امروز متنی در مورد تحولات اخیر گرجستان و پیوستن آن به دنیایی شفاف اقتصادی بین المللی برایم جالب بود و بر آن شدم تا راهکارهای این شکوفایی اقتصادی را واکاوی و کنکاش کنم.
همانطور که مستحضرید پیشرفت و ترقی گرجستان بر پایه فساد زدایی و شفافیت بوده و حتی عنوان گشته به یکباره تمامی پلیس های آن کشور از کار بر کنار و ظرف سه سال پلیس های جوان را آموزش و تربیت کرده و به امنیت اجتماعی کشورشان اضافه نموده اند.
همچنین تمامی مسئولین مفسد را از کار برکنار و انقلابی در مبارزه با فساد بوجود آورده و امروز طعم شیرین ان را حس میکند.
کشور ما بعد از چهل سال که از انقلاب اسلامی میگذرد و پس از اینکه نهاد های فرهنگی متعدد فرهنگ سازی اسلامی را ترویج کرده اند و حتی این فرهنگ سازی از دوران ابتدایی وارد مقوله تربیتی جامعه گردیده ، در این چهار دهه صدا و سیما ، جراید ، سایت ها ، تریبون های ائمه جمعه ندای اسلامیت سر میدهند ، اما ایران در بین کشورهای با شاخصه شفافیت ساز مقام 131 را داراست.
عدم توجه و تعامل بانک های جهانی با بانک های درونی کشورمان ، تحریم ها نیست بلکه عدم شفافیت بانک های ما است ، زیرا بانک های جهان برای تعامل حتما باید کارنامه سه ساله شفاف سازی یک بانک را بررسی کنند تا بتوانند با آن همکاری کنند.
اما بانک های ایرانی هیچگاه نتوانسته اند شفاف عمل کنند چون با چنین رویکردی فاجعه ورشکستگی آنها هویدا می شود.
حال سوال اینجاست آیا ما با ندای اسلامیت سر دادن می توانیم در کشورهای شفاف دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم.
فساد اداری و مبارزه با آن شعار این روزهای مسئولان است اما فی الواقع ایام که سپری می شود و حباب کنار میرود در میابیم که همان مسئول مختلص ، مبنای فساد بوده است.
همین چندی پیش بود که یک مسئول عنوان نمود فساد اداری نهادینه شده است.
چه کسی مسئول بررسی این فساد هاست و چه کسی مسئول رسیدگی به این قبیل زشتی هاست ؟
با نگاهی به کشورهای دنیا من جمله گرجستان که مملو از فساد اداری بوده و به یکباره با یک همت بلند مرتبه سعی در اصلاح امور داشته در میابیم که فساد اداری قابل اصلاح است.
گرجستان می تواند الگویی مناسب برایمان باشد و از سیاست های کلی آن ، ساختارمان را اصلاح کنیم.
کشورهای نظیر مالزی ، سنگاپور ، گرجستان ، ژاپن و کره جنوبی الگوهای مدیریتی منحصر به فردی برای جامعه غوطه ور در مشکلات ما می باشند.
ما اگر نخواهیم خودمان را با شرایط مدیریتی جهان وفق دهیم مشخص نیست چه آینده ای در انتظارمان باشد.
ماهاتیر محمد ؛ مالزی را از رتبه 50 %فقر به رتبه 6% در کشورش رساند و میراثی گران بها برای کشورش به ارمغان گذاشت.
کشوری که نه درآمدش متکی بر نفت است و مانند ما از منابع و معادن ارزشمندی برخوردار است و نه موقعیت سوق الجیشی کشور ما را دارد ، اما رشد اقتصادی آن واقعا حیرت آور و شگف انکیز است .
چرا ما هیچگاه به نوع مدیریت و نوع ساختار حکومتی آنها توجهی نکرده ایم ؟
آیا با شعار اسلامی واقعا رفتارمان اسلامی خواهد شد؟
سالهاست که برای اسلامی شدن می کوشیم و اما هر چه تلاش کرده ایم نسل به نسل فاصله ما با اسلام بیش از بیش گشته و جوانان از الگوهای غربی پیروی می کنند.
آیا مبلغان دینی دچار ایراد واشکال هستند؟ یا رفتار مسئولین اسلامی نیست ؟ آیا حوزها که مسئول و متولی نهادینه کردن فرهنگ اسلامی در جامعه هستند در عمل موفق بوده اند؟
در جامعه شناسی اسلامی نوعی رفتارهای عدالت محور را در فرهنگ اسلامی اصیل می توان یافت که شاخصه های یک جامعه پویا و شکوفاست.
پیامبر اسلام (ص)می فرماید : من برای ایجاد اخلاق و کرامت نزد شما آمده ام خود بیانگر بالندگی یک جامعه ، رشد و تکامل یافته است.
با نگاهی به سیره مولای متقیان علی (ع) سراسر عمر شریفشان را بر عدالت و دادخواهی سپری نموده و بهترین وجه ممکن می توان به خلخال دختر یهودی و زره مسیحی و ماجرای عقیل برادر نابینایی ایشان در عدالت و دادگستری در مورد آن حضرت اشاره کرد.
حال با توجه به نکات یاد شده ، چرا ما هر چه رو به جلو می رویم نه نحوه نگاه سیاسیمان را جهان می پذیرد و نه ما در پی اطلاح امور داخلی و بین المللی خود هستیم؟
آیا وقت آن نرسیده فساد اداری را ریشه کن کرده و مفسدان را از مناصب و جایگاه های عزل نماییم.
رونق اقتصادی مهیا نمی شود مگر اینکه فساد ریشه کن شود.