این روزها که مخالفانِ ارتباط میان محمد رضا عارف و حسن روحانی به دنبال استمساک به دستاویزی هستند تا قیچی به دست، ریسمانی را که یک سوی آن در دستان رئیس دولت تدبیر و امید قرار دارد و دیگر سویش از آن رئیس فراکسیون امید است، قطع کنند، محمد رضا عارف در گفتگو با «آفتاب یزد» به تمام شائبات موجود پیرامون تضعیف ارتباط خود و حسن روحانی پایان داد.
او در پاسخ به این سوال که رابطه تان با حسن روحانی چه طور است و آیا فرصتی داشتید که گلههایتان را برای ایشان بازگو کنید، گفت: « لفظ گلایه لفظ قشنگی نیست. در مورد رابطهام با ایشان باید بگویم همان رابطهای را که در جوانی با آقای روحانی داشتم الان هم دارم. من و آقای روحانی در قبل از انقلاب رابطه حسنهای داشتیم الان هم همان رابطه برقرار است.
طبیعتا پیامهایمان را هم به هم میرسانیم و هر از گاهی هم ملاقاتهایی با هم داریم.» عارف در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار آفتاب یزد مبنی بر اینکه بعد از انتخابات ریاست مجلس هم ملاقات داشتید، اظهار داشت:« روز شنبه هفته گذشته یک ملاقات با هم داشتیم.» وی افزود: « معمولا در اینگونه دیدارها، راجع به مسائل مختلفی صحبت میشود و همه چیزها را مطرح میکنیم. در ملاقاتهایی که با ایشان دارم به طور کلی رویکردم به آینده است و هیچ وقت در گذشته متوقف نمیشوم، میخواهم از گذشته برای آینده درس بگیرم. اگر در گذشته متوقف میشدیم به شکل دیگری رفتار میکردیم. در این ملاقات هم بحثهایی در مورد مسائل مختلف کشور، فراکسیون امید، بحث انتخابات آینده و کارهایی که باید در این زمینه بکنیم، داشتیم. در این ملاقات به طور طبیعی مهمترین مسئله هم مطالبات مردم بود.»
ماجرا از کجا شروع شد
سه روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری 92، زمانی که محمدرضا عارف جوانمردانه از تکیه بر صندلی ریاست قوه مجریه بنا به خواست سران اصلاحات دل برید و از کارزار رقابتهای انتخاباتی به نفع حسن روحانی کنار رفت، بازار گمانه زنیها درخصوص نوع رابطه میان طرفین ائتلاف شکل گرفت. رونق گرفتن این بازار شائبات مربوط به زمانی بود که حسن روحانی کلید آهنینش را در قفل درب پاستور چرخاند و در دستگاه اجرایی منزل گزید اما عارف در هیچ منصبی در قوه مجریه مشغول به کار نشد.
این رویداد نقطه آغازی بود برای آنکه ناراضیان ائتلاف خرداد92 بر طبل تفرقه و جدایی عارف و روحانی بکوبند و از تضعیف روابط میان این دو سخن میگفتند. این رویکرد آنها همچون نموداری سینوسی استمرار داشت و فرازهایش در بزنگاههای حساس و حیاتی کشور بود و نشیبهایش هم در مواقع حاکمیت سکون و آرامش در جامعه.
یکی از مواقعی که بازار گمانه زنی پیرامون سردی روابط میان عارف و حسن روحانی را گرم کرد، شانزده آذر سال 94 بود؛ زمانی که حسن روحانی به مناسب روز دانشجو در دانشگاه شریف به ایراد سخنرانی پرداخت اما محمدرضا عارف یکی از اساتید آن دانشگاه در مراسم حضور نداشت. این موضوع باعث شد تا اصولگرایان یک جریان رسانهای مبنی بر جدایی عارف از روحانی به راه بیندازند که در همان روز اطرافیان عارف علت حضور نداشتن وی را همزمانی مراسم سخنرانی رئیس جمهوری با یکی از کلاسهای درس عارف و اهمیت قائل شدن عارف به کلاس و درس دانشگاه عنوان کردند.
در بحبوحه انتخابات مجلس شورای اسلامیدستاویزی برای ناراضیان ائتلاف عارف با روحانی وجود نداشت و این افراد با کسادی سوژه مواجه بودند. پیروزی فهرست امید و ایستادن عارف بر سکوی نخست این لیست، برای ریاست خانه ملت دوگانه عارف لاریجانی را ایجاد کرد و این پرسش را شکل داد که ریاست کدام یک در نهایت به همسویی با دولت منجر خواهد شد. تا به صدا درآمدن زنگ مجلس دهم و زمان رای گیری برای انتخاب رئیس مجلس بخشی از بدنه دولت، عارف را مناسب این پست میدیدند و حضور شانه به شانه عارف و روحانی در قاب تصاویر هم حاکی از ارتباط خوب میانشان بود و از همین روی، مخالفان دولت هیچ بهانهای برای خدشه وارد کردن به این رابطه در اختیار نداشتند تا زمان رایگیری در انتخابات ریاست مجلس.
در بزنگاه آن انتخابات علاوه برآنکه افرادی به توصیه دولت خود را در لیست امید جای دادند و با عارف عکس انتخاباتی گرفتند اما به محض جلوس بر کرسیهای سبزرنگ خانه ملت، آرای خود را به سبد دیگران ریختند، عدهای از نمایندگان هم بنا به توصیه وزرای عضو حزب اعتدال و توسعه دولت، به لاریجانی رای دادند و از همین روی، عارف از حضور در جایگاه هیئت رئیسه مجلس بازماند. همین امر موجب شکلگیری گلایه به حق عارف از دولت شد.
این رویداد باعث شد تا ناراضیان ارتباط میان عارف و روحانی هم قطع این رابطه را حتمیمتصور شوند و در مورد این ارتباط مقطوع سناریوهای متفاوتی را بنویسند که عدم شرکت عارف در مراسم افطاری رئیس جمهوری هم آنها را تغذیه کرد و برایشان سوژه فراهم آورد. آنها در رسانههایشان اینگونه اظهار کردند که عارف به دلیل دلخوری از دولت به ضیافت افطاری روحانی نرفت. این عدم حضور به منزله مهر تاییدی بود برای اصولگرایان منتقد دولت تا با فراغ بال از جدایی عارف و روحانی سخن بگویند.
از آن زمان تا روز پنجشنبه هفته گذشته هیچ گاه هیچ یک از طرفین در مورد یکدیگر لب به سخن نگشودند تا آنکه روز پنجشنبه منتخب نخست پایتخت نشینان در قامت وکیل ملت ظاهر شد و به انتقاد از این که « 50 یا 60 درصد مدیران دستگاهها متعلق به دوران گذشته هستند که با دولت همراهی نمیکنند، و دولت باید تا کنون آنها را تغییر میداده است»، پرداخت.
جداییِ محال
با وجود آنکه در گذر زمان، توفان حوادث روی داده در کشور، موجب شده است تا ارتباطات میان عارف و روحانی دچار نوسان شود اما سخنان عارف مبنی بر اینکه هنوز هم با حسن روحانی دیدارهایی دوجانبه دارد و ارتباطشان همچنان پابرجاست، حاکی از آن است که این رشته که هر دو دوست بر گردن یکدیگر افکنده اند، محکمتر از آن است که بخواهد پاره گردد و میان آنها فاصلهای ایجاد شود.