محمود احمدینژاد با سابقه فرمانداری ماکو و خوی و استانداری اردبیل به صندلی شهرداری تهران رسید و در یک پروسه کوتاهمدت، به مدت 8 سال رئیس جمهور ایران شد. یکی از دلایل موفقیت احمدینژاد، رفتارهای پیشبینی ناپذیر و شخصیت غیرمتعارف او بود که برای مردم تازگی داشت، اما هرچه از زمان زمامداری او میگذشت، فاصله ادعاها تا عمل او عیان شد و به همان اندازه محبوبیت خود را چه در میان مردم و چه در میان فعالان سیاسی اصولگرا از دست داد، به گونهای که بسیاری از اصولگرایانی که روزی او را به اصطلاح معجزه هزاره سوم و پرچمدار مبارزه با فساد و تبعیض میخواندند، به تدریج از او اعلام برائت کردند و فاصله گرفتند.
اکنون نزدیک به 4سال از پایان دولت احمدینژاد گذشته است. میراث تصمیمات و اقدامات ناسنجیده و عملکرد دولتهای نهم و دهم بر اتمسفر و فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مملکت گران بوده است و اکنون به جای پاسخگویی درباره عملکرد و ابهاماتی که از دوران ریاستجمهوریاش باقی مانده به نامهنگاریهای بیفایده، آمارهای غیرمستند و اظهارات ناپخته و جنجالآفرین خود ادامه میدهد.
احمدینژاد که در دوره گذشته نیز نشان داد عزمی برای ترک پاستور ندارد و دست در دست مشایی برای ثبتنام او در وزارت کشور حاضر شد، از چندی پیش فعالیتهای معنادار انتخاباتی خود را آغاز کرده و در هفته گذشته به اوج رسانده است. به نظر میرسد وی که با نهی رهبری نظام امکان کاندیداتوری خود را در انتخابات غیرممکن میبیند، تلاش میکند تا به هر بهانهای، نخست در صدر رسانهها و افکار عمومی قرار بگیرد و از سویی اگر فرصتی برای او فراهم شود، با مهرههای خود در انتخابات ریاستجمهوری یا شاید شورای شهر حاضر شود.
تشدید رفتارهای روزهای اخیر احمدینژاد چنین شائبهای را تقویت میکند که او نمیتواند به راحتی از پاستور چشم بردارد و اقداماتی از جمله نامهنگاری با ترامپ که البته پاسخی نیافت، سپس با صدور بیانیه و دعوت روحانی به مناظره که آن هم موثر نیفتاد، خودنمایی در روز درختکاری با انتشار چند کلیپ تصویری هدفمند در شبکههای اجتماعی و عضویت در شبکه اجتماعی توئیتر که در زمان ریاستجمهوری دستور فیلترشدن آن را صادر کرده بود، نشان میدهد که این چهره علاقهمند است به هر شکل در صحنه باشد تا بتواند در ایام انتخابات تحرکات بیشتری از خود نشان دهد. برای او توفیری ندارد که در برنامه مدافعان حرم شرکت میکند یا در منطقه باستانی پاسارگاد حاضر شود، برای احمدینژاد آنچه که اهمیت دارد حاشیهسازی و حضور در صدر اخبار و رسانه و جذب توجه مردم و افکار عمومی است.
بیتردید چنین تحرکاتی از سوی رئیس دولتهای نهم و دهم بدون برنامه نبوده و او و همقطارانش نشان دادهاند رویاهای زیادی را در سر میپرورانند. البته احمدینژاد مشابه هر کنشگر دیگری در نظام سیاسی ما حق فعالیت دارد، اما ای کاش پیش از حضور مجدد او در فضای سیاسی کشور و هرگونه برنامهریزی برای حضور در هر نوع انتخاباتی، تکلیف بسیاری از ابهامات و فعالیتهای او روشن میشد.
در روزهایی که بسیاری از بزرگان نظام و انقلاب به دلایل مختلف از سیاستورزی منع شدهاند، مشخص نیست که چگونه احمدینژاد با کولهباری از پروندههای مفتوح و ناگشوده و صدها تخلف و قانونگریزی در میدان سیاست همچنان ترکتازی میکند. ای کاش حداقل احمدینژاد در توئیتر خود تکلیف پروندههایی چون اختلاسهای نجومی، غیبشدن دکلها، واریز میلیاردی پول به دانشگاه ایرانیان، اتلاف سرمایههای ملی در ونزوئلا ، قانون شکنیهای مداوم، خالیکردن خزانه کشور، فراری دادن نخبگان و خروج سرمایههای اقتصادی و اجتماعی از کشور، حیفومیل درآمدهای هنگفت نفتی، ورشکستی کارخانجات، کارگاهها و بنگاههای کارآفرینی، بدهکاران عظیم نفتی و بانکی، توزیع رانتهای گوناگون، فرصتسوزی در سیاست خارجی و با کاغذپارهخواندن قطعنامههای بینالمللی که کشور را تا آستانه ورشکستگی و فروپاشی پیش برد؛ روشن کند. اصلاحطلبان از حضور احمدینژاد در فضای سیاسی کشور استقبال میکنند، اما پیش شرط این حضور رفع ابهامات و پاسخگویی درباره عملکرد 8 ساله رئیس دولتهای نهم و دهم است.