مصطفی داننده- بخشی از جریان اصولگرایی برای انتخابات ریاست جمهوری به دنبال حمایت از روحانی هستند و حتی اعلام میکنند او جز گزینههای جریان اصولگرایی برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم است.
اصولگرایان میگویند روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز و متعلق به جریان اصولگراست و اصلاحطلبان نمیتوانند اعا کنند که روحانی به واسطه جریان اصلاحات به قدرت رسیده است.
"ناصر ایمانی" فعال سیاسی اصولگرا در همین باره با اشاره به اینکه روحانی در انتخابات 92 چندان مدیون اصلاحطلبان نبود عنوان کرد: اصلاحطلبان قصد دارند با چنین اظهاراتی، روحانی را کاملا وامدار خود نگه دارند تا روحانی سیاست های کاملا اصلاحطلبانه اتخاذ کند.
اصلاحطلبان اما بر این باور هستند که ما از روحانی حمایت کردیم تا او به ریاست جمهوری برسد.
در این میان مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری دولت یازدهم که از اعضای ارشد جامعه روحانیت در اوایل دولت روحانی به نکتهای اشاره کرد که نمیتوان به سادگی از آن گذشت. او گفته بود: "اصولگرایان پشتیبان این دولت برای جمعآوری رای نبودند. ما اصولگرایان در انتخابات نامزد زیاد داشتیم حالا نباید انتظار داشته باشیم که دولت از اصولگرایان تشکیل شود. اصلاحطلبان و کارگزاران از روحانی حمایت کردند ولی جمعیتی که به روحانی رای داد گرایش سیاسی چندانی نداشت. خود روحانی هم معتقد نیست که به جریان خاصی منسوب است و تلاش زیادی میکند تا اعتدال حفظ شود."
پورمحمدی با توجه به شناخت کامل از جریان اصول گرایی در انتخابات ریاست جمهوری به خوبی این مسئله را بیان کرد که "اصولگرایان نقشی در پیروزی حسن روحانی نداشتند پس انتظار منصب نداشته باشند."
با بررسی رویکرد جریان اصول گرایی در انتخابات ریاست جمهوری میتوان به این نکته پی برد که روحانی جز هیچکدام از گروهها و دستههای اصول گرایی در انتخابات ریاست جمهوری نبوده است، همانطور که در روزهای ابتدایی انتخابات نامزد مورد نظر اصلاح طلبان نیز نبوده است.
اصول گرایان قبل از ثبت نام در انتخابات با دو ائتلاف عمده وارد انتخابات ریاست جمهوری شدند. ائتلاف پیشرفت با حضور « قالیباف، ولایتی و حداد عادل» اولین ائتلاف وحدتی اصول گرایان بود. ائتلافی که بسیاری آن را یک ائتلاف ناهمگون و نمایشی میدانستند، اعتقادی که با حضور هر سه این نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری و حضور ولایتی وقالیباف تا روز رای رای گیری خود به خوبی بیانگر ناهمگون بودن این ائتلاف بود.
دیگر ائتلاف با نام ائتلاف اکثریت اصول گرایان شکل گرفت. مصطفی پورمحمدی، یحیی آلاسحاق، سید محمدحسن ابوترابی، محمدرضا باهنر و منوچهر متکی در مقابل ائتلاف پیشرفت شکل گرفت. این ائتلاف با توافقی که میان خود انجام داده بودند یک نامزد از آنان به وزارت کشور رفت تا به عنوان نامزد ائتلاف اکثریت اصول گرایان ثبت نام کند و آن کسی نبود جز ابوترابی فرد. گرچه منوچهر متکی که برخلاف توافق به وزارت کشور رفت و ثبت نام کرد اما در نهایت منوچهر متکی رد صلاحیت شد و ابوترابی فرد نیز با توصیه نمایندگان مجلس از انتخابات انصراف داد تا این ائتلاف هیچ نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری 92 نداشته باشند.
همانطور که مشاهده میکنید در دو ائتلاف بزرگ اصول گرایان هیچ نامی از عضو جامعه روحانیت مبارز یعنی حسن روحانی وجود نداشت و "شیخ دیپلمات" به عنوان نامزد مستقل وارد انتخابات شد.
محمد رضا عارف به عنوان نامزد اصلاح طلبان، محمدباقر قالیباف، علی اکبر ولایتی، غلامعلی حداد عادل، سعید جلیلی و محسن رضایی از جریان اصول گرایی و حسن روحانی و محمد غرضی به عنوان نامزدهای مستقل وارد انتخابات شدند.
از این میان حداد عادل و محمدرضا عارف از انتخابات ریاست جمهوری انصراف دادند تا یک نامزد از اصول گرایان کم و تغییر در مستقل بودن حسن روحانی ایجاد شود. انصراف عارف باعث شد تا روحانی رسما به عنوان نامزد اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری معرفی شود.
جبهه پیروان خط امام ورهبری، جامعه اسلامی مهندسین، حزب موتلفه، جامعه مدرسین و برخی ازاعضای جامعه روحانیت مبارز تهران که از جریانهای اصلی اصول گرایی بودند در بیانیه و موضع گیریهای انتخاباتی خود از علی اکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری در سیاست خارجی و وزیر خارجه دولتهای میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی حمایت کردند.
اصول گرایان اصلاح طلب و آبادگران جهادی نیز در قامت حامیان قالیباف وارد میدان شدند و البته قالیباف در این میان آرا بخشی از اعضای جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز را نیز در اختیار داشت. جبهه پایداری از سعید جلیلی و جبهه ایستادگی نیز از محسن رضایی حمایت میکرد تا مشخص شود هیچ گروهی از اصول گرایان روحانی را نامزد خود در انتخابایت 24 خرداد 92 نمیدانستند.
با توجه به این آرایش میتوان فهمید که حسن روحانی با پرچمی به غیر از اصول گرایی به ریاست قوه مجریه رسید. روحانی اما در سخنان خود بعد از انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده است که متعلق به هیچ جریانی نیست و او رئیس جمهور تمام مردم ایران است. در این میان اما سیاسیون ایران با توجه به استراتژی، فراموشی ایرانیان به دنبال القای این معنا به مردم هستند که روحانی متعلق به ماست تا از این طریق بتوانند خود را پیروز انتخابات ریاست جمهوری سال آینده معرفی کنند.
سعید حجاریان نظریه پرداز جریان اصلاح طلب که بسیار او را تئورسین چپها در ایران میدانند بر اساس حمایت اصلاح طلبان از روحانی در سه سال گذشته و در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم میگوید:«حسن روحاني ميداند كه ما چارهاي جز حمايت از او نداريم به همين دليل به سمت اصولگرايان تمايل پيدا كرده و تلاش ميكند تا آراي آنها را نيز به دست آورد.»
آنگونه که از شواهد پیداست روحانی همچنان میخواهد فراجناحی بماند اما یا یک تفاوت بزرگ نسبت به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و آنهم اینکه او در آن زمان مستقل به انتخابات پای گذاشت ولی حالا تصمیم دارد به عنوان نامزد نهایی دو جریان سیاسی اصلاح طلب- اصولگرا وارد میدان شود.
روحانی میخواهد هر دو جناح را داشته باشد و با رایی بیشتر نسبت به خرداد 92 بازهم راهی پاستور و نهاد ریاست جمهوری شود.
در پایان میشود گفت که اصولگرایان در سه سال گذشته حامی روحانی نبودند درست برخلاف اصلاحطلبان. راستگرایان اما به نظر میرسد حالا تصمیم گرفتهاند از روحانی حمایت کنند البته هنوز باید صبر کرد و دید در بهار 96 روحانی نامزد نهایی کدام جریان سیاسی خواهد بود.