اندر حکایتِ ماست و خیار خوردنِ ناصرالدین شاه قاجار و سفرِ دکتر پزشکیان به خوزستان

شوشان ـ منصور کاووسی :

در ابتدا، حکایت ماست و خیار خوردن ناصرالدین شاه قاجار را بازگو می نمایم و سپس تحلیلی کوتاه بر سفر دو روزه ی ریاست جمهوری به خوزستان خواهم داشت!

 گویند،در زمان ناصرالدین شاه، روزی امیرکبیر که از حیف و میل سفره های خوراکِ درباری به تنگ آمده بود به شاه پیشنهاد کرد که برای یک روز آنچه رعیت می خورند را میل فرمایند.

شاه در پاسخ گفت:مگر رعیتِ ما چه میل می کنند؟

امیر گفت : ماست و خیار!

شاه، سر آشپزباشی‌ را صدا زد و فرمان داد برای ناهارِ فردا ماست و خیار درست کند.

سر آشپزباشی‌ به تدارکات چی دستورِ تهیه ی مواد زیر را داد:

ماست پر چربِ اعلاء ۱ من
خیار نازک و قلمی ورامین ۲ من
گردوی مغز سفید بانه ۳ کیلو
پیاز اعلای همدان ۱ من
کشمش اعلاء و مویزِ شاهانیِ بدونِ هسته ۱ کیلو
نان مرغوب مغز دار خاش خاش دارِ دو آتیشه ۳ من
نعنای باغی اعلاء و سبزی‌های بهاری ۱ کیلو
و...

 ناصر الدین شاه بعد از اینکه یک شکم سیر ماست و خیار درباری تناول کردند، فرمان به یک کاسهِ اضافه دادند و در حالی‌ که ترید (تلیت) میل می فرمودند برگشتند و به امیرکبیر گفتند:
« پدر سوخته ها ، رعایای ما چه غذاهایی می خوردند و ما بی‌ خبر بودیم هر کس نارضایتی کرد و کفرانِ نعمت گفت،به چوب و فلک ببندیدش!»

اما، برگردیم به دلیل نوشتن این مکتوب، که سعی می شود خلاصه و تیتر وار، جهت يادآوري بیان شود.
من آنچه  شرط بلاغ است با شما می گویم
شما خواه از سخنم پند بگیر و خواه ملال

ریاست جمهوری در قامت شخصیت اول اجرایی مملکت، در بسیاری از زمینه های گفتاری، رفتاری، عملی و.... نماد و الگویی زنده برای کارگزاران جامعه، بخصوص ارکان دولت و قوه ی مجریه محسوب می شود.
هر چند واقف هستیم سفرهای استانی ریاست جمهوری و هیات دولت،در صورتی که هدفمند و برنامه ریزی شده ی علمی باشد، ضمن کاستن از تمرکز و انباشت امور جاری در پایتخت، می تواند گره بسیاری از مشکلات و معضلات استان ها بخصوص شهرستان ها  را باز نموده، سرعت مضاعفی به کارها و امور اجرایی و حتی مطالبات بر حق مردم دهد.
اما وقتی امور به صورت مصنوعی و ساختگی نمایش داده شود، قطعا بسیاری از حقایق کتمان شده، و  آنچه مطرح می شود قسمت آشکار و صوری امور بوده است... بخش اعظم معضلات و مشکلات همچون استخوان لای زخم باقی خواهند ماند و به مرور زمان ،تبدیل به بحران و فاجعه خواهند شد.

یکم‌؛ موضوع حرکت نمادین، ملات کشی و کارگری ریاست جمهوری؛

جناب دکتر پزشکیان ارجمند، انتظار این بود بجای یک مکان امن و از قبل آماده شده ( در صورت تمایل به کارگری و بیل زدن) ،  به صورت سر زده  به میادین و محل تجمع کارگران تشریف فرما می شدید و از نزدیک با وضعیت معیشتی، بهداشت و درمان، بیمه، امنیت شغلی و بسیاری از نیازهای اولیه ی این قشر شریف و زحمت کش از نزدیک آشنا شده یا سری به جوامع کارگری بخصوص کارگران فصلی و روزمزد می زدید، قطعاً در ذهن ها ساری و جاری باقی می ماندید، تا شرکت در یک کار نمایشی که از یک طرف نشانگر بی برنامگی  میزبانان جهت سپری شدن زمان  بوده، و از طرف دیگر نداشتن هدف توسط جناب عالی  ( با توجه به ضیق وقت حضرت عالی)،آیا لباس کارگری بر تن کردن و چند دقیقه ای در جایگاه  یک کارگر قرار گرفتن معضلات این قشر زحمت کش پایان یافت؟
باید یادآوری شود که استفاده از اینگونه  اقدامات که در بین مردم معروف به نمایش های  پوپولیستی است   مسبوق به سابقه می باشد، در دی ماه، که چندین هزار فرهنگی بازمانده از حق و حقوق پایمال شده ی خویش  کف خیابان و جلوی وزارت آموزش و پرورش دست به تجمع زده بودند وزیر این وزارتخانه در استان خراسان شمالی در اقدامی نمایشی با کت و شلوار مارک و کفش تمام چرم در حال دیوار چینی و... بودند...

دوم ‌؛ موضوع شاخص‌های آموزشی، بهداشتی، رفاهی و....

آیا وزیر آموزش و پرورش و مدیر کل استان از وضعیت و شاخص های  آموزش و عدالت آموزشی استان، گزارشی به جناب عالی ارائه نموده اند؟ آیا در جریان هستید که در دو شاخص نمرات امتحانات نهایی،و کنکور، خوزستان در قعر جدول رتبه بندی ها قرار دارد؟
آیا مدیران ارشد از وضعیت کشتار جاده ای، بخصوص محور ترانزیتی خوزستان _ اصفهان، موصوف به  "جاده ی مرگ " اطلاع رسانی مناسب نموده و برای برون رفت پیشنهادی هم ارائه کرده اند؟
آیا از وضعیت افزایش چشمگیر بیماران تنفسی و..... به دلیل آلودگی مستمر استان بخصوص کلان شهر اهواز به دلیل فلرهای نفتی و..... در جایگاه  یکی از آلوده ترین کلان شهرها، گزارشی ارائه نموده و درخواست کمک هم  کرده اند؟