شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۲۲۶۲
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۷
شوشان ـ مجتبی حلالی :

ما زنده ایم به امید. به ادامه. به روزهای بعد. به لحظات پیش رو. اگرچه در بازه ای از زمان، لحظات سخت و پر از درد داشته ایم و در آن لحظات ما بودیم و تنهایی و نا امیدی و فکر اینکه همینجا پایان راه است. اما اکنون اینجاییم. حاضر و آماده. می خندیم. قدم می زنیم. قهوه می نوشیم. موزیک گوش می کنیم. کتاب می خوانیم. لباس جدید به تن می کنیم. پیتزای پپرونی سفارش می دهیم. حرف می زنیم. و ....
روزهای پایان سال است. به مثابه هر سال تورم و جهش قیمت ها آغاز شده و بنظر می رسد، اندکی با سال های قبل متفاوت است. مجموع نیاز مردم با درآمدشان اصلا همخوانی ندارد. چه آنکه درآمدها نهایت 10 روز ابتدایی ماه را پوشش دهند. الباقی قسط و قرض است. اکنون نگرانی و استرس مردم بیشتر است. گرانی ها حد آخر و سقف را هم عبور کرده و گویی که همچنان رو به فزونی می روند!
زمزمه شهروندان بدین گونه است که این تازه آغاز است! بگذار ماه آینده! بگذار بهار! بگذار ابتدای تابستان و ... پیش بینی حاکی از این است که، قیمت های نجومی در راهند. فنر رها خواهد شد. مغازه دار وهم و ترس وارد می کند که از الان انبار کنید. دیگری می گوید من که 500 میلیون تومان جنس سفارش داده ام، که برای شب عید و ماه مبارک رمضان دچار مشکل نشوم.
خرید شرایطی بکلی تعطیل است، نهایت فرصتی که برای تسویه می دهند 10 روز است. همان 10 روز هم با منت و دو دلی همراه است. چراکه طی همین 10 روز قطعا قیمت ها دچار نوسان می شوند. این دیگر چه اوضاعی است!؟
طلا فروش می گوید فعلا فروش نداریم. شرایط مشخص نیست! ظاهرا تورم و جهش دیگری در راه است. میوه و تره بار هم که به طرز حیرت آوری در میان کالاهای اساسی زندگی روند دیگری را در پیش گرفته و جلوداری هم ندارد. محصولاتی که همواره کمترین قیمت را در میان میوه و تره بار داشته اند، از خیلی از میوه های گران قیمت هم گران تر شده و کوتاه هم نمی آیند. چه آنکه همانطور که جای خیلی چیزها عوض شده، جای میوه و سیب و پیاز هم تغیر یافته.
مردم هجوم آورده اند. نمی دانند چه و چه اندازه خرید کنند! ما همواره آماده ایم برای گرانی ها. برای هجوم و ذخیره! حتا برای استقبال از گرانی های آتی! اینطور نیست؟
در این گرانی ها و روند افزایشی قیمت ها، سهم ما شهروندان عادی جامعه بی بدیل است. ما با هجوم و ترویج شایعه و ذخیره سازی اجناس و میلیون میلیون خرید روغن و برنج و رب گوجه به استقبال موج بعدی گرانیها رفته ایم. نرفته ایم!؟
بگذارید یک شیوه آلمانی جالب را برای چندمین بار تکرار کنم، اینکه «یک روز صبح در کشور آلمان مردمی که برای خرید شیر آمده بودند در کمال تعجب دیدند شیری که تا دیروز یک یورو فروخته می شد، امروز 1.5 یورو عرضه می شود. هیچ کسی سرو صدا و اغتشاشی نکرد، اما کسی هم شیر نخرید. بطری های شیر به کارخانه مرجوع شد و همان شب آنگلا مرکل از تلویزیون رسمی آلمان به صورت زنده از مردم کشورش بابت این گرانی عذر خواهی کرد و از فردا شیر دوباره به قیمت یک یورو توزیع شد...»
باری ما مردم عادی امروز برنج را به 700 هزار خریدیم و به یکباره با قیمت بالای 1 میلیون مواجه شدیم! بسی اعتراض و ناراحتی سر دادیم. اما بیشتر از نیازمان خرید کردیم! نکردیم؟ در مواجهه با گرانی روغن و رب گوجه و ... اعتراض کردیم! اما قفسه ها را خالی کردیم! نکردیم؟
آن روزها که سخن از گرانی بنزین شد! در صف های کیلومتری پمپ بنزین نرفتیم؟ شب را تا صبح به انتظار فرا رسیدن نوبتمان نماندیم؟ آن زمان که به یکباره مرغ گران و کمیاب شد چه؟ پاسخ منصفانه در برابر برخورد ما با گرانی ها تماما مثبت است. ما همواره در گرانی ها هجوم برده ایم و بهترین استقبال را برای خوشامدگویی به گرانی ها داشته ایم.
