شوشان ـ منوچهر برون : آنجا که واژهها جوانه میزنند و خیال، با درختان همنفس میشود، جشنوارهای برپا شده است به نام زمین. جشنواره ملی قصهگویی محیط زیست در اهواز، نه تنها گردهمآیی قصهگویان است، بلکه قرار عاشقانهایست با طبیعت، در دل شهری که خود زخمی از آلایندهها، بیآبی و توسعههای ناهماهنگ دارد.در این رویداد، قصهگویانی از سراسر ایران، از جشنوارههای ملی و بینالمللی گرد هم آمدهاند تا با زبان افسانه و داستان، از حقیقت تلخ و شیرین زمین بگویند. کودک و نوجوان، پدر و مادر، معلم و دانشجو، همگی مخاطبان این صداها هستند؛ صداهایی که میخواهند فریاد خاموش رودها، دشتها، و جنگلها را به گوش جامعه برسانند.
شوشان ـ منوچهر برون :
آنجا که واژهها جوانه میزنند و خیال، با درختان همنفس میشود، جشنوارهای برپا شده است به نام زمین. جشنواره ملی قصهگویی محیط زیست در اهواز، نه تنها گردهمآیی قصهگویان است، بلکه قرار عاشقانهایست با طبیعت، در دل شهری که خود زخمی از آلایندهها، بیآبی و توسعههای ناهماهنگ دارد.در این رویداد، قصهگویانی از سراسر ایران، از جشنوارههای ملی و بینالمللی گرد هم آمدهاند تا با زبان افسانه و داستان، از حقیقت تلخ و شیرین زمین بگویند. کودک و نوجوان، پدر و مادر، معلم و دانشجو، همگی مخاطبان این صداها هستند؛ صداهایی که میخواهند فریاد خاموش رودها، دشتها، و جنگلها را به گوش جامعه برسانند.
قصه در این جشنواره، دیگر تنها سرگرمی نیست؛ ابزاریست برای آگاهی، بیدارسازی، و ایجاد همدلی. به ویژه در روزگاری که رسانههای مجازی و سرعت زندگی، ما را از تأمل در طبیعت دور کردهاند، بازگشت به سنت قصهگویی، همزمان نوستالژیک و نوآورانه است. این همان «روایت سبز» است؛ همانکه میتواند قلب کودک خوزستانی را برای حفظ نخلستان روشن کند، یا دانشآموز لر را برای پاسداری از بلوطهای سرزمینش انگیزه دهد.
برگزاری این جشنواره در اهواز، شهری با ترکیب پیچیدهای از توسعه، چالشهای زیستمحیطی، و ظرفیتهای فرهنگی، نشانهایست از رویکرد جدید در سیاستگذاری فرهنگی محیط زیست. استفاده از ابزارهای نرم، همچون هنر، ادبیات، و قصه، میتواند در جایی که گزارشهای خشک فایدهای ندارند، اثرگذار باشد. مخاطب با قهرمان داستان همذاتپنداری میکند و ناخودآگاه پیام را در دل و جان میپذیرد.
از سویی دیگر، این رویداد فرصتیست برای تقویت ادبیات بومی، بازخوانی متون شفاهی، و پیوند دوبارهی کودکان با زبان مادری و میراث فرهنگی. قصهها فقط پیام زیستمحیطی نمیدهند، بلکه «هویت» را نیز منتقل میکنند. آنگاه که پدربزرگی در گوش نوهاش از چشمهای میگوید که روزی ماهی داشته، اما امروز خشکیده است، فقط از طبیعت نمیگوید؛ از ریشهها و گذشته هم میگوید.
قصهگویی، پلی است میان دیروز و فردا،
میان دلهای کودکان و قلب زمین.
و اهواز، اگرچه رنج دیده، امروز میزبان آیندهای سبز شده است.
این جشنواره، فقط یک برنامهی فرهنگی نیست؛
یک حرکت مدنی، یک نگاه امیدبخش، و یک ضرورت اخلاقی است.
به امید آنکه قصهگویان امروز، قهرمانان آینده را تربیت کنند؛
قهرمانانی که نه با شمشیر، بلکه با عشق، قلم، و آگاهی، زمین را نجات خواهند داد.