنگ در خاورمیانه همچنان شعله ور تر می گردد و لذا احتمال دارد در عصر ترامپ جهان شاهد جنگ های دیگری بین چین و تایوان و همچنین تشدید منازعه بین دو کره باشد در یک چنین فضایی روابط تجاری _ نظامی چین با ایران وارد یک فاز جدیدتری می گردد که در واقع ممکن است کفه ی ترازو را در جنگ غزه به نفع جبهه ی مقاومت سنگین تر نماید که بدین روال با فرض بدبینانه، اگر موقعیت اسرائیل خرابتر از این نشود هرآینه بهتر هم نخواهد شد.