و حالا مسوولین! مسوولیت. یکی از سخت ترین آزمون های الهی مسوولیتی است که نصیب افراد می شود. در مسوولیت و قدرت است که افراد واقعیت خود را نشان می دهند. چه تغییرها که می کنند. چه سخت گیری ها که می کنند. گذشت هایی که از یاد می برند. دغدغه مندی که فراموش می شود. سوءاستفاده هایی که گه گاه انجام می دهند. تبعیض و بی عدالتی هایی که روا می دارند. و مردمی که در کمترین درجه از اهمیت قرار می گیرند. اگر در قالب پرسشنامه این سوال مطرح شود، بی شک بخش زیادی از مسوولین نمره منفی دریافت خواهند کرد. چراکه بی تردید سهم گرانی ها و عدم کنترل قیمت بازار از ناتوانی مسوولین بوده و هست. از نظارتی که در آن ناتوانند. از مدیریتی که در قیمت ها هیچ گاه موفقیت آمیز شکل نمی گیرد. و از طفره رفتن ها و پاسخی که هیچ گاه نداده و نمی دهند! واقعا چرا در برابر ناتوانی و نشدن ها معمولا پاسخگو نیستند؟
با این همه آن افرادی که برای مردم نسخه قناعت و صبر و تحمل می پیچند را درک نمی کنم. آنها که حقوق و مزایای نجومی دارند. همچنان ولع دارند و دست بر روی هزاران متر زمین هم می گذارند. آنها هیچ درکی از شرایط مردم ندارند. آنها با عدم توان خرید یک کیلو گوشت در ماه بیگانه اند. آنها چه می دانند قسط بانک و قرض سوپر مارکت محل یعنی چه! آنها اجاره مسکن را نمی شناسند. سوار بر آخرین مدل خودروهای خارجی می شوند! ولی از 206 و خودروی داخلی حمایت می کنند و هیچ اتفاقا تفاوتی میان آنها هم قائل نیستند. ولیکن ترددشان با خودروهای آخرین مدل روز دنیاست. مردم می بینند و می شوند. شما قطعا ناصح مطلوب برای مردم نیستید.
تنوع قیمت ها در بازار و مناطق مختلف شهر عادی است؟ خیر عادی نیست. نظارتی نیست. آنکه گران می فروشد، آنکه از گران فروش ها نیز گرانتر می فروشد! عواقبی دارد؟ خیر. ندارد. و حالا ماییم و عدم وجود گذشت، رحم، مهربانی، مردمداری و دغدغه مندی که هر روز کمرنگ و کمرنگ تر می شود و بدا به حال من و امثال من که هر روز سفره مان کوچک تر می شود.
می گفت: شما هم فقط ایراد می گیرید و انتقاد می کنید! منصفانه اش این است که در کنار نقدتان راه حل هم بدهید! خنده دار است. مدیر و متخصص و کارشناس شمایی! بعد راه حل را ما بدهیم؟ مردم می بینند و می گویند، بی شک وظیفه مدیران و مسوولین است که پس از دریافت مشکلات و نقدها، فکر چاره باشند. لیکن قیمت ها گران است. خیلی هم گران است. راه حل هم نظارت و مدیریت بازار است. بسم الله، شروع کنید. ماه مبارک رمضان نزدیک است. شب عید هم در راه است. در زندگی و سفره مردم گشایش ایجاد کنید.
در پایان اما بد نیست یادآور شویم؛ نرخ تورم طی 3 سال اخیر مابین 30 تا 40 درصد رشد داشته و این یعنی اینکه از سال 1400 تا پایان سال 1402 بیش از 100 درصد تورم در کشور ایجاد شده، این در حالی است که شاخص فلاکت در کشور و یا همان سطح زندگی مردم با رقم اعجاب آور 50 درصد مواجه شده و این بواقع هشداری است برای مسوولین تا نسبت به به معیشت مردم توجه جدی و ویژه داشته باشند. در این میان رتبه اول شاخص فلاکت به استان اردبیل، رتبه دوم به استان خوزستان و رتبه سوم به استان کرمان اختصاص یافته است.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار