نوشتاری از ولیالله شجاعپوریان/ تیم رسانهای دولت نیاز به تغییر و ترمیم اساسی دارد / تغییر مدیران مخالف با دولت در بخشها و حوزههای مختلف / دلسردی و ناامیدی فعالان سیاسی اصلاحطلب
بازماندگان دولت قبل نه تنها با دولت اعتدال همراهی نمیکنند که عملا چوب لای چرخ دولت هم میگذارند
شوشان/ ولیالله شجاعپوریان
کمتر از یک سال از عمر چهار ساله دولت یازدهم باقی مانده و شمارش معکوس زنگ پایان دوره اول آن به صدا درآمده است و روحانی فرصت کمی دارد تا با تحقق برخی دیگر از وعدههای دولت خود، دوره دوم ریاستجمهوری را هدفگذاری کند. ناگفته نماند با توجه به شرایط ویژه سیاسی کشور و بحرانهای اقتصادی عمیق برجایمانده از دولت گذشته، برخی از کارشناسان سیاسی و تحلیلگران از شرایط سخت روحانی در انتخابات آینده سخن میگویند و گاه انتخاب مجدد او را دور از دسترس میدانند. یادداشت زیر این باور را نادرست و به نقد آن پرداخته است که در صورت توجه به آن امکان موفقیت مجدد دولت روحانی نیز بیشتر میشود.
دکتر روحانی در شرایطی زمام امور را به دست گرفت که کشور در تنگنای زائدالوصف سیاسی و اقتصادی قرار داشت، میراث برجایمانده از تخریب دولت گذشته شرایطی را در کشور رقم زده بود که افکار عمومی به دنبال منجی و نسخه شفابخش او بود که کشور را از بحران همهجانبه نجات دهد، در چنین شرایطی به دلیل هیجان ناشی از فضای انتخابات، ذهنیتی در میان مردم شکل گرفت که تغییر فضای سیاسی کشور قدم مهمی برای برونرفت از بحران موجود است؛ در چنین شرایطی اجرای برجام هم این گمانه را تقویت کرد که رفع تنشهای هستهای ایران با کشورهای 1 + 5 میتواند معضلات و مشکلات اقتصادی کشور را مرتفع کند.
این امر اگرچه گزارهای منطقی و قابل قبول بود، اما در واقع با آنچه در ذهن مردم گنجانده شده بود، فاصله داشت. واقعیت این است که به دلیل وجود ساختار بیمار و ناهمگن اقتصادی و عوامل و مولفههای تاثیرگذار درونی و بیرونی بر اقتصاد کشور، بدیهی بود که گشایش اقتصادی با فاصله زمانی چند ساله و برنامهریزی مستمر و هماهنگی ارکان مختلف نظام سیاسی محقق میشود، لذا شرایط امروز کشور به رغم موفقیتها و عملکرد قابل قبول روحانی باعث شده مخالفان و منتقدان دولت از ناکارآمدی کابینه روحانی سخن بگویند و به مدد رسانه ملی و دیگر تریبونهای عمومی این گمانه را در میان افکار عمومی تقویت کنند که دولت روحانی در عمل به وعدههای انتخاباتی خود ناکام بودهاست، از اینرو به نظر میرسد دولت برای مقابله با این شرایط و تداوم حضور خود در ساختار سیاسی کشور تدابیر جدیدی اتخاذ کند.
در اولین قدم به نظر میرسد تیم رسانهای دولت نیاز به تغییر و ترمیم اساسی دارد. در شرایطی که رسانه ملی به جای ارائه تصویر صحیح و واقعی از شرایط کشور و عملکرد دولت، به تخریب و سیاهنمایی روی آورده، دولت روحانی نیاز دارد بیمهریهای رسانه ملی را جبران کند. در این مسیر مشاوران رسانهای روحانی باید با جدیت و تلاش بیشتری موفقیتهای دولت را به مردم انتقال دهند. طرح تحول سلامت و بیمه همگانی، ایجاد ثبات در بازار ارز و طلا، افزایش سرمایهگذاری خارجی در کشور، بهبود نسبی فضای کسب وکار و تولید، رفع نسبی پیامدهای تحریمهای بینالمللی، رفع موانع بازرگانی و محدودیتهای مالی و تجاری و دستاوردهایی از این قبیل باید به صورت ملموستر به اطلاع افکار عمومی برسد. در چنین شرایطی نباید از تاثیر شگفت فضای مجازی و شبکههای اجتماعی غفلت ورزید.
گام مهم دیگر روحانی برای عبور از این شرایط، تغییر مدیران مخالف با دولت در بخشها و حوزههای مختلف است. متاسفانه به دلیل تمرکز دولت در سیاست خارجی و اجرای برجام و البته مانعتراشی نمایندگان مجلس نهم، بسیاری از مناصب دولتی کماکان در اختیار مدیران دولت قبل قرار دارد و این موضوع در شهرستانها و مناطق کوچک بیشتر به چشم میآید.
تداوم این رویه علاوه بر دلسردی و ناامیدی فعالان سیاسی اصلاحطلب در شهرستانها باعث میشود بسیاری از چهرههایی که در عمل قصد همراهی و کمک به دولت را ندارند از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کنند و مردم هم این قصور و اهمال را به پای دولت بنویسند. دولت روحانی در یک سال باقیمانده باید مدیرانی همسو و هماهنگ با دولت را برگزیند تا چشمانداز روشنتری از چهارساله دوم دولت در ذهن فعالان سیاسی نقش بندد.
این البته به معنای توصیه به تغییرات اتوبوسی نیست، اما به نظر میرسد که برخی از بازماندگان دولت قبل نه تنها با دولت اعتدال همراهی نمیکنند که عملا چوب لای چرخ دولت هم میگذارند.ترمیم کابینه و جابهجایی برخی از وزرا و استانداران و مدیران میانی نیز میتواند گام دیگر روحانی برای بهبود شرایط باشد. بهرغم کارآمدی بسیاری از وزرای کابینه دولت یازدهم، برخی از وزرا و استانداران به دلیل عملکرد ضعیف خود یا عدم همراهی با سیاستهای دولت، مقبولیت لازم نزد افکار عمومی به ویژه حامیان دولت را ندارند که دولت میتواند با شناسایی و جابهجایی آنها برخی انتقادات و مخالفتهای بدنه اجتماعی را کاهش دهد.
همچنین، تعامل بیشتر روحانی با گفتمان اصلاحات و کسب رضایت پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان از اهمیت بالایی برخوردار است. هرچند در ماههای گذشته برخی تلاش کردهاند رابطه میان اصلاحطلبان و روحانی را تحت تاثیر القائات خود قرار دهند، اما اگر روحانی اهتمام بیشتری برای عمل به مطالبات اصلاحطلبان نشان دهد و به برخی از وعدههای برزمین مانده خود در این مسیر جانی تازه دهد، هشتسالهشدن دولت روحانی محتملترین پیشبینی برای انتخابات 96 خواهد بود. نکته پایانی اینکه، دولت با بهرهبرداری از فرصتهای قانونی و تریبونهای رسمی، باید همه نهادهای حاکمیتی و نظامی را از دخالت در امر انتخابات به نفع رقیب خود، برحذر دارد و به افکار عمومی و حامیان خود اطمینان دهد که از جانبداری نهادهایی که قانوناٌ اجازه فعالیت در امر انتخابات را ندارند جلوگیری خواهد کرد و فضای انتخاباتی برابری در کشور رقم خواهد خورد.
روحانی به خوزستانیها حساب باز نکنه من طرفداره اصلاح طلب ها بودم اما به خاطراینکه رئیس جمهورم روحانی نباشه به اصول گرایان رای میدم