شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۰۵۰۱
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۲
حکایت این روزهای سپهر سیاست خوزستان
رضا بهرامی

مشروطه که احیا شد، جمعه بود. عصر جمعه 24 تیرماه 1288 هجری خورشیدی و پس از سه روز زد و خورد شدید، عاقبت جنگ میان قوایِ مشروطه‌خواهِ بختیاری و گیلانی به فرماندهی مشترک سردار اسعد بختیاری و سپهدار اعظم تنکابنی با قزاقان دولتیِ تحت امر کلنل ولادیمیر پلاتونوویچ لیاخوف به نفع دشمنان قسم‌خورده‌ی استبداد به پایان رسید و فردای آن روز محمدعلی شاه به همراه اطرافیانش از دوشان‌تپه خارج و به باغ سفارت روسیه در زرگنده پناهنده شد. متعاقب مذاکرات فشرده میان سفرای روسیه و انگلستان با مشروطه‌خواهان، محمدعلی‌شاه از سلطنت خلع و احمدشاه 13 ساله به جای پدر بر تخت نشست و بدین ترتیب بود که دوران تاریک و البته عبرت‌آموز استبداد صغیر به پایان رسید و مشروطه‌خواهان بار دیگر سکّان هدایت کشور را در دست گرفتند. در این میان احمد کسروی در کتاب "تاریخ 18 ساله‌ی آذربایجان" از اصطلاحی جالب توجه سخن به میان می‌آورد که فردای فتح پای‌تخت به دست مشروطه‌خواهان دهان به دهان می‌چرخد و در محافل سیاسی آن روزگار به انحاء مختلف و در وصف افرادی که تا پیش از فتح تهران از دعاگویان و مقرّبین شاه بوده و پس از ورود قوای ضداستبداد و به طرفه‌العینی به ارکان اصلی مشروطه مبدّل شده‌اند، شنیده می‌شود: "مجاهدان شنبه"!  

کاربرد اصطلاح "مجاهدان شنبه" البته پس از احیای مشروطه نه تنها هیچ‌گاه از رونق نیفتاد که در فردایِ بزنگاه‌های مهم و تاثیرگذار حیات سیاسی – اجتماعی ایرانیان از جمله: اشغال کشور در شهریورماه 1320 به دست متّفقین و خلع پهلوی اول از سلطنت، پیروزی نهضت ملی شدن صنعت نفت در اسفندماه 1329، تسخیر پاستور توسط چپ‌های خط امامی در دوم خردادماه 76 و  پیروزی تیم تدبیر و امید در انتخابات ریاست‌جمهوری 92 همواره در مورد مروّجان و پای‌مردانِ حزب باد به کار گرفته شده است. چهره‌هایی که کم‌ترین نقشی در رویدادهای فوق‌الذکر و بسیاری حوادثِ از این دست نداشته‌اند اما فردای ظفر و با پیوستن به جمع فاتحان، از نمدِ پیروزی برای خود کلاه‌ها ساخته‌اند. نتیجه‌ی عمل آنان نیز اغلب یکسان و کاملاً عیان بوده است: "به حاشیه رانده شدن بازیگران اصلی و اصیل و هم‌چنین مصادره‌ و دگرگونی اساسی شعارها و خواسته‌های این طیف"!       
هرچند با توضیحات فوق به نظر می‌رسد که برای شناسایی مجاهدان شنبه می‌بایست تا فردای انتخابات درنگ نمود اما با این حال و کم‌تر از شش ماه تا روز برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران، ظاهراً حکایت این روزهای سپهر سیاست خوزستان، حکایت مجاهدان شنبه‌ای است که این بار البته با علم به پیروزی قطعی رییس‌جمهور روحانی، زودتر از همیشه پای در میدان نهاده و فعالیت‌های انتخاباتی را عملاً کلید زده‌اند. با این اوصاف اما شناسایی طیف مذکور که به گواهی تاریخ در گذشته همواره در ماه‌های منتهی به انتخابات غایب بوده‌اند اما به یک باره در فردایِ پیروزی اصلاح‌طلبان، به عنوان گروه پیروز ظاهر و حاضر شده‌اند، کار چندان دشواری نیست.

