شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۳۴۰۷
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۶
شاپور زندی

 مرحوم عباس علی عمید زنجانی در کتاب ریشه های انقلاب اسلامی که به عنوان کتاب درسی در همه رشته های دانشگاهی به عنوان درس عمومی ارائه می شود از نهضت های اسلامی که در شمال و مرکز آفریقا تا غرب آسیا و نیز ایران برای احیا و زنده کردن اسلام قیام کرده بودند نام برد و به تفضیل درباره آنها توضیح داده است.

در کتاب های تاریخ سوم راهنمایی قدیم و دبیرستان نیز ما با نام شیخ محمد خیابانی به صورت کوتاه آشنا شدیم.شاید خیلی ندانند که وی شوهر عمه ی رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای بوده که در پی پیروزی انقلاب مشروطیت در خطه آذربایجان در کنار دیگر آزادی خواهان و امثال آنان قیام کرد و سرنوشت وی نیز مانند دیگر بزرگان آزادی جز شهادت چیز دیگری نبود .

علی اصغر شمیم استاد فقید دانشگاه تهران وی را چنین توصیف می کند : شیخ محمد خیابانی بدون تردید مردی وطن دوست و دارای تعصب ملی شدید و دشمن سرسخت بیگانگان و مخالف با هرگونه مداخله ی اجنبی در امور داخلی ایران و طرفدار ایجاد یک حکومت ملی و مستقل و نیرومند بوده و چون رجال آن روز را برای ایجاد چنان حکومتی ناتوان و نالایق تشخیص می داده می خواسته است که خود آن حکومت ملی نیرومند و صالح را به وجود آورد.

احمد  کروی هم با تمام ویژگی های منفی که برای ایسان می شمرند ،چنین می نویسد: آنچه ما می توانیم گفت این است که خیابانی همچون دیگران آرزومند نیکی ایران می بود و یگانه راه را به دست آوردن سررشته های حکومت می شناخت که ادارات را به هم زند و از نو سازد و قانون را دیگر گرداند.. آنان نیکی ایران را جز از این راه نمی دانستند..

و نیز در روزنامه تجدد به جمله های شگفتی چون کف زدن برق آسا و دست زدن های رعدآسای تشویق های مردم در پایان و میان گفتار خیابانی را یاد کرده که گاهی برخی چاپلوسی بیشتر کرده و وی را از جای برداشته و بر سر می گذاشته و روی دست می گردانیدند و گاهی نیز چنین می گفتند : اگر آمریکا ویلسن دارد ایران خیابانی دارد.هچنین برای خیابانی ویزگی های دیگری هم آورده اند که جایش در این مقال و مجال نیست.

شیخ محمد خیابانی در روز 29 ذیحجه سال1299 هجری قمری در حال دفاع در زیر زمین خانه یکی از دوستان خود به ضرب گلوله قزاقان کشته شد و قزاقان جسد وی را بیرون آورده و به خیابان انداختند. برخی از متظاهرین به دوستی با خیابانی طناب به پای جسد بی جان او بستند و او را در خیابان روی زمین می کشیدند تا خود را به دستگاه جدیدی که مخبرالسلطنه  در راس آن قرار داشت نزدیک سازند.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار