چرا خوزستان در انتخاب مدیران مشکل دارد؟

شوشان - نوید قائدی :

در استان خوزستان سال‌هاست انتخاب مدیران ارشد، مدیران کل و حتی مدیران میانی به مشکلی بغرنجی تبدیل‌شده است. این مشکل آن‌قدر فراگیر شده که در تمام سطوح قابل‌مشاهده است، موضوع به حدی عمومی و فراگیرنده که صدای بلند آن به مرکز رسیده است و مسئولان کشوری بارها اعلام کرده‌اند این چندصدایی و سهم خواهی درون استانی چه معنا و مفهومی دارد، متأسفانه به دلیل عدم داشتن برنامه‌های مدون به‌عنوان استراتژی اجرایی و توسعه استان خوزستان، محفل گرایی بی داد می‌کند، فردگرایی و به کرسی نشاندن نیروهای خودی و حفظ منافع فردی، گروهی و قومی و محفلی در رأس این انتخاب‌ها قرار دارند، البته با همین مشی مسموم و دیدگاه اگر در جایگاه‌های مدیریتی افرادی شایسته و توانمند هم قرار می‌گرفتند جای گله و شکایت نبود ولی طی این سال‌ها شاهد بوده‌ایم که در بعضی سمت‌ها افرادی غیرمتخصص، فاقد تجربه کافی و حتی شم مدیریت در تمامی حوزه‌ها اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... گمارده شده‌اند و نتیجه بروز این‌همه مشکلات عدیده در استان و گرفتاری شهروندان شده است.

 در انتخابات شوراها و شهرداران و نمایندگان مجلس و... مسائل بسیاری مطرح است که مجال بحث آن نیست، نمی‌توان منکر این واقعیت تلخ بود که افراد و گروه‌های زیادی با افکار، عقاید، نظرات و منافع گوناگون در پی آن هستند که کرسی مدیریت‌ها از نیروهای آنان باشد و حتماً به طبع آن در پی اشغال سمت‌های زیردستی و مدیریت‌های میانی و خرد هم می‌باشند و این موضوعی است که مسئولان کشور آن پی برده‌اند که این دعواهای مناسبتی برای رضای خداوند و منافع مردم نیست و اهداف دیگری در میان است.

جایگاه استان از جهت پتانسیل‌های بالای ملی برای دولت بسیار مهم است و در انتخاب استاندار در تلاش بود فردی باتجربه و کارایی لازم را در سمت به کار گیرد و بعد از عزل آقای مقتدایی دولت نمی‌خواست تن به آزمون‌وخطای دیگری دهد ولو به قیمت ناراحتی افراد و گروه‌های زیادی نوبتم و گزینه‌های خوبی ملی هم مطرح بود اما آن‌قدر چندصدایی و لابی‌گری به عمل آمد تا نتیجه انتخاب فردی جوان و فاقد تجربه کافی برای مدیریت ارشد استان شد، اگر صداها واحد و نیت‌ها خیرخواهانه بود شاید استان شاهد انتخاب استانداری واجد شرایط و مجرب و کارآزموده مانند اصفهان می‌شد ولی نشد.

درنهایت این حرکات به نفع مردم منطقه نخواهد بود و بازندگان اصلی این بازی‌های مسموم سیاسی مردم و بجا ماندن عقب‌ماندگی‌هایی است که همه از آن‌ها رنج خواهند برد، امید این می‌رفت حسب تجربیات تلخ گذشته این رفتارها اصلاح می‌شد ولی ظاهراً گوش شنوایی نیست، نمونه‌های عینی تغییر و جابجایی فرمانداران، تغییر مدیران کلی مانند راه و شهرسازی، توسعه نیشکر، ورزش و جوانان و سازمان راهداری و... و به‌کارگیری افرادی است که از تجربه کافی و توان مدیریتی لازم برخوردار نیستند.

از جانب اهالی خرد و روشنفکران مردمی و کسانی که خیر و صلاح مردم استان را مدنظر دارند و جزو سرمایه‌های اجتماعی استان هستند بارها مسائل و مشکلات و آفت‌های این نوع رفتارها عنوان‌شده که اگر واقعاً گوش شنوایی بود تاکنون حتماً عمل می‌شد رویه‌های غلط گذشته اصلاح می‌شد حال که چنین نیست تنها رسالت مهم و اساسی بر دوش مردم فهیم و بصیر است و تجربه نشان داده خرد و شعور جمعی و عمومی مردم هیچ‌گاه اشتباه نخواهد کرد. لذا باید مطالبات و صدای خود را از رویه‌های قانونی و برحسب حقوق شهروندی تعریف‌شده در قانون به گوش مسئولان کشور برسانند و نگذارند حوادث تلخ گذشته تکرار و عقب‌ماندگی‌های استان پابرجا بماند و فرصت‌های طلایی پیش رو به‌راحتی از دست بروند، جایگاه مطبوعات مستقل بومی و سازمان‌های مردم‌نهاد که بر خواسته از توده‌های مردمی و متخصصین است بسیار مهم است که متأسفانه به دلیل عدم توسعه مناسب فرهنگی، اجتماعی، سیاسی فعلاً تأثیرگذاری و جایگاه مطلوب خود را ندارند.