آیا رد پای موساد در حوزه تکنولوژی و Mi6 در بخش تامین اطلاعات و هماهنگی های لجستیکی در حمله اکراین به ناوگان هوایی روسیه وجود دارد؟

بالغ بر  30 درصد یا بیشتر ناوگان بمب‌افکن‌های استراتژیک دوربرد با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای نیروی هوایی روسیه در جریان عملیات امروز سرویس امنیتی اوکراین آسیب دیده و/یا نابود شده‌اند ، در چیزی که وبلاگ‌نویسان نظامی روس آن را «پرل هاربر روسیه» می‌نامند).
به استثنا  سازمان های امنیتی آمریکا " سیا " که از ظرفیت و قابلیت های نظامی ، اتمی روسیه چه در حوزه هوا پایه که شامل بمب افکن های روسی و چه ناوهای سطحی و زیرسطحی  که قابلیت حمل کلاهک های اتمی روسی را دارند اشراف اطلاعاتی موثقی دارند ، تنها کشوری که میتواند چنین اطلاعات فوق سری از پایگاه های نظامی روسیه داشته باشد ، Mi6 بریتانیا می‌باشد که از قرن هجدهم تا دوران جنگ سرد بیشترین منازعات جاسوسی را با روسیه تزاری و بعد از آن شوروی داشت .
با توجه به این مهم و رقابت دو نهاد امنیتی Mi6 بریتانیا  و Kgb شوروی در حوزه تربیت و ارسال عناصر جاسوسی برای کسب اطلاعات محرمانه از صنایع نظامی یکدیگر ، میتوانیم به این خروجی دست پیدا نماییم که امروز بیشترین حجم اطلاعات محرمانه از جغرافیای روسیه و ظرفیت های نظامی این کشور را بریتانیا میتواند در اختیار داشته باشد که این امر بسیار مهم و حیاتی میتواند برگ برنده ایی باشد در دستان اکراین به عنوان یکی از مهم ترین هم پیمانان بریتانیا .

با توجه به این تاریخچه و نوع اجرای عملیات امروز اکراین ، این عملیات ماهیتی اطلاعاتی عملیاتی داشت.


امروز، دشمنان روسیه  در ایالات متحده، اتحادیه اروپا و ناتو، از طریق سرویس‌های ویژه اوکراین، موفق به کاهش قابلیت‌های هسته‌ای دفاعی روسیه شده‌اند. تا چه حد؟ هنوز مشخص نیست.

مقاومت در برابر وسوسه اخته کردن سه‌گانه هسته‌ای «دشمن بالقوه» با دست‌های شخص دیگری بسیار دشوار است. 
بزرگ ترین خطای محاسباتی که باعث فرستادن پالس ضعف از ناحیه روسیه به حریفان خودش شد و این امر با یک روانشناسی کامل رفتاری از ناحیه حریفان  روسیه همراه بود ، چگونگی عدم  پاسخ متناسب روسیه در عبور از خطوط قرمزی  بود که روسیه مشخص نموده بود .

  طبیعتاً، آنها چندین سال را صرف مطالعه دقیق واکنش‌های معمول روسیه به تهدیدهای نظامی از این نوع کرده بودند و پس از انکه متقاعد شدند که  حتی در چنین شرایط درگیری ، روسیه عزم و اراده ایی به طور جد برای تشدید جنگ و در شرایطی حتی دفاع از خود را ندارد شروع به طراحی حملات گسترده تر نمودند .

 حریفان روسیه امروز پایه و اساس یک جنگ بزرگ را با توجه به پالس ضعفی که از ناحیه روسیه دریافت نمودند را ایجاد کرده‌اند و در حال آماده شدن برای آن در دوره 2027-2029 هستند.
" این روانشناسی رفتاری روسیه و دریافت پالس ضعف از روسیه به بهانه نیفتادن در تله و تشدید تنش و ندادن پاسخ متناسب به ضربه هایی که روسیه متحمل شد  از جانب بلوک غرب و امریکا ، باید الگو و نمونه ایی باشد برای ایران .
چرا  که عدم پاسخ متناسب در زمان مناسب به بهانه نیفتادن در تله تنش ، جز فرستادن پالس ضعف نیست "

 آنها به خوبی می‌دانند که روسیه  قادر نخواهد بود استراتژی‌های خود را در مدت زمان کوتاهی بازیابی کند

. اوکراین فقط یک مهره‌ی چاق در یک بازی بزرگ و بلندمدت علیه روسیه است که هدف آن حذف روسیه از «معادله‌ی بازی بزرگ»، حتی در فضای پساشوروی است .

درمورد عملیات مهم اوکراین علیه ناوگان هوایی روسیه ؛ مشخص است که ریشه این‌ عملیات متهورانه به پیش از آگوست ۲۰۲۳ باز میگردد، زمانیکه بمب افکن راهبردی Tu-22 در سنت پترزبورگ هدف پهپادهای اوکراینی قرار گرفت.

 این رویداد، از جهاتی با عملیات پیجرهای اسرائیل علیه حزب الله قابل مقایسه است، چرا که عملیاتهایی از این دست دارای عقبه اطلاعاتی مفصلی است و از طرف دیگر شیرازه جسمی و روحی دشمن را در عمق خاک خود از هم‌ میگسلد و فضا را برای اقدامات بعدی فراهم میکند.

 پیشرفتهای فناورانه، در حال ارتقاء شدت اثربخشی جنگ در حوزه های اطلاعاتی-امنیتی، جنگهای نامنظم و خاکستری است، به گونه ای که میتواند دستاوردها در جنگهای کلاسیک را در یک لحظه بر باد دهد.

 این حادثه میتواند نشان دهد که سامانه ها، شخصیتها، زیرساختهای اقتصادی و ... در کشوری چون ایران که در آن به پدافند غیرعامل توجه کمی میشود، چقدر میتوانند در برابر اقدامات مشابه آسیب پذیر باشند.

 همچنین ایران در جنگ سوریه از آموزشهای سرویسهای اطلاعاتی اوکراین در حوزه FPV به نیروهای تحریرالشام ضربه اساسی خورد و در این حوزه و حوزه های مشابه باز هم میتواند ضربات جدی را دریافت نماید. لذا در سناریوهای موجود، نیازی نیست که ایالات متحده و حتی اسراییل بدوا مستقیم وارد جنگ شوند؛ بلکه یک ضربه کاری در حوزه اطلاعاتی امنیتی یا جنگهای نامنظم  در عمق خاک ایران (توسط عوامل مزدور یا عوامل سازمان مجاهدین خلق و امثالهم) میتواند به اندازه یک اقدام مهم نظامی به کشور خسارت وارد کند، که با توجه به تعاملات اخیر بارنیا (رییس موساد) با رتکلیف (رییس سیا) نباید احتمال آنرا دست کم گرفت. اکنون در دوره ای بسر میبریم که سرمایه گذاری جدی در حوزه تحول اطلاعات و ضد اطلاعات و همچنین طراحی عملیاتهای پیچیده اطلاعاتی برون مرزی با استفاده از ظرفیتهای تحولات مهم فناروانه اخیر، نه یک گزینه، بلکه یک الزام است و حفظ هوشیاری دستگاههای ذی ربط در این حوزه با توجه به شرایط خاص کشور بسیار حیاتی است.