شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۳۰۳۶۴
تاریخ انتشار: ۰۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۱
لفته منصوری : دیروز که به‌اتفاق خانواده برای عرض تبریک سال نو به مادر عزیز، برادران، خواهران و دیگر بستگان خود به ملاثانی رفته بودیم، به پیشنهاد برادرم به عطاری ملاثانی مراجعه کرده و چند زالو به روی پای راست ام انداخت تا از واریس پا که به نظر بیماری پشت‌میزنشینی و در حقیقت «بیماری اداری» است، آسوده خاطر شوم.

می‌گویند زالو هنگام مکیدن خون، مواد متنوعی ترشح می‌کند که خواص درمانی دارند. معروف‌ترین ماده مترشحه از زالو هیرودین است؛ هیرودین موجب رقیق شدن خون، باز شدن عروق بسته و بالطبع افزایش خون‌رسانی و اکسیژناسیون موضع می‌گردد. آب دهان زالو (بزاق) حاوی بیش از یک‌صد نوع ماده حیاتی مفید است كه موجب درمان بیماری‌های مختلفی می‌شود. زالو خون را بهتر از حجامت از عمق بدن بیرون می‌كشد. زالو کرمی است لزج، چسبنده، خون‌آشام و به دلیل صفات فوق، چندش آمیز و نفرت‌انگیز است. در ادبیات ما «زالوصفت» به آدم‌هایی می‌گویند که از دیگران بهره‌کشی می‌کنند و درواقع به آن‌ها می‌چسبند و خون آن‌ها را می‌مکند.

این مقدمه را برای نتیجه پایانی نیاز دارم، اصلاً موضوع این یادداشت حجامت و طب سنتی و اسلامی نیست! لذا خواهش می‌کنم با من همراه شوید.

در قرن 19 عباس میرزا نایب‌السلطنه و فرمانده کل قوای ایران خسته و درمانده از شکست‌ها و ناکامی‌هایش در مصاف با امپراتوری نیمه اروپایی روسیه تزاری، به ژوبر فرانسوی فرستاده‌ی ناپلئون نماینده‌ی دیگر قدرت اروپا که در سال 1221/1806 از عباس میرزا در اردوگاه جنگ با روس‌ها دیدن کرده، می‌گوید:

«نمی‌دانم این قدرتی که شما اروپایی‌ها را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن تمام قوای عقلیه متبحرید و حال‌آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و به‌ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از سر شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شمارا بر ما برتری دهد؟ گمان نمی‌کنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم؟» (حائری، 1367: ص 308)

مقام معظم رهبری دیروز در سخنرانی خود در حرم رضوی پاسخی اجمالی به عباس میرزا و هم‌نسلانش داد: «برخلاف دوران طاغوت اکنون در جمهوری اسلامی، هیچ فرد آگاه، مطلع و متکی به ارزش‌های دینی از امریکا نمی‌هراسد.»

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اینکه امروز هم ممکن است عده‌ای از امریکا بترسند، افزودند: «ترس طاغوت از امریکا عقلایی بود زیرا در مقابل امریکا پشتوانه‌ای نداشت اما در جمهوری اسلامی، ترس از امریکا غیر عقلایی است زیرا جمهوری اسلامی از پشتیبانی ملت بزرگ ایران برخوردار است.»

شاید اگر امروز عباس میرزا زنده شود و مقاومت ملت ایران را به برکت اسلام و انقلاب اسلامی ببیند از این سؤال برهنه خود منصرف شود؛ اما در دل او و هم‌نسلانش هنوز این دغدغه هست که «چرا عقب‌مانده‌ایم؟!» یا شکل مؤدبانه‌ترش «چرا توسعه نیافتیم؟!»

مروری بر شعارها و نام‌گذاری سال‌ها در 26 سال گذشته از سوی مقام معظم رهبری این دغدغه و نگرانی را نشان می‌دهد. معظم له در بیاناتی که در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در 1/1/1384 فرمودند:

«این‌که ما هرسالی را به نامی و با شعاری موسوم می‌کنیم و سال را با این نام و با این شعار آغاز می‌کنیم، صرفاً یک عمل تشریفاتی نیست. البته اسم‌ها مهم نیست؛ مهم مسماست؛ لیکن این نام‌گذاری‌ها به ما و ملت و مسئولان نشان می‌دهد که چه می‌خواهیم و دنبال چه هستیم یا باید به دنبال چه باشیم.»

ملاحظه بفرمایید از سال 1369 تاکنون یعنی ظرف 26 سال گذشته مقام معظم رهبری برای 16 سال نام‌گذاری و شعار اقتصادی قراردادند:

سال 1395، اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل. سال 1393، اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی. سال 1392، حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی. سال 1391، تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی. سال 1390، سال جهاد اقتصادی. سال 1389، همت مضاعف و کار مضاعف. سال 1388، حرکت مردم و مسئولین به‌سوی اصلاح الگوی مصرف. سال 1387، سال نوآوری و شکوفایی. سال 1382، خدمت‌رسانی به مردم. سال 1377، صرفه‌جویی دولت و ملت. سال 1376، کناره‌گیری از اسراف. سال 1375، رعایت منابع ملی. سال 1374، انضباط اقتصادی و مالی. سال 1373، وجدان کار و انضباط اجتماعی. سال 1372، عدالت اجتماعی. سال 1370، مجاهدت عمومی برای سازندگی کشور.

این ناشی از نگرانی جدی است که مقام معظم رهبری از وضعیت کشور دارند. همان دغدغه‌ای که عباس میرزا و نویسندگان و مصلحان اجتماعی در نیم‌قرن اخیر بارها در قالب پرسش و پاسخ‌هایی مطرح کرده‌اند. قابل‌ردیابی است.

امروز در یک جستجوی ساده در کتابخانه شخصی و کوچک من کتاب‌های زیر را در این‌گونه نوشتاری یافتم:

احمد اشرف (1358) موانع تاریخی رشد سرمایه‌گذاری در ایران. علی‌محمد ایزدی (1382) چرا عقب‌مانده‌ایم؟ جامعه‌شناسی مردم ایران. محمد توحید فام (1380) موانع توسعه فرهنگی در ایران. فرامرز رفیع پور (1381) موانع رشد علمی ایران و راه‌حل‌های آن. صادق زیباکلام (1373) ما چگونه ما شدیم، ریشه‌یابی علل عقب‌ماندگی در ایران. صادق زیباکلام (1382) سنت و مدرنیته: ریشه‌یابی علل ناکامی اصلاحات و نوسازی سیاسی در ایران عصر قاجار. کاظم علمداری (1379) چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت؟ مصطفی وطن‌خواه (1380) موانع تاریخی توسعه‌نیافتگی در ایران. یوسف فرامرزی (1386) پاسخ به یک سؤال خودمانی: چرا عقب‌مانده‌ایم؟ سید جواد طباطبایی (1384) دیباچه‌ای بر نظریه‌ی انحطاط ایران.

اطمینان دارم که منابعی بیش و پیش‌ازاین‌ها وجود دارد تا دغدغه‌ای که از عمق تاریخ ایران برخاسته است بکاود.

در این کتاب‌ها علل، عوامل و دلایل زیادی برای «عدم توسعه‌یافتگی» کشورمان نوشته‌شده است. از میان همه آن‌ها به نظر من زالوهای اقتصادی به‌عنوان مهم‌ترین عامل به شمار می‌روند. زالوهای اقتصادی به‌جای ترشح هیرودین، فساد را به بدن جامعه تزریق می‌کنند.

در طی قرون و اعصار، همواره رابطه معکوسی بین استفاده درست و بجا از قدرت و قلمرو گسترش فساد وجود داشته است. زمانی که از قدرت به‌طور مطلوب استفاده‌شده، میزان فساد کاهش‌یافته است. موضوع فساد در تمام زمان‏ها، گریبان گیر دولت‏ها و دغدغه فکری بسیاری از اندیشمندان و متفکران سیاسی بوده است.

هرگاه اراده‌ای عملی برای برهم زدن متغیرهای این فرمول فساد خیز: (پاسخگویی – مصلحت سازی + انحصارطلبی = فساد) در کشور ما ایجاد شود، رستاخیز پیشرفت اقتصادی در ایران محقق خواهد شد.

دیروز وقتی زالوهای حجامت از خون من فربه می­شدند (هر زالو 5 تا 15 میلی‌لیتر خون می‌مکد یعنی10 برابر حجم بدن خود)  از روی پا جداشده تا ناقوس مرگ خود را بنوازند. هر زالوی که از خون سیر می‌شد و از پا می‌افتاد! دکتر آن را در کاسه‌ای انداخته و بر آن نمک می‌پاشید تا مزد خود را در شفای بیماری‌ام و مرگ خود بگیرد! این تراژدی تلخی بود که دیروز در نمک‌پاشی و مرگ زالوهای حجامت دیدم! اما زالوهای اقتصادی علاوه بر مکیدن خون مردم این نمک را به زخم مردم می‌پاشند تا خود را چاق و چاق‌تر کنند و مردم را به مرگ تدریجی نزدیک‌تر سازند! باید اراده‌ی عملی برای مبارزه با فساد بشکل بگیرد که بار اقتصاد مقاومتی بر دوش آحاد جامعه متعادل گردد.


منابع:

حائری، عبدالکریم (1367). نخستین رویارویی‌های اندیشه گران ایران با دورویه‌ی تمدن بورژوازی غرب. تهران: انتشارات امیرکبیر.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار