مطهره شفيعي: انتخابات رياستجمهوري در پيش است و اصلاحطلبان علاوه بر اينكه در مسير انتخاباتي خودحركت ميكنند، درصدد جلوگيري از شكاف ميان اصولگرايان هستند كه در اين راستا سعيد حجاريان راهكاري را به آنها نشان داده است. شهريور ۹۵ است و قرار است انتخاباتي در ارديبهشت ۹۶برگزار شود تا تكليف دوازدهمين انتخابات رئيسجمهوری مشخص شود اما برخلاف انتخابات ۹۲ آنچنان تحركي از سوي گروههاي سياسي مشاهده نميشود؛ چرا كه بسياري بر اين اعتقاد هستند كه ۸ ساله بودن رياستجمهوري در ايران مرسوم است و تاكنون رئيسجمهور ۴ ساله در پاستور نبوده است. البته دلواپسان و اصولگراياني هستند كه تمايل به ريسك جليلي، قاليباف و احمدينژاد براي آزمودن بخت خود در انتخابات ۹۶ دارند اما فضاي سياسي جامعه و گفتوگوهاي مردم عادي نمايانگر آن است كه تمايل به تغيير رئيسجمهور بسيار پايين و آنچه اين روزها از سوي دلواپسان براي معرفي كانديدا مقابل حسن روحاني مطرح ميشود، تنها يك جنگ رواني در جهت برگزار شدن انتخابات ارديبهشت در فضاي ناآرام سياسي است.
روحاني به سمت اصولگرايان چرخش نداشت
برخي اعتقاد دارند تلاش دلواپسان و اصولگرايان مخالف اعتدال در راستاي كاستن از آراي روحاني نسبت به سال ۹۲ است، چرا كه در نظر دارند درصورت كاهش مشهود آراي روحاني در انتخابات ۹۶، از اين مولفه در انتخابات ۱۴۰۰ براي خود به عنوان يك تبليغ انتخاباتي استفاده كنند اما به خوبي واقف هستند كه روحاني رئيسجمهور دوره دوازدهم است و نبايد در آن ترديدي به خود راه دهند. دلواپسان براي كاستن آراي روحاني برنامههايي دراتاق تخريب تهيه كردند كه از جمله آنها ايجاد بياعتمادي در ميان حاميان روحاني براي دلسرد شدن آنها وايجاد بيميلي در اين قشر براي رفتن به پاي صندوقهاي راي است. اين برنامه دلواپسان از چندي قبل آغاز شده است و بارها در سايتهای خود اينگونه القا كردند كه روحاني به سمت اصولگرايان چرخش كرده است تا به حاميان اصلاحات اين پيام كذب را بدهند، شخصيتي كه در سال ۹۲ با راي آنها به پاستور رسيده است براي ۴ سال بعدي خود از نيروهاي اصولگرا بهره خواهد گرفت!
اين چرخش خيالي كه از سوي دلواپسان القا شد واكنشهايي در ميان اصلاحطلبان داشت، چنانكه رسول منتجب نيا، قائم مقام حزب اعتماد ملي اظهار داشت: «اگر آقاي روحاني در جريان اصولگرايي ذوب شود، به صورت طبيعي بين آقاي روحاني و جريان اصلاحات فاصله ايجاد ميشود. در چنين شرايطي اصلاحطلبان از آلترناتيو خود استفاده خواهند كرد.» ابراهيم اصغرزاده نيز معتقد است:«اگر روحاني به سمت اصولگرايان برود، جبهه اصلاحات فرو ميپاشد.» البته اين فعال اصلاحطلب در عين حال نشان داد به القائات دلواپسان بيتوجه است:«اصلاحطلبان ناچارند ذيل استراتژي متفاوتي وارد انتخابات شوند و با اينكه از روحاني حمايت ميكنند، مطالبات خود را از رئيسجمهوري آينده رسما تقاضا كنند. بايد توضيح دهند كه از كدام روحاني حمايت ميكنند؟ روحاني۹۲ يا روحاني۹۶؟ طبعا اصلاحطلبان براي روحاني رقيبسازي نميكنند. برهمين اساس و تا اين لحظه، روحاني كانديداي اصلاحطلبان است، مگر روحاني تصميم بگيرد از اصلاحطلبان عبور كند.» عبور روحاني از اصلاحطلبان به يك شوخي شباهت دارد، چرا كه او طي سالهاي حضورش نشان داد اصول او كه همان حركت در راستاي تحقق خواست مردم است، با اصلاحطلبان همسويي دارد، بنابراين عبور روحاني از اصلاحات يك احتمال غيرقابل باور است.
رجوع اصولگرايان به كانديداي اصلاحطلبان
اما بايد موضوع را از زاويه ديگر مورد بررسي قرار داد كه همان حمايت اصولگرايان از روحاني است كه اين حمايت زير چتر جامعه روحانيت و همفكري مثلث طلايي انتخابات ۹۶ يعني روحاني، ناطق نوري و محتشمي پور صورت خواهد گرفت. حسن روحاني عضو ارشد جامعه روحانيت مبارز است و چند روز پيش اعلام شد روز جلسات اين تشكل براي حضور روحاني در آن تغيير پيدا كرده است. بنابراين اين تغييرات و برنامهريزيهاي جامعه روحانيت مبارز بيمعنا نيست. از سوي ديگر جامعه اسلامي مهندسين و موتلفه كه دو حزب تاثيرگذار اصولگرايان هستند، تبعيت خود از جامعه روحانيت را اعلام كردهاند كه در نهايت جامعه مدرسين مجبور به تصميمگيري ميان دو گزينه حمايت از روحاني يا سكوت در انتخابات است، چرا كه گزينه مطرح شده براي اين تشكل كه از سوي برخي سعيد جليلي عنوان ميشود توان رقابت با روحاني را ندارد.
دعوتنامه حجاريان براي اصولگرايان
اكنون كه اصولگرايان حمايت ضمني خود را از روحاني اعلام كردند، رويكرد اصلاحطلبان چه بايد باشد؟ آيا حمايت اصولگرايان از روحاني منجر به خداحافظي اصلاحطلبان با وحدت و تلاش براي پيروزي روحاني خواهد شد؟ يا به گفته اصغرزاده، اصلاحطلبان بيتوجه به حمايت اصولگرايان مسير همراهي خود با روحاني را ادامه خواهند داد؟ شايد آنچه تئوريسين اصلاحات اعلام كرده است پيروزي بزرگي براي جريان اصلاحات و كليد جلوگيري از تداوم مشكلات در جريان اصولگرايي باشد. سعيد حجاريان گفته است:«اصلاحطلبان چارهاي جز حمايت از روحاني ندارند و حتي اصولگرايان نيز كم كم به سمت آقاي روحاني ميآيند و چارهاي جز حمايت از او ندارند، چرا كه اصولگرايان نيز كسي را ندارند كه در انتخابات ۹۶ علم كنند.» تئوريسين اصلاحات البته درگفتوگوي ديگري نام اصولگرايان را در كنار نام اصلاحطلبان آورد و اظهار داشت:« اصلاحطلبان از روحاني عبور كنند؟! بعد به كجا بروند؟ مگركسي غير از او را دارند؟ در اين وضعيت آشفته مگر غير از روحاني شخصي را دارند كه بخواهد برجام را پيگيري كند؟ اين حتما به ضرر اصلاحطلبان تمام ميشود. حتي اصولگرايان هم نبايد از روحاني عبور كنند. به فرض محال اگر خود روحاني هم نخواهد نامزد رياستجمهوري دوازدهم شود، بايد هر دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا سراغ وي بروند و از وي بخواهند نامزد شود، چرا كه بديلي غير از وي وجود ندارد.» پر بيراه نيست اگر اظهارات حجاريان را به مثابه كارت دعوتي از سوي اصلاحطلبان و حجاريان براي اصولگرايان دانست كه بيشترين سود پذيرش اين دعوت براي اصولگرايان است، چرا كه طبق آنچه حجاريان بيان كرده است، با حمايت اصولگرايان از روحاني در وهله نخست شكافي در جريان اصولگرايي براي تعيين كانديداي واحد ايجاد نخواهد شد و پس از آن هم با حمايت اصولگرايان از روحاني دولت تاسال ۱۴۰۰ كمتر مورد هجمه دلواپسان قرار خواهد گرفت كه در اين صورت منافع ملي بيش از هميشه حفظ خواهد شد. تنها بايد يادآوري كرد كه اصلاحطلبان بار ديگر براي منافع و مصالح كشور از حق حداكثري خود چشم پوشي كرده و سهيم شدن اصولگرايان در موفقيتهای ۴ سال دوم دولت روحاني را پذيرا شدند.