شوشان ـ محمدرضا چمن نژادیان :
تاریخ دویست ساله ی ایران به ویژه تاریخ معاصر آن دارای تجارب پر از فراز نشیب در روابط بین ملل شرقی و غربی است. در این مدت زمان دویست ساله و یکصد سال اخیر از ناحیه ی روابط شرقی و غربی لطماتی سنگین جبران ناپذیری بر ملک و ملت ایران وارده شده است. البته خدماتی به ملت و تسهیلاتی هم به مملکت ایران آورده شد. اما آن خدمات و تسهیلات در ظل کسب منافع مقطعی و بلند مدت قدرتهای شرقی و غربی برای تقویت برخی رژیم های مستبد و وابسته تعریف شده بودند. در عین حال روابط هیچگاه هم خالی از خیانت و جنایت چه شرقی و چه غربی علیه ملک و ملت ایران نبوده است.
شوشان ـ محمدرضا چمن نژادیان :
تاریخ دویست ساله ی ایران به ویژه تاریخ معاصر آن دارای تجارب پر از فراز نشیب در روابط بین ملل شرقی و غربی است. در این مدت زمان دویست ساله و یکصد سال اخیر از ناحیه ی روابط شرقی و غربی لطماتی سنگین جبران ناپذیری بر ملک و ملت ایران وارده شده است. البته خدماتی به ملت و تسهیلاتی هم به مملکت ایران آورده شد. اما آن خدمات و تسهیلات در ظل کسب منافع مقطعی و بلند مدت قدرتهای شرقی و غربی برای تقویت برخی رژیم های مستبد و وابسته تعریف شده بودند. در عین حال روابط هیچگاه هم خالی از خیانت و جنایت چه شرقی و چه غربی علیه ملک و ملت ایران نبوده است. مرکز ثقل این روابط همراه با خیانت و جنایت را باید بطور کلی در سه عرصه ی سرزمینی، حکمرانی داخلی و روابط خارجی منتج به وقوع انقلاب اسلامی دانست. و به عنوان پیش در آمد تضادهای درونی، تخاصمات منطقه ای و بین المللی تا رسیدن به ترامپ کنونی می توان قلمداد و بشرح ذیل تحلیل نمود:
۱- جایگاه ژئوپلیتیکی و ژئواکونمیکی تاریخی با منابع حیاتی ایران باعث شد.تا همواره تسلط مستقیم و غیر مستقیم بر سرزمین ایران برای کسب منافع قدرتها و سلطه ی بر دیگران یک راهبرد باشد.
۲- ماهیت سلطه طلبی دنیای شرقی و غربی برای تامین منافع و رقابت دول متخاصم بر سر منابع و حاکمیت در ایران همواره فلسفه ی وجودی اصلی روابط، دخالت و خیانت به ملک و ملت ایران بوده است.
۳- وابستگی بلامنازع رژیمهای حاکم بر ایران که در اثر حماقت روابط با شرق یا غرب را برای حفظ خود راهبردی و ایدئولوژیکی ( سفید یا سیاه) می پنداشتند.
۴- مستندات تاریخی موید نگرش مشترک منفی شرق و غرب به ماهیت حکومت دینی با باز آفرینی نگاه ارتجاعی و تعریف قرون وسطی از وقوع انقلاب اسلامی است.( سرکوب وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲) که تاسیس حکمرانی دینی را نامتجانس با دنیا مدرن و خشونت زا بر اساس تجارب تاریخی تلقی می کردند. چنانچه سرکوب آنرا چین مائوئیست، آمریکایی کاپیتالیسم و شوروی کمونیست یعنی شرق و غرب جایز و لااقل محکوم نکردند. مطالعات تاریخی تشویق رژیم طاغوت برای سرکوب نهضت امام خمینی ره را به نسلهای ایرانی بهتر می تواند بیان نماید.
در صورتی که در طول تاریخ همواره تحولات داخلی، منطقه ای و بین المللی برای جابجایی های قدرت ها برتر و دست به دست گشتن های سلسله حاکمیت های داخلی به ضرر ایران و ایرانی بوده است. این ضررها در سه بُعد بشرح ذیل متوجه ملت و مملکت ایران بوده است:
الف- تهدید تمامیت ارضی ایران که بیشتر از طریق اشغالگری یا بستن قراردادهای ننگین بخشی از سرزمین ایران جدا شده است.
ب-تضعیف کننده ی منافع ملی و تهدید کننده ی امنیت ملی در برابر رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای ایران بوده اند.
ج- تضعیف و تحقیر ملت با دخالت مستقیم و کودتا برای حذف دولتهای ملی مردمی و تقویت استبداد داخلی برای برقراری رژیمهای وابسته در ایران از آثار دخالتها و خیانتها بوده و می باشد.
باوقوع انقلاب اسلامی و نوع حکمرانی آن فصل جدیدی در حیات سیاسی داخلی و خارجی ایرانیان شروع شد. انقلاب اسلامی ایرانیان با شعار راهبردی استقلال، آزادی، جمهوریت و اسلامیت خود به نوعی و نانوشته نوید کم شدن تضاد بین سنت و مدرنیته را می داد. لیکن در انتهای ۴۵ و آغاز ۴۶ سالگی عمر حکمرانی دینی خود با آثار کلی بسیارمهم مثبت و منفی حیاتی خطرناک در سه بعد انقلاب اسلامی، حکمرانی دینی مدل RD و معضل ترامپیسم مواجه شد.آن سه بُعد با رسیدن به مشکل ورژن جدید ترامپیسم حادترگشته اند:
الف-آثارمهم بسیار مثبت در طول عمرانقلاب اسلامی عبارتند از:
۱- برای اولین بار در طول تاریخ حیات ایرانیان اکثریت مطلق ملت با حضور توده ای پای صندوق های رای در تحول اساسی و ایجاد حاکمیتی بنام دین، تعیین نوع حکومت و مشارکت در سرنوشت نقش موثر ایفاء کردند.
۲-با وجود مشارکت موثر توده ای اما وفاق ملی واقعی تحقق یافت و به اتکای حمایت توده ای ملت از رهبری دینی سیاست خارجی نه شرقی و نه غربی برای حفظ استقلال طلبی برگزیده شد. وایرانیان در پرتو انقلاب اسلامی و نظام سیاسی نوپا نوید بخش تقویت آزادیخواهی ملت ها، شکل گیری حکومتهای دمکراتیک مردمی در مناطق پیرامونی (ممالک اسلامی) و رهایی ملل از سلطه ی سلطه گران شده بود.
۳- برای اولین بار و در طول تاریخ، کشور ایران تحت حاکمیت نظام نوپای اسلامی مجبور به جنگی طولانی مدت و بی سابقه محلی،منطقه ای و بین المللی شد. با وجود ی که دول مرتجع و تمامی قدرتهای شرقی ،غربی و عربی از متجاوز حمایت قاطع همه جانبه داشته اند.و هزینه های بسیار سنگین و ناخواسته ی جانی و مالی بر نظام نوپای اسلامی تحمیل گردید. اما خوشبختانه و نهایتاً بدون واگذاری یک وجب خاک پیروز از میدان نبرد نابرابر با معرفی متجاوز از سوی نهادهای بین المللی بیرون آمد.
۴- علی رغم فرصت گیری و تخریب زیر ساختها در دفاع مقدس وآثار مخرب عوامل مُخل رژیم گذشته بااخلال گروههای سیاسی درونی( چپ،راست و...)، فشارهای قدرتهای خارجی و منطقه ای به ویژه درجنگ تحمیلی نظام اسلامی نوپا شکل گرفت.
۵- با کم توجهی و عدم امکانات زیر ساختهای مدنی و مدرن واسط دولت ملت اما با اصرار بر مشارکت توده ای ( مُقلِد و مُقلَد)،رهبری کاریزمای مردمی و ایدئولوژیکی امام خمینی ره( تکلیفی و مکلفی) در دهه ی اول انقلاب اسلامی نظام اسلامی با افتخار آفرینی و تاریخ سازی تاسیس، مستقر و تثبیت گردید.
۶- در پرتو تحقق مولفه های فوق و رویه های معنوی وفاق برانگیز ملی مذهبی کارهای سختی هم مانند حفظ انسجام نیروهای درون انقلاب اسلامی، جمع کردن غائله های داخلی و دفع تجاوز با بیرون راندن متجاوزین در دفاع مقدس صورت گرفت.
۷- عقب ماندگی ها مملکت و محرومیتهای که ملت از ناحیه ی امکانات زیرساختی خدماتی، رفاهی و بهداشتی مانند آب ، راه، برق، مدرسه ، بیمارستان، بهداشت محیطی، درمان و... که قبل از انقلاب اسلامی داشت. بکار گیری پتانسیلها عمومی از طریق جهاد سازندگی، رفع محرومیتها و سازندگی زیر ساختها از روزهای اول انقلاب اسلامی شروع شد.
۸- سازندگی ملی و کلی پس از جنگ تحمیلی با وجود ویرانی های وحشتناک هشت ساله ی ایران اسلامی در دوران حضرت الله هاشمی رفسنجانی ره سردار سازندگی باتمام کمبود های امکاناتی، اعتبارات ومنابع مالی محدود، مشکلات مدیریت تخصصی، تحریم ها، کارشکنی های داخلی و خارجی شروع شد. اینجا بود که ایران اسلامی به یک کارگاه سازندگی زیر ساختها به عنوان یک امر ملی و فراگیری تبدیل گردیده بود
۹- در طول ۴۶ سال گذشته انتخابات مکرر با حضور توده ای مردم برای تعیین ارکان انتخابی مختلف نظام اسلامی تا احیای شوراهای اسلامی در سراسر کشور برای مشارکت و ارائه ی خدمات عمومی برگزار شد.
۱۰- نظام اسلامی در باب استقلال طلبی، کم نمودن فاصله ی امکاناتی و خدمات عمومی در سراسر کشور ، پیشرفتهای علمی، پزشکی، نظامی ،حمایت از مواضع انساندوستانه ی بین المللی و دوستان منطقه ای توفیقات صادقانه با هزینه های گزافی داشته است.
۱۱-با وجود تمام مشکلات حکمرانی ، گرفتاریهای داخلی و خارجی کسی نمی تواند هویت مستقلانه، جریان ساز منطقه ای، بین المللی مملکت و ملت ایران را که در پرتو انقلاب و نظامی اسلامی بدست آمده است، انکار نماید.
ب- آثار حیاتی خطرناک منفی حکمرانی دینی از نوع مدل RD:
۱-ناکارآمدی حکمرانی دینی در توسعه همه جانبه مملکت و نا ترازی های امکاناتی و خدماتی در ابعاد مختلف فردی، جمعی و ملی توجیه ناپذیر شده است.
۲-ضعف مدیریت عالمانه با پاسخگویی شفاف در ارکان حاکمیت و ابتذال ناشایسته سالاری در سطوح مختلف مدیریتی و کارشناسی منتج به انواع مفاسداخلاقی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده است.
۳- ناکامی در تحقق متوازن مولفه های شعار آرمانی انقلاب و عدم استقرار پویای اثربخش استقلال ، آزادی، جمهوری اسلامی در قالب نظام اسلامی:
الف-- استقلال : شاید استقلال طلبی تنها و ملموس ترین شعار آرمانی ایرانیان در انقلاب اسلامی باشد که تحقق آن نزدیک به واقعیت پیوست. اما چون با رویکرد مشارکت توده ای غیر موثر و بدون انعطاف پذیری منطقی با نگرش واقع بینانه ی کارشناسانه سیاست خارجی نه شرقی و نه غربی برگزیده شد. حاکمان نظام نوپای اسلامی بجای اینکه در ظل استقلال طلبی تعاملی بدون تنش زایی نوید بخش بهره گیری از امکانات و مزیت های شرقی و غربی در راه توسعه ی ملی و زیر ساختهای مملکت گام بردارند. متاسفانه ناکامانه در اثر بی تجربگی حکمرانی و آرمانگرایی دخالت گونه مسیرهای پر هزینه را برگزیدند. و موجبات تنش آفرینی های غیر ضروری و بهانه ساز را در دنیای مدرن با قدرتها و کشورهای همسایه تاکنون فراهم نمودند. بخاطر عدم توجه به مدیریت علمی خردگرا مسیرهای تعاملی و گفتگوی مدنی با دنیا در جهت توسعه مملکت محدود گردید.
ب- آزادی: نظام اسلامی در نهادینه نمودن آزادی های مشروع مدنی، حقوق شهروندی و حقوق سیاسی (عالی شهروندی) برای هنجار سازیهای ملی مذهبی ، جامعه پذیری مدنی و شهروند سازی خود کنترلی مدرن ناکام بود.
ج- جمهوری: عدم تحقق جمهوریت و مردمسالاری واقعی تر با تعبیه ی سازوکارهای تحقق دولت ملت مدرن و تقویت لوازم مشارکت سازمان یافته، آگاهانه ی مطالبگر و آزادانه ی موثر از طریق نهادهای واسط مانند احزاب، انجمن ها و سازمانهای مردم نهاد.
ج- اسلامی: عدم تحقق عملی آرمانها انقلاب و ارزشهای اسلامی مانند نوع دوستی، عدالت گستری، صلح طلبی و عدم نهادینگی ارزشهای اسلامی در اخلاقیات شهروندی، رفتارهای اجتماعی و عملکردهای ارکان حکمرانی درون حاکمیت باز از ناکامی می باشند.
فلذا مراتب فوق با واگرایی مأیوسانه ی کنونی ملت از مشارکت موثر خود در اداره ی کشور، ناکامی آرمانی نظام اسلامی در تحقق سعادت آفرین آشتی پذیری سنت بامدرنیته پس از صدها سال و نا ترازی های بحران ساز با بحرانهای بین المللی که به مرزهای برگشت ناپذیر رسیده اند. همگی ناشی از نا کارآمدی های درون حکمرانی دینی شتر، گاو و پلنگی مدل سواری RD می باشند. که از ساختار های حکمرانی غیر شفاف، ارکان نامتجانس در هم تنیده ی الیگارشی غیر پاسخگو و مشارکت پوپولیستی غیر مسئولانه ای ملت هم برخوردار است. حکمرانی که همانند صنایع ماشین سازی شتر،گاو و پلنگی ایرانی مدل RD هر بخشی از آن برگفته از دین، سنت و مدرنیته می باشد. ولی هیچکدام هم نمی باشد.
ج- ترامپیسم: فرآیند نامطلوب تصمیم گیری خردمندانه در حکمرانی نظام اسلامی که به معضل ورژن جدید ترامپیسم رسیده است. این قصه هم باز خود سر دراز در ناکارآمدی های فوق و حکمرانی دینی مدل RDدارد. که سردرگمی در تصمیم سازی و تصمیم گیری راهبردی حول منافع و امنیت ملی را ایجاد کرده است. علاوه بر کم تجربگی مدیریت سیاسی در حکمرانی فرصتهای زیادی در اوایل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برای( ...ماجرای مک فارلین و...) حل مشکلات روابط دیپلماتیک بین المللی و آمریکا وجود داشت. که در اثر ناکارآمدی ساختاری بعضاً توسط تصمیمات عجولانه ی غیر کارشناسانه و بیشتر از ناحیه ی افراد بی تجربه با حمایت توده ها و گروههای افراطی تبدیل به تهدید شده اند. چنانچه در دو دهه ی اخیر فداکاریها و پیشنهادات شخصیتهای دلسوزی همانند مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی ره فقید سعید و دکتر حسن روحانی ریاست محترم دولت وقت هم برای حل بهنگام معضل روابط بین المللی و آمریکا نادیده گرفته شد. که عواقب وخیم آن انواع جنگهای ملی، منطقه ای بین جوامع اسلامی( یمن با کشورهای شورای همکاری خلیج، جنگهای داخلی سوریه و...) و نهایت شرایط کنونی بین المللی را بدنبال داشته است. از دست رفتن دولتهای دوست همسو، صدمات سنگین به جریانات دلبسته ی نظام اسلامی، هزینه های هنگفت غیر قابل جبران مادی و معنوی به دنیای اسلام و مملکت ایران متاثر از نگاه سیاه و سفید ایدئولوژیکی در سیاست و حکمرانی می باشند. مسائل بحران زای داخلی، تهدیدات جدی هویتی و تردید در رفتن بسوی مذاکره با ترامپ کنونی از آثار ناکارآمدی ، فرصت سوزی های غیر واقع بینانه و لجاجت در تصمیم گیریهای غیر کارشناسانه ای است. که می تواند خط نشانی برای نوشیدن جام زهری دیگر باشند. به امید اصلاح ساختارها در روان سازی حاکمیت، خردورزی در تصمیمات حکمرانی و اعتلای نظامی اسلامی برای فردای بهتر نسل ها سرزمین مان ایران جان.