بی تردید باید گفت که برخی از مدیران کابینه استاندار ، ناکارآمد هستند . هر چند استاندار تلاش هایش در پیگیری مشکلات و مسائل مختلف قابل ستایش است اما...
1 )
شوشان: بهمن ماه سال گذشته ، درس عبرتی باید برای مدیران خوزستانی می شد تا درک درست و بهتری از شرایط استان داشته باشند ؛ در بهمن ماه سال 95 ، بحران چند روزه ریزگردها منجر به قطعی آب و برق شد و در پی آن نیز استاندار سفر لهستان را نیمه تمام رها کرد و به استان بازگشت.
2 )
در بحران هفت روزه بهمن ماه ، اکثر کارشناسان ، به فرسودگی تجهیزات برق و آب اشاره کردند و حتی برخی مدیران نیز به سهل انگاری و عدم شستشوی چندین ساله مقره های برق و عدم تجهیز تصفیه خانه آب به برق اضطراری و پمپ های مجهز ، معترف شدند. نتیجه این بحران نیز ، ورود مستقیم رییس جمهور ، ارسال پمپ های تصفیه ی آب از استان های مجاور ، اعزام نیروهای شوینده ی شبکه های برق از استان های شمال کشور و ... بود که البته حوادث تلخی نیز همچون پرت شدن و برق گرفتگی و در نهایت مرگ یکی از کارگران نیز به دنبال داشت.
3 )
از ابتدای نشستن شریعتی بر صندلی استانداری خوزستان ، نخبگان استان از جمله دکتر افقه در مصاحبه های متعدد بر ضرورت ترمیم کابینه استانی و انتصاب مدیران کارآمد و لایق تاکید نمودند و از عواقب گماردن افراد ضعیف در مناصب حساس هشدار دادند. آنچه بحران بهمن ماه سال گذشته را در کنار قهر طبیعت و عوامل طبیعی ، تشدید کرد ، ناکارآمدی برخی مدیران استانی بود که به گفته استاندار خوزستان ، حتی نتوانستند تصمیم درستی در خصوص تعطیلی مدارس در یک روز پر از گرد و غبار بگیرند و دانش آموزان را راهی مدارسی کردند که نه آب داشت و نه برق .
4 )
در یک ماه اخیر ، خوزستان شاهد بحران های متعددی بود ؛ از انتخابات پرحاشیه اهواز و نزاع طایفه ای پتک باغملک و رامهرمز گرفته تا اعتراض دانشجویان دختر به دلیل فرسودگی سیستم سرمایشی و سرانجام نیز مرگ دلخراش کودک سه ساله اهوازی و 12 ساعت بی برقی در گرمای 50 درجه ای اهواز . نمی توان گفت در این بحران ها باز هم پای طبیعت و قهرش درمیان است. بی شک ، عدم مدیریت صحیح مدیران میانی استان ، سبب ساز چنین اتفاقات تلخی شده است.
5 )
شرایط استان به دلایل مختلف ، یک شرایط بحرانی است. اگر مواردی همچون تجمعات کارگری در اهواز ، اعتراض سپرده گذاران موسسه آرمان و ثامن و ... نیز به موارد ذکر شده در بالا ، افزوده شود ، باید گفت که استان وضعیت مناسبی ندارد ؛ بخشی از این وضعیت میراث گذشته است و بخشی نیز میراث عملکرد ضعیف مدیران حاضر .
6 )
در جریان تجمع دانشجویان خوابگاه دخترانه اهواز ، مسئولین مربوطه کوتاهی کردند و با وجود تامین اعتبار لازم برای خرید چیلر نو و تعمیرات چیلرها ، اما این اقدامات صورت نگرفت. علت آن نیز آن است که برخی مسئولین درک درستی از شرایط استان ندارند. به عنوان نمونه ، رییس دانشگاه در مصاحبه ای می گوید که چنین گرمایی در استان پیش بینی نمی شد ! مگر خوزستان استان سردسیر است که پیش بینی گرما نمی شد ؟! این سخنان در حالی بود که از اسفند ماه سال گذشته ، هواشناسی استان ، پیش بینی تابستانی گرم برای استان نموده بود.
7 )
قطعی 12 ساعته برق در برخی از مناطق اهواز و آتش سوزی پست برق ، هر چند به گفته مسئولین امر ، این به دلیل گرمای شدید در اهواز و بالا رفتن پیک مصرف برق بوده و موجب شده ظرفیت بار ترانس های شرق اهواز کامل پر شود و پست برق نیز آتش بگیرد اما سوال اینجاست که با توجه به شرایط آب و هوایی استان ، آیا نمی شود شبکه برق به گونه ای تجهیز شود که این اتفاقات رخ ندهد و یا اگر رخ دهد در کمترین زمان ممکن ، رفع شود نه 12 ساعت ؟!
8 )
شرایط طبیعی و زیست محیطی استان از سال ها پیش این گونه بوده است ؛ گاهی خاک است و بهارش نیز گرم و تابستانش نیز شرجی و طاقت فرسا. تغییری در شرایط آب و هوایی استان ایجاد نشده که مدیران مطابق با شرایط آب و هوایی استان برنامه ریزی نکنند و با آمدن خاک و یا گرمای شدید ، تعجب کنند. مردم هم با گرمای خوزستان خو گرفته اند و هم با ریزگردهایش . اما برخی مدیران میانی استان ، خود را با شرایط استان تطابق نداده اند تا به گونه ای عمل نمایند که با آمدن خاک و یا گرمای شدید ، حداقلی های زندگی مردم - برق و آب - قطع نشوند.
9 )
بی تردید باید گفت که برخی از مدیران کابینه استاندار ، ناکارآمد هستند . هر چند استاندار تلاش هایش در پیگیری مشکلات و مسائل مختلف قابل ستایش است اما باز ناکارآمدی مدیران میانی ، استان را به سمت بحران سوق می دهد و اگر شریعتی هر چه زودتر فکری به حال فرسودگی برخی مدیران میانی نکند ، دیری نمی پاید که این ناکارمدی به کل سیستم مدیریتی استان سرایت می کند و با خوزستانی بحران زده روبرو شویم ؛ بحرانی اجتماعی و غیر قابل ترمیم.