آز آن زمانی که دسته ای از اهالی قلم به بیان آسیبهای سفرهای استانی پرداختند، برخی از مقامات عالی کشور و نظام، با نیت خوانی، آن انتقادات را به نوعی ایراد گیری از دولت وقت تلقی نموده و بر ادامه سفرهای استانی پافشاری کردند. آری، صفحه سفید گیرنده ها در همه خانه ایرانیان، هجوم مردم به خودرو رئیس جمهور را نشان می داد و مصافحه و خوش و بش کردن ایشان با روستائیان را به نمایش می گذاشت و چه صحنه های دل انگیزتر از تماشای حضور فیزیکی مردم محروم برای دادن نامه و شکوائیه از مقامات محلی به دست ریاست جمهوری ! و چه صحنه ای دلگرم کنندهتر از حضور هیات دولت در محروم ترین مناطق کشور؟
شوشان ـ حسن دادخواه :
آز آن زمانی که دسته ای از اهالی قلم به بیان آسیبهای سفرهای استانی پرداختند، برخی از مقامات عالی کشور و نظام، با نیت خوانی، آن انتقادات را به نوعی ایراد گیری از دولت وقت تلقی نموده و بر ادامه سفرهای استانی پافشاری کردند. آری، صفحه سفید گیرنده ها در همه خانه ایرانیان، هجوم مردم به خودرو رئیس جمهور را نشان می داد و مصافحه و خوش و بش کردن ایشان با روستائیان را به نمایش می گذاشت و چه صحنه های دل انگیزتر از تماشای حضور فیزیکی مردم محروم برای دادن نامه و شکوائیه از مقامات محلی به دست ریاست جمهوری ! و چه صحنه ای دلگرم کنندهتر از حضور هیات دولت در محروم ترین مناطق کشور؟
شاید و چه بسا قابل دسترسترین فایده این سفرها، آشنایی رئیس جمهور وقت به طول و عرض کشور و استان ها و شهرهایی بود که تا آن هنگام شاید نام آنها را نشنیده بود!
از سوی دیگر، مقامات محلی نیز چنین می انگاشتند که آمدن مسئولان ارشد کشور می تواند موجب سرازیر شدن اعتبارات کافی برای اتمام پروژه های بر زمین مانده بشود و یا گره ای از مشکلات آن دیار را بگشاید!
انجام سفرهای استانی البته وقت و انرژی فراوانی را از مدیران محلی و نیروهای تبلیغاتی، حراستی، ترابری و....به خود اختصاص می داد که قبل و پس از سفر را مورد رسیدگی قرار دهند. جلسات متعدد برای برنامه ریزی سفر و آماده کردن محل استراحت و تغذیه و تردد وزیران و مقامات وزارتی و تنظیم زمان برنامه ها و تجمع مردمی و ..... عملا امور جاری و نظم شهرها را به تعطیلی و سردرگمی می کشاند!
به یاد داریم که در یکی از دولت های پیشین هر دو هفته یکبار جلسات هیات دولت در استان ها تشکیل می شد و وزیران از سفر قبلی نیامده باید مهیای سفر بعدی می شدند و عملا قدرت تمرکز و برنامه ریزی یکپارچه و کلان و جامع را از دست داده بودند ولی مردم آستان ها شاید خوشحال از آمدن وزیران به شهر آنان و مقامات عالی که فقط بر اساس صفحه سفید سیما قضاوت می کردند سراسر کشور را چون کارگاهی سازندگی و همه در آباد و آبادانی می انگاشتند!
شوربختانه در پایان دولت اولِ همه روسای جمهور، سفرهای استانی که معطوف به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بود، ازدیاد می گرفت و در پایان عمر دولت دوم هم، طرح ها، بطور آزمایشی و پایان نیافته، افتتاح می شد تا افتخار آن به دست رئیس جمهور بعدی منتقل نگردد!
با مرور زمان، روشن شد که توسعه متوازن همه استان های کشور، نیازمند برنامه ریزی و آمایش سرزمینی و انضباط در هزینه ها بجای توزیع تراول و وام بانکی میان مردم است! دهها طرح پایان نایافته و نیمه تمام روی دست دولت های بعدی ماند که بودجه های سنواتی توان به پایان رساندن آنها را نداشت! هزاران وعده و مصوبه که در چند نشسته و برخاست به تصویب رسیده بود روی کاغذ ماند و صدها جای کلنگ ناکام مانده، روی زمین ها نقش بسته بود!
ازدیاد و تعداد سخنرانی عمومی رئیس دولت بر روی استیج ها با تجهیزات صوتی و تصویری و معطل نگه داشتن جمعیت ها در سرما و گرما و تعطیلی مدارس و....از زیان های پنهان سفرهای استانی است!
جناب دکتر پزشکیان نباید گرفتار دید و بازدید و سخنرانی های مکرر و تکراری و سفرهای خسته کننده شود. ایشان باید در تهران و دفتر خویش بنشیند و شوراهای عالی و وزارتخانه ها و ارتباطات خارجی را پایش کند و گره های ناگشوده را بگشاید که خیر و برکت آن همزمان به همه استان ها برسد!