شوشان ـ محمدسعید بهوندی :
از حیث نمونه فرض کنیم؛ نمایندهی شهرستان در مجلس شورای اسلامی تنها به مقداری فرصت و توان دارد که فقط قادر است به یک دستگاه اجرایی شهرستانش کمک نماید. در چنین وضعیتی، بدون کوچکترین شکی، آن دستگاه باید آموزش و پرورش باشد. زیرا؛ کمک به این دستگاه زیربنایی، حساس، تعیینکننده و نقشآفرین در آیندهی فرزندان مردم، در حقیقت کمک مستقیم در هر سطح و اندازه به تمامی خانوادهها و تلاش در مسیر ایجاد توسعهی پایدار در همهی شئون و جنبههاست.
کیست که نداند؛ بدون داشتن آموزش و پرورشی پویا و پیشرو در تمامی تحولات جامعه، اصولاً نمیتوان هیچ رونق و رشدی را متصور شد. و مهمتر؛ این دستگاه واجب است معلمانی توانمند، راضی، باانگیزه و همواره شاداب داشته باشد. اما وقتی از داشتن انواع کمبودها در مدرسه و بالاخص بیتوجهی آشکار به رعایت عدالت در حقوق و مزایا با دیگر شاغلین رنج مستمر بر جان و معیشتشان احساس میکنند، چگونه میشود از آنان تربیت محصول و آموزشدیدگانی بدون نقص و کاملاً آماده برای خدمت به کشور انتظار داشت!.
پر واضح و بدیهی است که؛ فراموش کردن آموزش و پرورش، بیتوجهی و بیاعتنایی به کمبودها و مشکلات درونی و بیرونی آن، توقعات نابجا و خلاف قانون از او، تحت فشار قرار دادنش برای انجام اقدامات یا رفتارهایی که به شان و منزلت و اعتمادش در بین مردم لطمه وارد میکند، دخالت در انتصاباتش آنهم برای آنانی که در یک کلمه اهلیت کافی ندارند، ووو...، ضربهی مهلک و جبران ناپذیر به بنیانهای این دستگاه است و خرابی و بیرمقی و نتایج ضعیف آن، دیر یا زود استضعاف یک ملت را به دنبال دارد!.
به سهم خویش امیدوارم اینگونه باشد یا اگر نیست، سریعاً اینچنین بشود که؛ نمایندهی شهرستان و دیگر مسئولان بالادستی از طریق کمک به ایجاد فضا و جو روانی سالم و آرام برای این دستگاه خصوصاً معلمانش، تسهیل کنندهی انجام مطلوب و سریع وظایف ذاتی و سازمانیاش باشند و مخصوصاً نمایندهی شهرستان هر بار که به حوزهی انتخابیه میآید، از مدیر آموزش و پرورش دلسوزانه و متعهدانه بپرسد که؛ برای بهتر شدن وضعیتتان چه کمکی از بنده ساخته است و پس از این گفتهای که پیش از هر کس شایسته شخصیت و جایگاه خود اوست، در نهایت تلاش و پایداری، مستمراً یاری رسان ایشان باشد.