لفته منصوری
سرشت انسان هرگز مرا از شگفتی بازنمیدارد. هنگامیکه همهچیز بهخوبی پیش میرود ما گرایش به سستی و تنبلی پیدا میکنیم. در چنین مواقعی بهویژه ما باید این گفته را به یادآوریم که «در هوای خوب به فکر هوای بد باش». روزهای نیکفرجامی بخت آن را فراهم میسازد تا برای دشواریهای احتمالی آمادگی پیدا کنیم، اما بهراستی، مردم حافظهای سست و کوتاه دارند.
هنگامیکه همهچیز در وضعی رضایتبخش است، ما بهتندی فراموش میکنیم تا آن روزها دوباره بر ما فرود آیند. درحالیکه نا آماده گرفتار میشویم تشویش و اضطرابمان فزونی میگیرد. به خود میگوییم که سرانجام همهچیز دوباره خواهد شد و کوششی فراوانتر کار بازرگانی را از کسادی خارج خواهد ساخت. ما در نقش یک بازرگان و بهعنوان یک انسان به این شیوه پرورش مییابیم. در زمانهای ناساز و دشوار است که این پرورش پدید میآید.
همین داستان دربارهی کارمندانمان نیز درست است. آنان آنقدر که در روزگاران سخت رشد میکنند هرگز در دوران نیکفرجامی و آسودگی پرورش نمییابند. طبیعی است که من نمیگویم که بکوشیم تا دشواری را بهسوی خود فراخوانیم این سخن پوچ و بیمعنی است؛ اما من هنوز بر این باور هستم که دورههای رکود یا کسادی بهترین فرصت را برای آموزش دادن به کارمندان فراهم میآورد. هیچکس رکود را خوش نمیدارد و در اصل ما باید بتوانیم آن را زیر نظارت درآوریم و از میان برداریم. گرچه، درواقع روال کار اقتصادی در روزگار ما چنان است که یک دورهی رونق دورهای از رکود را در پی دارد.
هنگامیکه کسبوکار ناهموار است و فروش رو به کسادی است، وصول صورتحسابها دشوار میشود؛ و همه در تنگنای دشواریهای پولی قرار میگیرند. اینچنین زمانی هنگام غر زدن نیست، فقط ما باید به شیوهای مثبت بیندیشیم چگونه میتوانیم آموزشی واقعی وزنده به کارمندانمان بدهیم. تا جایی که ما اراده برای بردباری و پایداری داریم برای آموزش کارمندانمان و نیرومند ساختن مدیریتمان هیچ زمانی بهتر از زمان کسادی نیست. اینهمه به نگرش فرد بستگی دارد. (ماتسوشیتا، 1376: صص 125- 124)
مطالب بالا را از «نه برای لقمهای نان» کتاب معروف ماتسوشیتا بنیانگذار پاناسونیک نقل کردم. ماتسوشیتا را درخشانترین کارآفرین قرن بیستم میدانند. او یکی از چهرههای اصلی در هدایت معجزه اقتصادی ژاپن پس از جنگ دوم جهانی بود. محصولات شرکت «پاناسونیک» میلیاردها نفر را در سراسر دنیا صاحب لوازم برقی خانگی کرد. پیش از مرگش در سال 1989 کمتر سازمانی روی کره خاکی مشتریانی بیشتر از او داشت.
اقتصاد ایران در سال 1391 با ثبت رشد منفی 8/5 درصدی، شدیدترین رکود اقتصادی در سالهای پس از جنگ را تجربه کرد. بر مبنای آخرین گزارشهای رسمی، اگرچه رشد اقتصادی در نیمه اول سال 1392، با اندکی تغییر به منفی 1/3 درصد رسیده است، اما همچنان ارقام منفی را ثبت کرده است.
سال 1395 که از سوی مقام معظم رهبری به سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نامگذاری شده است. برای بخش عمدهای از صنایع کشور و استان خوزستان نه با بهار بلکه با خزان رکود آغازشده است. شرکتهای صنعتی منتظر اثرات بسته حمایتی دولت در تحریک تقاضا و رونق گرفتن فعالیتهای تولیدی هستند.
اما نکته مهم این است که در دوران رکود چه باید کرد؟ تجربه ماتسوشیتا یکی از تجارب ارزشمند جهانی است. این در حالی است که متأسفانه در شرایط رکود، کارکنان شرکتهای ما اول صبح طبق معمول سرکار حاضر میشوند و تا آخر وقت اداری در کارخانههایی که مواد اولیه تولید ندارند باهم گپ میزنند و دریغ از برنامههای آموزشی و یا تعمیر و نگهداری و آمادهسازی کارخانهها برای دوران پس از رکود!
دولت مصمم و امیدوار است که بسته حمایتی ارائهشده موجب تحریک تقاضا و رونق گرفتن تولید خواهد شد؛ اما پس از آغاز تولید آیا معقول و منطقی است که کارخانهها صنعتی و تولیدی که در حال حاضر شرایط رکود را سپری میکنند به بهانهی تعمیر و نگهداری متوقف شوند و از فرصت تولید بازداشته شوند!
چرا از این دوران ناخوشی برای دورانی که در پیشرو داریم و امید به آیندهای میمون و مبارک است بهره نمیبریم؟ اینجاست که نقش مدیران دوراندیش در هدایت و راهبری شرکتهای صنعتی از این دوران گذر عیان میشود. آیا مدیران ما مأیوس هستند؟!
منابع: ماتسوشیتا، کونوسوکی (1376). نه برای لقمهای نان. ترجمهی دکتر محمدعلی طوسی. تهران: شباویز.