دکتر حسن دادخواه
سی و یکم شهریور سال 1397 در تاریخ خوزستان و شهر اهواز و بلکه تاریخ معاصر ایران هیچگاه از برگ های تاریخ و صفحات اذهان پاک نخواهد شد.
در روز اول از هفته جنگ تحمیلی و آغاز سال تحصیلی، بر اثر اقدام تروریستی، تعدادی از عزیزان نظامی و شهروندان بی سلاح، شرکت کننده در رژه، به خاک و خون کشیده می شوند. طبق آخرین اطلاعات منتشر شده پنج نفر جوان از محلات حاشیه ای شهر اهواز با تحصیلات ناقص و ابتدایی با آتش گشودن بر جمعیت، این فاجعه را آفریدند و خویش در همان صحنه عملیات از پا در آمدند.
این یادداشت صلاحیت پرداختن به ابعاد نظامی و امنیتی حتی سیاسی این فاجعه را ندارد و در پی اثبات و نفی کوتاهی های مقامات امنیتی در انجام وظایف خویش نیست و آن را به مقامات مسئول نظارتی و روال های متعارف وامی گذارد. هدف نگارنده بررسی و نقد رفتار رسانه ای و اطلاع رسانی و تبلیغاتی و آسیب شناسی از تحلیل های ارایه شده در پیرامون این حادثه است. بدون هیچ مقدمه، نکات مورد نظر، در پرسش ها و فرازهای زیر دسته بندی شده و اعلام می شود:
1- اعلام مواضع دولت و نظام جمهوری اسلامی در قبال چنین حادثه، بر عهده کدام مقام استانی یا کشوری است؟ مسئولان در رده های مختلف مجاز به اعلام مواضع در چه سطحی هستند؟ بلافاصله پس از این حادثه، از سوی مقامات استانی و کشوری مواضع کشورمان حتی در روابط خارجی اعلام گردید حال آنکه با نشان دادن شکیبایی، مقامات یاد شده می توانستند این مهم را بر عهده متولی اصلی یعنی وزارت امور خارجه بگذارند.
2- تهدیدهای مبهم و شتابزده و اعلام انتقام گیری سخت از عوامل این اقدام تروریستی از سوی برخی مقامات نظامی و انتظامی و سیاسی و اطلاعاتی کشور حتی از سوی برخی افراد فاقد سمت های رسمی به رسانه ها و اطلاع جهانی رسید. در حالی که در چنین مواقع، نشان دادن شکیبایی و تدبیر و تزریق آرامش به جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است.
3- انجام مصاحبه های تکراری از سوی خبرنگاران در فضای مجازی با طیف و تعداد بسیاری از مسئولان در رده های مختلف شامل مقامات تقنینی و اجرایی و قضایی و تربیتی و انتشار نظر های معاونان و مسئولان میانه استانی در این باره هیچ ضرورتی نداشت.
4- تعداد بسیار زیادی اطلاعیه از سوی مدیران اجرایی و ادارات استان خوزستان در محکومیت این حادثه تلخ و ابراز همدردی با خانواده های شهیدان و مجروحان منتشر گردید.
در حالی که بطور طبیعی همه مردم ایران از این رخداد تلخ غمگین شدند و آن را عملی ناپسند می دانستند. جالب است که در رسانه های مجازی استان خوزستان شاهد انتشار و حجم بالایی از مطالب حاوی ابراز بی کفایتی در قدرت اجرایی همه مدیران استانی هستیم و هر روز همه منتقدان منتظر عزل و نصب جدید هستند.در یکی از این رسانه های مجازی، کاربری از انتشار و بازتاب این همه اطلاعیه از سوی مدیران ابراز تنفر کرده بود.
5- این اقدام تروریستی از سوی مسئولان به کشورهای متعددی در منطقه و فراتر از منطقه منسوب شد. گویی مصاحبه شوندگان بر افزودن نام کشورها از یکدیگر پیشی گرفته بودند.
6- اهداف عوامل پشت پرده این اقدام تروریستی از زبان مصاحبه شوندگان و سخنرانان کشورمان اعلام شد. این در حالی است که تکرار جملات حاوی اهداف دشمن، حتی اگر همراه با نفی و رد آن باشد، از زشتی و قباحت آن اهداف و جملات می کاهد.
7- اعلام تعطیلی کلیه ادارات و مراکز آموزشی و دانشگاه ها برای روز دوشنبه دوم مهر در سطح استان خوزستان چندان ضروری به نظر نمی رسید. در چنین مواقع، ادامه کار های عادی و روزانه می تواند خاری در چشمان عوامل اصلی این حادثه باشد.
8- محکوم کردن این اقدام تروریستی از سوی برخی قبایل و تشکل های عرب خوزستان گویای وجود فرضیه باطل و اشتباه در گوشه هایی از اذهان است که به هیچ وجه نباید به آن فرضیه های نادرست توجه نمود. وفاداری همه شهروندان و اقوام در خوزستان به یکپارچگی جغرافیایی کشور عزیزمان ایران به حدی است که نیازی به تکرار آن در این حوادث تلخ نیست. لهجه و زبان مهاجمان مسلح اصولا نباید اذهان را به قوم و شهروندان خاصی سمت و سو دهد.
9- در هیچ یک از مصاحبه ها و تحلیل ها به عوامل و بسترهای داخلی که بالقوه می تواند زمینه ساز این اقدامات تروریستی باشد، اشاره نشده است.مانند نبودن تعامل و ارتباط مثبت میان ایران با برخی کشورهای مسلمان حاشیه خلیج فارس،سخنان تفرقه افکن میان مذاهب اسلامی در برخی سخنرانی ها و وجود فقر فراگیر در برخی مناطق حاشیه ای شهرهای خوزستان.
10- برخی از سخنرانان، این حرکت تروریستی را ادامه پاره ای اختلافات و دشمنی های پانزده و نیم قرن گذشته در شبه جزیره عربستان و همزمان با طلوع شرع انور میان مخالفان و موافقان دین جدید ، مرتبط دانستند و تروریست ها را فرزندان دشمنان آنروز پیامبر اکرم دانستند. این گونه سخن راندن و استفاده از تاریخ برای تحلیل حرکت های کنونی جای تامل دارد و میزان صحت این روش قابل بررسی است.
11- موشک باران کردن مواضع منسوب به داعش در سوریه، از داخل ایران به دلیل اینکه آن گروه تروریستی عامل و طراح حرکت تروریستی اخیر در اهواز بوده است، نیازمند بررسی و تحلیل است.
آیا کشورهای معاند با ایران مانند رژیم صهیونیستی این حق و اجازه را دارد تا از خاک خود، ایران را موشک باران کند به این بهانه و دستاویز که ایران در موشک باران مناطقی از اسراییل دخالت دارد؟ طبعا این موشک باران، غفلت مسئولان تامین امنیت و مشغول شدن آنها به امور خارج از مسئولیت سازمانی خود، را به فراموشی نمی برد.
12- از اعلام کوتاهی و غافل بودن مسئولان رژه در تامین امنیت رژه و خبررسانی در این باره برای عموم مردم از سوی افراد گوناگون، بوی نوعی فرصت طلبی و انتقام گیری از مقامات دولتی را به مشام می رساند.
این اقدام تروریستی گر چه منجر به شهادت مظلومانه تعدادی از عزیزان و بهترین سرمایه های ملی ایران اسلامی گردید ولی چنانچه با بررسی کارشناسانه و تخصصی ابعاد آن مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و به فراموشی سپرده نشود می تواند نقطه شروعی بر بازسازی و اعتبار استان خوزستان نزد مقامات بلند پایه نظام و کشوری گردد و بر میزان همگرایی نخبگان استان بیافزاید و عزم مدیران اجرایی را در رفع مشکلات جزم تر کند.