داودسالمی / ارشد مدیریت امورشهری
برای مقوله بحران تعاریف متفاوتی بیان شده است که ساده ترین تعریف آن : عدم تعادل بین نیاز و مصرف با تولید است یا شرایطی که ایجاد نااطمینانی کند یا وجود تهدید جدی نسبت به اهداف . مک کارتی درتعریف بحران چنین میگوید : زمان موجود برای پاسخ دهی یا تصمیم گیری محدود است .
مدیریت بحران علم و هنر برنامه ریزی ،ساماندهی، هدایت و رهبری بصورت یکپارچه ،جامع و هماهنگ است که با بهره گیری از ابزارهای دراختیار تلاش میکند خطرات ناشی از بحران های مختلف را بر اساس مراحل ،آن را کنترل کند
بطور کلی بحران ها به دو دسته تقسیم بندی میشود :
بحران های انسان ساخت
بحران های طبیعی
در خوزستان این استان بحران زا که هم گریبانگیر بحران های طبیعی هم بحران های انسان ساخت است البته خوزستان درتقسیم بندی بحران ها شاهکار جدیدی ایجاد نموده است و آن این است که بحران های طبیعی هم اغلب حاصل بحران های انسان ساخت است یا بحران های طبیعی دست ساخت بحران های انسان ساختند و بدین شکل تعریف جدیدی را در ادبیات بحران ایجاد نموده است بحران های طبیعی خوزستان حاصل زحمات و تلاش های وافر انسانی است یعنی بحران گردوخاک یا بی آبی اغلب نتیجه تصمیمات انسانی است تا طبیعی .
عدم پیش بینی های علمی و منطقی ،حوادث طبیعی را تبدیل به بحران میکند که درصورت پیش بینی صحیح و آینده نگری در فرآیند تصمیمات کلان ملی و استانی در ادوار مختلف ،این استان کمتر دچار بحران های طبیعی میشد یا نهایتا با بحران کنترل شده مواجه می بود متاسفانه اغلب نوع تصمیم سازی های مدیران فقط برای شرایط فعلی می باشدیا همان تصمیمات لحظه ای که بغیر از مشکلات اجرایی ،موضوع پیش بینی علمی و آینده نگری برای این تصمیمات جایگاهی نداشته است و بطور کلی تصمیمات لحظه ای حاکم بر تصمیمات کلان می باشد (برای نمونه سدگتوند موزه ی عبرت برای تصمیم سازان می تواند باشد و یک کلاس درس چهار واحدی موثر عبرت آموزی میتوان از آن تعریف نمود.)
در واقع خوزستان قربانی تصمیمات بحران ساز شده است قربانی مصوبات کلان ملی شده است قربانی بحران هایی که خود بحران آفرینند و اقسام مختلف یک بحران از دل آن زائیده می شوند .حال این قبیل تصمیمات آیا عمدی بوده یا غیرعمدی از روی جهل، در جایگاه مناسب خود بایستی بررسی کارشناسانه شود بهرحال یک مسئول برای تصمیمات از روی جهل هم مسئول است.
متاسفانه دراثر اشتباهاتی که در سه دهه اخیر اتفاق افتاد دکترین توسعه کشور مسیری نادرست را در پیش گرفت این مسیر بنام مهندسی ،دخالت بسیار گسترده وغیرمسولانه را درخوزستان آغاز نمود و بدون درک این حقیقت که انسان جزئی از طبیعت خدادادی است حق آن همه طبیعت را فقط برای خود به رسمیت شناخت و حتی این حق را از ساکنان بومی منطقه گرفتند و بدین سان چرخه طبیعی در تمام حوزه های آبخیز نابود شد.
همانطور که شاهد هستیم بحران بی آبی ،بحران های اقتصادی ،اجتماعی ، سیاسی و.. را بدنبال دارد و زنجیره وار چرخه بحران راشکل میدهد و هنگامی که پازل بحران شکل خود را کامل میکند با ایجاد وضعیت حاد قرمز و اضطراری در اقسام مختلف، طبیعتا کنترل و مدیریت بحران بمراتب سخت تر و دشوار تر خواهد شد.
راهکارهای عملی برای برون رفت از پازل بحران ها:
- وفاق ملی کلیه احزاب و جریانات سیاسی حول محور حل بحران خوزستان
واژه وفاق ملی که از آن یاد می شود به معنی وحدت و یکپارچگی است و نباید آن را با یکدستی و یکسانی معادل دانست یعنی وفاق ملی را در کنار پذیرش اصل اختلاف در جامعه معنا کرد نقطه اشتراک اصلی کلیه جناح ها و احزاب ،نجات خوزستان است چرا که خروج از این بحران ها و یا جلوگیری از شکل گیری پازل بحران ، صرفا اقدامات و نگاه فراجناحی و فراحزبی را میطلبد و راه علاج این دردهای کهنه ی لجوج استان، همگرایی تمام گرایشات سیاسی در اتخاذ تصمیمات راهبردی و مدیریتی است
- جوان گرایی در انتصابات مدیرتی استان
همانطور که در زمان دفاع مقدس بهره گیری از ظرفیت جوانان لایق در رده های تصمیم ساز و اجرایی ،راهبرد موفق و ماندگاری بوده است و فتح سنگرهای جنگ تحمیلی با راهبری جوانان رقم خورد قطعا با اعتماد مجدد به مدیران جوان با انگیزه میتوان سنگرهای این پازل بحرانی را فتح کرد پس جوانان آن روز دردفاع مقدس ،عرصه مدیریتی را مجددا به مدیران جوان امروز بسپارند تا با نیرو،ابتکار و پویایی ذهن جوانی، شاهد فتح سنگرهای بحران زای استان و کشور باشیم.
اجرای این دو استراتژی راهبردی یعنی متلاشی نمودن پازل بحران های استان یا جلوگیری از شکل گرفتن پازل ،شاه کلید اصلی و اساسی و حلقه ی گمشده ای است که بایستی با تدبیری از سردلسوزی به این دو راهبرد نجات بخش پرداخته شود تا بارقه های امید در دل آحاد مردم روشن گردد.
مردم خوزستان انتظار از بین رفتن تمام بحران ها را ندارند بلکه انتظار کاهش و مدیریت بحران ها را دارند و لازمه آن وفاق ملی احزاب و بهره گیری از مدیران جوانان کارآمد است بیایید بازهم به جوانان اعتماد کنید.