شوشان _ جمشید مفاخر :
... و باز هم فرزندی از خوزستان منصوب شد و قصه آشنای کار شکنی های مدیرانی که شرکت ها و سرمایه های خوزستان را ارثیه خود می دانند، تکرار شد.
باز داستان خوزستان و صنعت عظیم، وسوسه انگیز، شیرین و شکر ساز این خطه عامل پچ پچ های سودجویانی شده که از انتصابات اخیر ناراضی اند.
خبر می برند، خبر می آورند، تخریب می کنند، تهدید می کنند و در کنار همه این فعالیت ها، گاهی هم تملق می کنند که این عملکرد چند گانه باعث نمایش پارادوکس عجیبی در شخصیت این مدعیان دروغین و تخریب چی های منفعت طلب شده است.
مدیریت یکپارچه و طولانی مدت مدیر عامل قبلی شرکت توسعه نیشکر خوزستان که البته ثمرات و برکاتی هم برای مجموعه صنعت توسعه نیشکر خوزستان به همراه داشت، متاسفانه در حوزه مدیریتی، خروجی های موفقی نداشته و بذل و بخشش های فراوان و بیش از اندازه، حضور طولانی مدت اشخاص خاص در بخش های حساس و مهم مدیریتی در مجموعه توسعه نیشکر از عواملی است که باعث به وجود آمدن بحران های اخیر در نیشکر خوزستان و به تبع آن در کل استان شده است.
صنعتی که بیش از 18 هزار نفر در خوزستان از کنار آن صاحب شغل هستند و این مهم باعث افزایش حساسیت بیش از پیش این شرکت خواهد بود.
شاید بتوان گفت مدیرانی که با قدمت پیدا کردن در پست و سمت سازمانی خود و خاطر جمعی طولانی مدت از حضور خود در صندلی ای که به برداشت غلط و توهین آمیز عده ای از این افراد، ارث به آن ها رسیده، دیگر علاقه ای به تلاش برای رفع بحران ها و مشکلات به وجود آمده ندارند.
مشکلاتی که شمارش آن ها برای ما خوزستانی ها آزار دهنده خواهد بود، مثل مشکلی که در اثر سوزاندن نی ها که هنوز به همان سبک و سیاق سنتی انجام می شود و تصویر شهر و ریه های ما را با هم زشت می کند، یا نبود توانمندی مدیریتی برای رایزنی با بالادست جهت رفع مشکلات کم آبی که معیشت چند هزار خانوار کارگر خوزستانی شاغل در نیشکر را تهدید می کند، یا حل نشدن مشکلات همجواری عده ای از خوزستانی ها که همچنان به خاطر داستان نزدیکی زمین هایشان با مجموعه زمین های نیشکر در حال رفت و آمد به دادگاه ها هستند و ... و سوال این است که این خاطر جمعی چه زمانی و از کجا به بدنه مدیران یکجا نشین توسعه نیشکر تزریق شده است!؟
از پاداش های عجیب و حقوق های نجومی که در ماه های گذشته بین نماینده های خوزستانی مجلس باعث کلید خوردن طرح تحقیق و تفحص شده بود، بگذریم، هنوز حکایت فروش محصول شکرستان مانده است.
از نحوه فروش بیش از سه میلیون لیتری الکل شرکت توسعه نیشکر خوزستان و صنایع جانبی که بگذریم، شکل فروش شکر بسیار ایجاد سوال می کند.
چرا با گذشت این همه سال، هنوز تصمیم گیری های اصلی مربوط به فروش شکر در دفتر تهران صورت می گیرد و خوزستانی ها که تمام بدبختی های تولید را متحمل می شوند، از عواید تجارت این "قند پارسی" بی بهره اند؟
همیشه از مافیای شکر سخن به میان آمده و شرکت توسعه نیشکر خوزستان به عنوان مجموعه ای که سهم بسیار چشمگیری در تولید بخش عظیمی از مصرف شکر در کشور را داراست (در سال حدود دو میلیون تن ظرفیت اسمی مصرف شکر در ایران است که سهم نیشکر خوزستان بیش از 700 هزار تن تولید شکر خام در سال می باشد که باید مجوز حدود 300 هزار تن واردات شکر خام را هم به آن اضافه نمود) چطور تاکنون نتوانسته این انحصار خرید و فروش شکر را که در دست عده ای انگشت شمار می باشد، بشکند!؟
آیا واقعا توان مبارزه با انحصار خرید و فروش شکر توسط یک عده از افراد مشخص در مدیران "شکّر شکن" یکجا نشین نیشکر نبوده است یا اینکه به مصلحت ندیده اند؟ آیا قرار دادن دفتر اصلی بازرگانی شرکت در خیابان برزیل تهران، راه حلی برای جلوگیری از خرید و فروش انحصاری شکر بوده است یا تسهیل در خرید کردن مشتری های خاص!؟ سوال ها بسیارند و حوصله مخاطب با ازدیاد سوال های نگارنده همراهی نمی کند.
ولی آن چه مسلم است، عملکرد غیر شفاف و سلیقه ای مدیرانی است که هر چه این روزهای اخیر به این در و آن در زدند تا امثال "شمیلی" ها و "نادری یکتا" ها منصوب نشوند، به در بسته خوردند.
هر چه تلاش کردند، تخریب کردند، نقش بازی کردند و بسته های پیشنهادی، پیشنهاد دادند، با درایت نهاد های نظارتی و مسئولان دلسوز استانی از جمله استاندار محترم، تیرشان به سنگ خورد.
افرادی که همچنان در پی راه حل پیش این و آن می روند، توصیه نامه می برند، وعده می دهند و فرزندان متخصص و دلسوز خوزستانی را نالایق، فاسد و در برخی موارد عامل دشمن! معرفی می کنند. کاش جوری دروغ می گفتند که افکار عمومی را لااقل اندکی به شک می انداختند.
دوران خلافت رویایی و به خیال خودتان مادام العمرتان به سر رسیده. امیدوارم در تخریب ها و شانتاژ های رسانه ای در پست ها و عناوین بعدی کمی موفق تر عمل کنید.