شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۰۱۶۳
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۲۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۱:۰۴
در حال حاضر مراكز متعدد آموزشي به پرورش نيروهاي متخصص مشغول هستند و در كنار آنها توجه به آموزش هاي فني و حرفه اي و مهارت آموزي همراه با مسائل تئوريك ،نيروي ماهر را وارد عرصه هاي اجتماعي مي نمايد ولي از اين جمع فارغ التحصيل هيچكدام براي كار مديريتي و تصميم گيري در نظر گرفته نمي شوند و به فرمان پذيري از چهر ه هاي تكراري بايستي تن دهند!
عبدالرحیم سوارنژاد

چندي پيش يادداشتي با عنوان «ساعت زنگ زده» نگاشتم و آفت مديران تكراري اين ديار را بازگو نمودم ، بسياري از دوستان لطف داشتند و تماس گرفتند و در اين مورد مطالبي تكميلي گفتند و بر سوادم افزودند، بعضي ها هم از ظن خود يارم شدند ، كساني هم برداشت ديگري از اين يادداشت نمودند و به دليل استناد به يك فيلم سينمايي مرا كه پايم لب گور است مورد ارشاد !! قرار دادند كه نبايد با پررنگ نمودن آثارقديمي به تطهير هنرمندان گذشته پرداخت!

 در اين خصوص قضاوتي نمي كنم و فقط مي دانم جامعه هنري به مرحوم علي حاتمي مديون است و آثارش بسياري از رازهاي نامهرباني با خوبان را فاش كرد و نشان داد كه مي توان با تكنيك هاي نمايش زواياي پنهان تاريخ را مقابل ديدگان يك نسل نهاد و جفاهاي تاريخي را با ظرافت براي ممانعت از تكرار شناساند و وي نمونه هايي از آنها كه هنوز در بستر زمان جاري هستند را با فيلم هايش برملا كرد كه روحش شاد باد.

 من براي ادامه آن يادداشت كه به نوعي بيان يك درد مزمن بود و همچنين شيوه اي براي زندگي كردن ترسيم مي نمود بامشاهده فاكت هايي در صحنه اجتماعي استان و مواردي كه در جلسات شوراي آموزش و پرورش طرح گرديد به دليل اينكه اين جلسات را آينه تفكر مسئولين مي دانم مجددا" بر آفات تكرار چهره هاي مديريتي در مخدوش نمودن مسير شادابي و استمرار نشاط در زندگي مردم تكيه و تاكيد مي كنم تا گمان نرود از موضع خويش كوتاه آمده ام و نيز مفهوم عنوان ساعت زنگ زده براي فعالان رسانه روشنتر گردد.

غم دل با تو گویم ، غار
بگو آیا مرا دیگر امید رستگاری نیست ؟
صدا نالنده پاسخ داد :
...آری نیست ؟

زندگي كردن در خوزستان به دليل ساختار خاص جمعيتي و شرايط فرهنگي بدون چشيدن طعم سياست امكان ندارد و به دليل استيلاي سياست پديده تكرار و توقف از ثبات اجتماعي در رفتار مديريتي برخوردار است ،دست زدن به ريسك سياست گريزي و التفات به نوآوري ،سختي ها و مرارتهايي را تحميل مي كند كه حتي براي تنفس اكسيژن نيز كم مي آيد !

تا در اين خناق، ذائقه را با طعم تلخ سياست سازگار ساخت ، چشم مردم اين ديار نيز سال هاست به چند چهره مدير يا تصميم گير سياسي عادت كرده است كه بر منصبها چنبره زده اند و نوميدانه به تماشاي اين چرخه تكراري ايستاده اند . گويي غير از همين چند نفر، هيچ فرد ديگري بر روي كره خاكي آمادگي حضور در عرصه هاي مديريتي خوزستان را ندارد و در اين بيشه شيري خفته نيست!

گاهي افرادي به يكباره بنا بر شرايطي در عرصه سياست برجسته مي شوند و از پايين ترين رده ها به ناگاه از حاشيه به متن مي آيند. همه چيز به هم مي ريزد و پس از مدت كوتاهي وجود عناصري كه سال ها اين روند را پي گرفته اند با شتمي قاعده مند فضا را تغيير داده و دوباره همان چهره هاي تكراري را به ميدان مي آورند و به كانون توجه بازمي گردانند و آنهاحتي نقش منجي هم به خود مي گيرند و متاسفانه اهالي رسانه هم بر تكرار اين نام ها اصرار مي ورزند و از كنه موضوع غافل مي گردند و نادانسته در زمين آنان بازي مي كنند!

 وضعيت چنين مي گردد كه مشاهده مي كنيم و آمارهاي نگران كننده اي كه در حوزه هاي مختلف اعلام مي شود ناشي از اين چرخه ناصواب در استان است كه ياراي پنجه انداختن با آن را به دليل پيوند هاي زنجيره اي كسي ندارد.

ادامه اين روند و تكرار چهره ها در عرصه مديريت در حوزه های مختلف  كه از منظر ملي براي خوزستان جايگاه بالايي قائل هستند و منافع بسياري هم البته در خود دارند نشان مي دهد كه در خوزستان هيچ سيستمي براي توليد و پرورش نيروي متخصص كه به مديران و تصميم گيران پر قدرت و انرژيك مبدل گردند وجود ندارد و به بازتوليد نسلي انديشه نمي شود .

تشكيل شوراي آموزش و پرورش و نگاه بر خروجي تصميمات تصميم گيران در درون اين شورا صحت اين مقوله را تاييد مي كند كه ضعف مفرط آموزش و پرورش در تاثير گذاري بر پديده هاي اجتماعي و اجتماعي نمودن دانش آموزان ناشي از همين نگرش تكرارگرا در استان است و با نگاه بر تركيب شوراي آموزش و پرورش استان مي توان به عيان اين چرخه معيوب را مشاهده كرد كه خروجي آن نمي تواند راهكاري براي برون رفت از اين وضعيت ارائه كند و انديشه قالب گرايان به توجيه عملكرد خويش پرداخته و دست به دامان تبليغات رسانه اي مي شوند.

 با اين تركيب فرماليستي ،اميدي و اراده اي براي تغيير اين فضا و ورود خلاقيت به صحنه مديريت نيست و از كوچه هاي بن بست مديريتي اين استان كور سوي اميد هم ديده نمي شود و هيچ فانوسي براي تشخيص راه روشن نيست، خروجي ها حكايت از منجي سازي تكراري هاست و سياست پيشگاني كه بر اسب مراد ركاب مي زنند!

نگرش اريستوكرات حاكم بر استان با ترسيم پلكاني كه خويش بر اوج آن رسيده است هيچكدام از پله ها ي نزديك بام را قابل واگذاري نمي داند و با همين نگرش به امر آموزش بي اعتنا مي گردد تا مبادا مدعي پيدا شود و پله هاي نردبان را به سرعت بپيمايد ! و در اين انحصار ناب ترين استعدادها گوشه عزلت گزينند و يا سفر برگزينند و سفرنامه به نگارش در آورند و اما بعد همين به مراد رسيدگان بخواهند چاره مهاجرت جويند ليك آوارگان نشاسند!

در اين تسلسل مديريتي خويش محور اگر به امر آموزش و پرورش هم پرداخته شود به دليل ماهيت چهره هاي تكراري بقول يكي از روزنامه نگاران به الگويي مانند مدارس نظاميه توسط خواجه نظام الملك طوسي روي مي آورند تا بااتخاذ روش هاي خاص بتوانند افرادي را تربيت نمايند كه با همسويي و همپويي مسير حاكميت چهر ه هاي تكراري را يكدست و پايدار سازند و گسترده نمايند و پهنه نفوذ آنها دستخوش تفاوت افكار و خوانش هاي متفاوت نشود.

 نه اينكه دل براي فرهنگ بسوزانند و يا رنجي به جان بخرند !هر چند اين الگو به دليل عدم تكيه بر خلاقيت و توانايي هاي فردي و باورهاي دروني فراگيران نمي تواند موجب پايداري و ماندگاري اين چهره ها گردد و مشي برنامه گريز در درون سيستم متكي به ايده هاي نامتناسب با ظرفيت هاي اجتماعي و غير تطبيقي با رفتار خردمندانه كه استراتژي و چشم اندازش كليشه سازي نقد ناپذير است رشد و تحول را همراه نخواهد داشت و در مسير تاريخي اين مردم بسيار چنين ديده شده است كه سربلند بيرون آمده اند.

در حال حاضر مراكز متعدد آموزشي به پرورش نيروهاي متخصص مشغول هستند و در كنار آنها توجه به آموزش هاي فني و حرفه اي و مهارت آموزي همراه با مسائل تئوريك ،نيروي ماهر را وارد عرصه هاي اجتماعي مي نمايد ولي از اين جمع فارغ التحصيل هيچكدام براي كار مديريتي و تصميم گيري در نظر گرفته نمي شوند و به فرمان پذيري از چهر ه هاي تكراري بايستي تن دهند!

وقتي اين امر بعنوان يك باور در جامعه ريشه بگيرد ،پويايي و ارتقا كارآيي نيروي انساني به حداقل مي رسد و عدم ترقي و رشد جايگاه سازماني انگيزه رفتار بالنده را سلب مي كند.

عدم سياست باز توليد نسلي موجب نفي خلاقيت در عرصه هاي مختلف خواهد شد و ظرفيتها هدر خواهند رفت و منابع سر ريز خواهند گرديد و هرز مي روند و ركود بر ساختار و سيستم مديريت استاني مستولي خواهد شد و چنين مي شود كه شد .

مردم از چهره هاي تكراري خسته شده اند ، بياييم انصافا" آنها را منجي نسازيم و گرنه هيچكس به نجات نمي انديشد و همه آرزوي مرگ مي كنند .
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
انتشار یافته: ۴
comment
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۶:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۶
comment
0
1
comment دمت گرم،خوب اومدي!!!
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۸
comment
0
0
comment احست
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۵:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۹
comment
0
0
comment مطلب خوبي است ولي بخشي از شعر قصه شهر سنگستان مرحوم اخوان ثالث را كه در مطلع يادداشت آورده ايد متوجه منظورتان نشدم
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۰
comment
0
0
comment دليل تثبيت چهره هاي تكراري را مي توان در نداشتن برنامه و پررنگ بودن مسائل قومي در استان دانست و با استفاده از جايگاه قومي نيروي شايسته به حاشيه رانده مي شوند و شرايط تكرار مي شود
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار