محمود عبداللهی
در مطلب قبلی با عنوان ( رمز گشایی از سخنان مقتدایی ) به این مقوله پرداختیم که چه کسانی مخالف رشد و توسعه استان خوزستان هستند ، در این مطلب ضمن بررسی و معرفی جریانات مخالف مدیریت ارشد استان به دلایل مخالفت آنها با مقتدایی می پردازیم .
بعد از روی کار آمدن دولت دکتر حسن روحانی و انتخاب یک چهره نزدیک به جریان اصول گرا بعنوان وزیر کشور ، تقریبا همه ناظران سیاسی معتقد بودند هدف اصلی دکتر روحانی از انتخاب وزیر کشوری اصول گرا اما تقریبا معتدل و نزدیک به خود ، ایجاد آرامش در فضای سیاسی کشور بویژه استانداری هاست ، مدیریت ناکارآمد و انتخاب استانداران ضعیف در دولت قبلی و انتصابات بر مبنایی غیر از شایسته سالاری همه و همه اهمیت انتخاب استانداران کارآمد ، با تجربه و معتدل را بیش از هر چیزی نمایان می ساخت ، حساسیت استان خوزستان بعنوان مهمترین استان کشور و متاسفانه عملکرد ضعیف استانداران دولت قبلی که صرفا عملکردشان برای ماندگاری بیشتر خودشان در استان بود موضوع انتخاب استانداری شایسته را پر اهمیت جلوه می داد.
نهایتا عبدالحسن مقتدایی بعنوان مدیری با تجربه ی نمایندگی مجلس و استانداری دو استان در دولت اصلاحات و مدیریت در مجموعه وزارت نفت ، استاندار خوزستان شد . بعد از یک سال و اندی که از عمر مدیریتی مقتدایی در خوزستان می گذرد سه جریان مشخص در استان مخالف وی و منتقد عملکردش هستند که در ادامه به معرفی و بررسی آنها می پردازیم .
1 - مرد پر نفوذ اما پشت پرده
یکی از چهره های بانفوذ خوزستانی که این روزها حضورش درراس تصمیم گیری و سیاست گذاری منطقه آزاد اروند باعث شده عملکرد وی در سالها مدیریت اش بر یکی از مهمترین سازمان های اقتصادی کشور در بوته نقد قرار گیرد .
مدیرعامل محترم منطقه آزاد اروند که اتفاقا با تلاش همان چهره با نفوذ به مدیرعاملی این منطقه رسیده ، اخیرا در اولین شورای اداری منطقه طی سخنانی فرمودند : بازسازی اقتصادی منطقه مهمتر از بازسازی فیزیکی است و سنگ بنای توسعه جغرافیایی منطقه آزاد اروند در چارچوب اصلاح بنیه اقتصادی و بازسازی ریشه ای منطقه توسط دولت تدبیر و امید برداشته شده است .
اگر این نگاه واقعی باشد ، گویی تفکری نو در منطقه حاکم شده و قرار است اتفاقات جدیدی رخ دهد اما وقتی به عملکرد گذشته یکی از مدیران ارشد منطقه آزاد در مسئولیت های قبلی نگاهی داشته باشیم این سئوال جدی مطرح می شود که چرا در آن زمان که بهترین امکانات و اختیارات در آن سازمان عریض و طویل که اتفاقا برای رفع محرومیت مستضعفین ایجاد شده ، وجود داشت ، گوشه چشمی به خوزستان نداشتند و امروز که به هر دلیلی در ارکان اصلی نظام مسئولیت ندارند ، شعار توسعه اقتصادی منطقه را سر می دهند ؟!
شاید یکی از دلایل مخالفت مرد پر نفوذ اما پشت پرده ، با مقتدایی نوع نگاه مقتدایی به منطقه آزاد اروند باشد ، نگاهی که باعث شد یک سال و اندی قبل مقتدایی طی نامه ای به اکبر ترکان دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری و صنعتی ، نفراتی را بعنوان اعضای هیئت مدیره منطقه آزاد اروند پیشنهاد دهد . ترکیبی از چهره های دانشگاهی ، اجرایی ، دلسوز و بومی که هم سیاستمدار بودند و هم اقتصاد دان و هم ساکن خوزستان ! و از همه مهمتر با تجربه قبلی مدیریت در آن منطقه .
آن نامه برای همیشه در کشوی میز اکبر ترکان بایگانی شد و نهایتا با اعمال نفوذ همان چهره با نفوذ ترکیب هیئت مدیره به گونه ای انتخاب شد که همه راه ها و تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها به همان چهره با نفوذ ختم شود . تا جایی که امروز هر اتفاق و انتصابی که باید در منطقه آزاد اروند رخ دهد بعد از تایید همان چهره با نفوذ انجام می شود و عملا همه مجری سیاست های ایشان هستند ! مقتدایی اما ساکت نماند و در قامت استاندار ، جور سوء مدیریت در منطقه آزاد اروند را کشید و با ارائه طرح ها و برنامه هایی نظیر آزاد سازی تردد خودروهای اروندی در استان سعی کرد خلاء موجود در تصمیم گیری در آن منطقه را پر کند .
تفکری که مقتدایی آن را نمایندگی می کند بدنبال این است که همه استان از برکات ، ظرفیت ها و امکانات بوجود آمده در منطقه آزاد اروند بهره برده و عقلای دلسوز خوزستانی مستقیما در تصمیم گیری های کلان منطقه آزاد مشارکت داشته باشند ، در مقابل اما تفکری وجود دارد که صرفا تصمیم گیری را در انحصار جمعی محدود قرار داده و تصور می کند با پشت کردن به استان می توان در مرکز موثر واقع شد ، جریانی که نهایتا مدیر مطلوب اش ، استاندار سابق خوزستان در دولت قبلی است !
2 – جریان سیاسی با برچسب اصلاح طلبی
اصلاح طلبی بعنوان یک روش و تفکر و اینکه همه میل به بهتر شدن و اصلاح امور داشته باشند ، مورد پسند همه است ، اما در ادبیات سیاسی ایران جریانات و تشکل های اصلاح طلب تعریف خاصی دارند که بعد از پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات سال 1376 در ادبیات سیاسی ایران بجای نیروهای چپ و خط امامی رایج شد ، در بین همین جریانات هم تفاوت دیدگاه و اختلاف سلیقه وجود دارد اما نمی توان تعریفی ارائه داد که یک جریان اصلاح طلب تر از بقیه است ، یا اینکه معیار و ملاک اصلاح طلبی عضویت در یک تشکل سیاسی خاص باشد ، در طی این سالها برخی جریانات و افراد سعی کردند معیار سنجش اصلاح طلبی را نزدیکی با سید محمد خاتمی قرار دهند در مقابل آنها برخی نیز به دنبال تعریف اصول اصلاح طلبی رفته و ضمن احترام به سید محمد خاتمی بعنوان رهبر معنوی اصلاح طلبان ، ملاک و معیار را پایبندی به همان اصول تعریف شده که اتفاقا مورد تایید خاتمی هم هست قرار دادند .
بعد از پیروزی خاتمی در سال 76 و انتخاب احمد خرم بعنوان استاندار خوزستان ، جریانات فعال در ستادهای انتخاباتی خاتمی بعنوان لیدر و راس جریان اصلاح طلبی در خوزستان معرفی شدند در حالی که خیلی از افراد موثر آنها سابقه روشن و شفافی در جریانات چپ خط امامی قبل از 76 نداشتند ، بعد از ارتقا احمد خرم و انتصابش بعنوان معاون هماهنگی امور عمرانی وزارت کشور بخشی از جریانات ستادهای خاتمی در استان انتظار داشتند که استاندار بعدی از میان آنها انتخاب شود که البته با توجه به روند استفاده از نیروهای ستادی در دولت اول خاتمی به نظر می رسید انتظار معقولی باشد اما نقش آفرینی برخی از نمایندگان اصلاح طلب مجلس پنجم باعث شد که مقتدایی بعنوان دومین استاندار خوزستان در دولت اصلاحات انتخاب شود .
شاید به همین دلیل که استاندار از میان اعضای ستاد انتخاب نشد و به تعبیر اعضای ستاد خاتمی عدم تعامل مقتدایی در آن مقطع با بخشی از جریانات ستادی ، باعث شد مخالفت بخشی از جریانات ستادی همواره با مقتدایی ادامه پیدا کند و نهایتا دولت که مقتدایی را بعنوان یک مدیر توانمند قبول داشت تصمیم گرفت او را به استان پر اهمیت هرمزگان بفرستد و فتح الله معین سومین استاندار خوزستان در دولت اصلاحات باشد . بعدها بخشی از ستادهای خاتمی در استان که از مخالفان مقتدایی بودند بعنوان اعضای شاخه استانی یک حزب اصلاح طلب مشغول فعالیت شدند .
اما این بار در مهر ماه سال 1392 هیچکدام از آن جریانات مخالف سال های قبل تاثیرگذار نبودند ، شاید حتی از آنها سئوال هم پرسیده نشد که به نظر شما چه کسی باید استاندار خوزستان باشد ؟ و آیا شما که قبلا مخالف مقتدایی بودید موافق استاندار شدن او هستید ؟
مقتدایی اما به تعبیر خودش مقتدایی بروز شده بود و سعی کرد تا جایی که مقدور است و ممکن از بخشی از نیروهای اصلاح طلب معتدل استان بعنوان مدیران اجرایی استان استفاده کند بخشی از این نیروها بعنوان معاون استاندار ، فرماندار و مشاور و ... مشغول بکار شدند . اما همان جریان مخالف دیروز انتظار دارد که بجای استفاده از نیروهای معتدل اصلاح طلب در مدیریت ها از نیروهای حزبی و نزدیک جریان سیاسی خودش استفاده شود .
طرح برخی مخالفت ها و رایزنی ها در مرکز برای تغییر مقتدایی و انتشار مطالبی توسط رهبران این جریان در شبکه های اجتماعی نظیر اهمیت ندادن به تنوع و ترکیب قومیتی در انتخاب مدیران و انتشار فهرستی ناقص از مدیران استان و سیاه نمایی حمایت برخی نمایندگان اصول گرای مجلس از مقتدایی که صرفا در راستای منافع استانی انجام شده ، در جهت فضا سازی و فشار به مدیریت استان برای سهم خواهی است ، حتی در موضوع اهمیت به تنوع و ترکیب قومی در انتصابات این جریان صرفا بدنبال طرح نیروهای نزدیک به خود بود و مدیرانی که از اقوام مختلف منصوب شدند را نادیده می گیرد !
نگاهی به انتصابات مقتدایی در حوزه معاونین و مدیران کل استانداری بخوبی نشان می دهد که وی و همکارانش به موضوع تنوع و ترکیب قومیتی در استان واقف هستند ضمن اینکه در موضوع انتصابات ، محدودیت ها و مسائل خاصی نظیر فشار نمایندگان مجلس و فرایند انتخاب مدیران کل توسط وزرا قابل بررسی است .ذکر این نکته هم ضروری است که به باور نویسنده به برخی از انتصابات مقتدایی هم انتقاد جدی وارد است و باید این انتقادات در فضای مناسبی طرح شود و امیدوار بود مقتدایی بررسی و اصلاح کند .
سئوال اساسی از لیدر این جریان که این روزها در شبکه های اجتماعی شعار دفاع از قومیت و احترام به حقوق اقوام می دهد این است که چرا به همکار و همفکر سیاسی و هم حزبی خودتان که این روزها یکی از معاونین مهم و موثر یکی از وزارتخانه هاست و از مدیران توانمند جمهوری اسلامی است و اتفاقا انتخاب چهار اداره کل در استان خوزستان به نظر وی بستگی دارد ، انتقاد نمی کنید که تنوع و ترکیب قومیتی را در انتخاب مدیران این چهار اداره کل مد نظر قرار دهد ؟!
همزمان با نقد تفکر ضد توسعه خوزستان که در مطلب قبلی به آن پرداخته شد و اشاره غیر مستقیم به نماد اصلی این تفکر که به تعبیر استاندار خوزستان چوب لای چرخ توسعه استان می گذارد ، برخی از همین جریانات و چهره های سیاسی استان ، شتابزده و سراسیمه خودشان را وارد صحنه نموده و سعی کردند مانند گذشته اینگونه وانمود کنند منظور اصلی از عبارت (خوزستانی های مقیم مرکز ) آنها هستند ! این جریانات پای را فراتر نهاده و از دو تن از چهره های انقلابی و ارزشی که در طول دوران دفاع مقدس از فرماندهان ارشد جنگ بوده و هم اکنون نیز از مسئولین موفق و ارشد نظام هستند و همواره به خوزستانی بودن خودشان افتخار می کنند ، هزینه کرده و بهانه ای برای طرح مجدد خودشان پیدا کردند.
در حالی که کاملا روشن است اینگونه رفتارها و سخنان صرفا برای پرده پوشی و پاک کردن صورت مسئله و نهایتا دفاع از همان تفکر ضد توسعه استان و نماد آن است. از طرفی نه این جریان خاص تمام اصلاحات است و نه نماینده سایر اصلاح طلبان ، این جریان در بهترین شرایط یکی از احزاب اصلاح طلب است که در مقطعی با اقبال عمومی روبرو شده ، مخالفت این جریان با مقتدایی را نمی توان مخالفت جریان اصلاحات با مقتدایی نامید همانگونه که حمایت یک نماینده اصول گرای مجلس از مقتدایی به معنی حمایت همه جریان اصول گرا از او نیست .
3 – بخشی از ستادهای سابق روحانی
بعد از انتخاب جاسم جادری بعنوان رئیس ستاد انتخاباتی روحانی در استان ، فعالیت ستاد روحانی در خوزستان چندان پر رونق نبود
همه نیروهای فعال سیاسی و انتخاباتی هنوز منتظر تصمیم گیری آقایان هاشمی و خاتمی بودند از طرفی دکتر عارف هنوز در صحنه انتخابات حاضر بود بنابراین بخش عمده فعالین ستاد روحانی در روزهای اول چهره های کمتر شناخته شده بودند و بدلیل کمبود نیرو و عدم استقبال نیروهای کیفی ، مسئولین ستاد از میان همان نیروهای کمتر شناخته شده انتخاب شدند بخشی از این مشکل بدلیل کمبود نیرو و بخشی هم بدلیل عدم مدیریت صحیح رئیس ستاد بر روند صدور احکام مسئولین ستاد و شهرستان ها اتفاق افتاد .
اما در روزهای پایانی و تعیین تکلیف و حضور دکتر روحانی بعنوان کاندیدای واحد اصلاح طلبان و اعتدال گرایان سایر نیروهای کیفی و انتخاباتی در ستادهای روحانی و ستادهای عارف فعال شدند ، بنابراین ضمن احترام به اعضای ستاد دکتر روحانی در خوزستان می توان گفت ستاد روحانی با توجه به حجم کم تبلیغات انجام شده کمترین نقش را در انتخاب ایشان ایفا کرد و نقش عمده در ایجاد فضای با نشاط که منجر به حضور میلیونی مردم شد حمایت آقایان هاشمی و خاتمی و انصراف دکتر عارف بود .
از طرفی دستور مستقیم دکتر روحانی مبنی بر تعطیلی ستاد هایش دو روز بعد از پیروزی در انتخابات مشخص نمود وی برنامه جدی برای انسجام نیروهای ستادی خود ندارد همچنین انتخاب تنها دو رئیس ستاد بعنوان استاندار نشان داد دولت روحانی از نیروهای ستادی خود در استان ها ، مایل نیست بعنوان مدیران اجرایی استفاده نماید . بنابراین طرح این مسئله که حقی برای اعضای ستاد در استان ها وجود دارد که بتوانند در مدیریت استان نقش داشته باشند منطقی نیست . دولت هم خودش را نه اصلاح طلب می داند و نه اصول گرا بنابراین هیچ حق تشکیلاتی برای هیچ جریانی وجود ندارد چه رسد به ستادهای تعطیل شده !
البته استفاده از همه نیروهای توانمند که بتوانند در راستای سیاست های رئیس جمهور گام بردارند می بایست در سرلوحه کارها قرار گیرد . در استان خوزستان نیز بعد از روی کار آمدن دولت و انتخاب استاندار خوزستان بخشی از فعالین ستاد روحانی که ظرفیت و امکان استفاده از آنها وجود داشته بعنوان مدیران استانی انتخاب و بخشی هم به حاشیه رانده شدند ، اینکه این به حاشیه رانده شدن بدلیل محدودیت های قانونی و مقررات استخدامی کشوری بوده یا عدم توانمندی آنها و یا مسائل دیگر نیاز به بررسی جامع و کامل دارد و اتفاقا شاید در برخی موارد تعدادی از همین نیروهای به حاشیه رانده شده می توانستند مدیران موفقی در استان باشند اما نکته مهمتر جایگاه ستادهای انتخاباتی است ، حتی اگر در حق بخشی از اعضای ستاد که این روزها معترض استاندار هستند جفایی شده باشد این خود اعضای ستاد هستند که در مرحله اول باید جایگاه ستاد را حفظ کرده و ارتقا بخشند نه اینکه صرفا برای تصاحب پست و موقعیت اداری زبان به اعتراض بگشایند ، تا کنون هر آنچه که از فحوای مطالب این اقلیت معترض بدست آمده همه و همه این بوده که چرا به تعدادی از اعضای ستاد موقعیت های اداری داده نشده یا چرا شخص خاصی به مدیریتی خاص منصوب شده است و ظاهرا دعوای اصلی اقلیت معترض ستاد سابق روحانی و مخالفتشان با مقتدایی صرفا دعوای پست و مقام و مسئولیت است در حالی که تا کنون هیچ نقد اصولی و منطقی از عملکرد مقتدایی توسط اعضای معترض مطرح نشده و هر چه بوده انتقاد از انتصابات وی بوده است .
برید ببینید در گروه واتس آپی متعلق به آقایان چه حرف هایی زده می شود به سایت ...نگاهی کنید چرا مثل کبک سرتان را در برف کردید ؟!!!!
مخالفت با نماینده عالی دولت در استان شاخ و دم ندارد
برید ببینید در گروه واتس آپی متعلق به آقایان چه حرف هایی زده می شود به سایت ... نگاهی کنید چرا مثل کبک سرتان را در برف کردید ؟!!!!
مخالفت با نماینده عالی دولت در استان شاخ و دم ندارد
برید ببینید در گروه واتس آپی متعلق به آقایان چه حرف هایی زده می شود به سایت ...نگاهی کنید چرا مثل کبک سرتان را در برف کردید ؟!!!!
مخالفت با نماینده عالی دولت در استان شاخ و دم ندارد
برید ببینید در گروه واتس آپی متعلق به آقایان چه حرف هایی زده می شود به سایت...نگاهی کنید چرا مثل کبک سرتان را در برف کردید ؟!!!!
مخالفت با نماینده عالی دولت در استان شاخ و دم ندارد
برید ببینید در گروه واتس آپی متعلق به آقایان چه حرف هایی زده می شود به سایت ...نگاهی کنید چرا مثل کبک سرتان را در برف کردید ؟!!!!
مخالفت با نماینده عالی دولت در استان شاخ و دم ندارد
تنها راه موفقیت همین است
تنها راه موفقیت همین است
راستی نامه حمایت جمعی از اصلاح طلبان از مقتدایی چه شد مدیر سایت؟
لطفا دوست داران استاندار از ایشان دفاع بد نکنند.
ظاهرا درست متوجه نشدید که حضرت ایشان هم مجری دستورات ...ست و خودش اختیاری ندارد !!!
سانترالیزم با انگیزه های انتقام شخصی و خصومت های فردی نمیتواند مثبت باشد.
بعنوان مثال: لگاهی به خانه نشینی و حذف دانشگاهیان با سابقه تحت عنوانهای مختلف ...... بیندازید و مقاومت و ترس از برگشت ایشان توسط برخی از اصلاح طلبان مورد حمایت مرکزیت؛ در مدیریت دانشگاه؛ را ملاحظه کنید تا دستگیرتان شود مرکزیت در خوزستان توان هدایت تفکر اصلاح طلبی در این منطقه را ندارد.
مرکزیت در پی تسویه حسابهای فردی است و بدیهی است که نمیتواند همپای دوستداران اصلاحات خوزستانی در جهت پیشرفت استان حرکت کند و بدلیل ناتوانی از حل مشکلات ؛ بجای حمایت از مدافعان اصلاحات؛ به مقابله با آنها پرداخته است.
این نوع نگرش؛ اختلاف سلیقه های حاضر را در سطح استان شدت میبخشد و در بعضی مواقع به تشنج تبدیل میکند.