کافی است با مداقّه‌ی عمیق و پرسش‌گرانه به فعل و انفعالات صورت پذیرفته در فضای سیاسی استان قبل و بعد از ادوار انتخابات گذشته و به ویژه دو انتخابات ریاست‌جمهوری 76 و 92 نگریسته شود. آن جا که هفته‌ها قبل از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری هفتم کسی شانسی هر چند اندک برای پیروزی کاندیدای کم‌تر شناخته‌شده‌ی مجمع روحانیون مبارز قائل نبود و یا در ایام منتهی به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم که احدی پیش‌بینی نمی‌کرد اصلاح‌طلبان با آن نقش‌آفرینی حرفه‌ای، فداکارانه و البته موفقیت‌آمیز کاندیدای مورد حمایت خویش را هوشمندانه تا کاخ ریاست‌جمهوری رهنمون باشند.

همان‌طور که رفت، قطعات پازل شناخت مجاهدان شنبه در خوزستان با رصد سپهر سیاست استان در فردای انتخابات 76 و 92 کامل می‌شود. این که قبل از انتخابات چه کسانی برای اصلاحات هزینه دادند و پس از انتخابات چه افرادی سرِ صحنه حاضر شدند و از قِبَل گفتمان اصلاح‌طلبی هم به نام رسیدند و هم به نان، خود مسئله‌ای است که حداقل برای بازیگران سرد و گرم چشیده‌ی سپهر سیاست استان مجهول نمی‌نماید. ‌    
   
در اردوگاه اصلاح‌طلبان استان و با وجود تمامی اما و اگرها، مدل قابل‌پذیرشی از کنش‌گران سیاسی که نسبت به مجاهدان شنبه قابلیت اتکا و توان پذیرش مسوولیت‌ داشته، حضور دارند که به "اصلاح‌طلبان فصلی" موسوم‌اند.

برخلاف مجاهدان شنبه که معمولاً خط فکری روشن و مشخصی ندارند و از اصول خاصی پیروی نمی‌کنند و جهت حرکت خود را با جهت وزش باد هماهنگ می‌نمایند، اصلاح‌طلبان فصلی به گفتمان اصلاح‌طلبی باور دارند و  بر این عقیده‌اند که گفتمان مذکور دوای انواع دردهای جامعه‌ی ایران را در خود دارد. با این حال اما این عده که از قضا مدتی است به باور خود پیش‌دستانه و زیرکانه و البته به باور بسیاری از کنش‌گران سیاسی ناشیانه و به هوای تقسیم غنائمِ انتخاباتی در صحنه‌ی سیاست استان فعال شده‌ و در گروه‌های مختلف نشست‌هایی با عناوین مرتبط با اصلاحات نیز برگزار نموده‌اند، حاضر نیستند برای گفتمان متبوع خود هزینه داده و همواره در صورت ناگزیریِ انتخاب مابین منافع شخصی و مصالح گفتمانی، اولی را بدون کم‌ترین تردیدی بر دومی ترجیح می‌دهند.

 باز هم تاریخ شاهد بارز این مدعاست که طیف اصلاح‌طلبان فصلی گاهِ خوشی چه زیرکانه مجلس‌آرایِ بلامعارض بوده‌اند و گاهِ سختی – به ویژه پس از حوادث 88 – چه هنرمندانه به کنج عافیت خزیده‌اند. برخلاف مجاهدان شنبه که به هیچ‌وجه قابل اعتماد نبوده و باید همواره و در هر شرایطی از صحنه دور نگه داشته شوند اما اصلاح‌طلبان فصلی را می‌توان بسته به شرایط برای پیش‌برد گفتمان اصلاح‌طلبی به کار گرفت.

با این حال، ناگفته پیداست که دایره‌ی بازی این جماعت می‌بایست شدیداً محدود شده تا در کنار خدماتی که انجام می‌دهند، ضربات سنگین و البته قابل‌پیش‌بینیِ ناشی از کنش‌ سیاسی آنان تا حدود زیادی قابل پیش‌گیری و یا ترمیم فوری و موثر باشد.


برچسب ها: رضا بهرامی
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار