شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۵۹۵۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹ فروردين ۱۳۹۸ - ۲۰:۱۷
محسن حیدری پژوهشگر :
شوشان : محسن حیدری پژوهشگر انسان شناسی و تاریخ، درباره سیل اخیر لرستان و خوزستان و انتقاد برخی فعالان اجتماعی از آنچه "بی صدایی و سکوت رسانه ها نسبت به سیل در مناطق لرنشین" می نامند، گفت: من این‌ پدیده را فراتر از "بی صدایی" می دانم و آن را "سیل سکوت در استعاره سدسازی" می نامم و مایلم این پرسش را با شما در میان بگذارم که اساسا سکوت پیرامون مسائل مناطق لرنشین از کجا آمده است؟ در این مجال کوتاه، باید بگویم: سدهای بزرگ زاگرس میانی؛ نه برای مهار سیلاب است، نه کشاورزی و نه حتی تولید برق. سدهای بزرگ زاگرس میانی (برخلاف بقیه سدهای کشور) ماهیت و کارویژه متفاوتی دارند؛ کارویژه این سدهای بزرگ، "دیگری سازی" درخدمت زبان استعاره ای دولت موسوم به سازندگی (دولت هاشمی رفسنجانی) برای توجیه رویکرد اقتدارگرایانه خود در کل کشور است.

محسن حیدری افزود: مفهوم دولت استعاری (استعاره ای) که اخیرا در علوم سیاسی مطرح شده، بر این تاکید می کند که سیاست های کلی هر دولتی حول محور یک یا چند استعاره شکل می گیرد. به بیان ساده تر، دولت ها بویژه دولت های برآمده از رای مستقیم شهروندان، در مقام پاسخگویی مجبورند کارکردها و سیاست های عمده خود را به صورت تمثیل یا تشبیه بیان کنند. اولویت های هر دولتی در مقام توضیح برای شهروندان، خواسته و ناخواسته از آن دولت یک «دولت استعاری» نیز ایجاد می کند، مثلا افلاطون در کتاب جمهور، از کشتی حکومت سخن به میان می آورد و دقیقا با توسل به همین استعاره، حاکم و ناخدای کشتی را در هم ادغام می کند و دولت مطلوب خود را برمبنای این استعاره در ذهن مخاطبان خود به اصطلاح «جا می اندازد».

این پژوهشگر انسان شناسی و تاریخ گفت: در چهل سال اخیر، اگر بخواهیم کارکرد دولتها را در یک استعاره بیان کنیم، برای دولت محمدعلی رجایی استعاره "انبارداری"، دولت میرحسین موسوی استعاره "آشپزی"، دولت هاشمی رفسنجانی استعاره "سد سازی"، دولت محمد خاتمی استعاره "هتلداری"، دولت احمدی نژاد استعاره "باغداری"، دولت حسن روحانی استعاره "سوپرمارکت داری" را انتخاب می کنم.

محسن حیدری تاکید کرد: در دولت هاشمی رفسنجانی که در اینجا آن را با استعاره سدسازی همراه می دانم، دولت می کوشد ماهیت اقتدارگرایی خود را توجیه کند. سیلاب، استعاره از اعتراضات خروشان طبقات پایین مردم و گروههای منتقد دولت است که برای طبقه حاکم زیانبار است و از این رو باید مهار شود. دولت به مثابه سدساز، از ابهتی شبیه سازه های بتنی بزرگ برخوردار است، دولت مثل مخزن پشت سد حجم زیادی از قدرت و ثروت جامعه را نزد خود متمرکز می کند و به طور دلخواه و غیرشفاف در زمانهایی که خود صلاح می داند توزیع می کند، دولت سدساز خود را با مهار خطر سیلاب توجیه می کند ولی در موقع سیلاب دریچه ها را باز می کند و می گوید برای نجات سد از خطر شکسته شدن ناچار بوده دریچه ها را باز کند و مردم باید سیلاب را تحمل کنند و مناطق حاشیه دودخانه را تخلیه کنند. حریم رودخانه در این استعاره، حریم قدرت دولت اقتدارگرا است.

محسن حیدری در توضیح آنچه "استعاره دولت سدساز" می نامید، گفت: دولت اقتدارگرا یا دولت استعاری سدسازی، ناچار است برای ساختن این استعاره، استانهای زاگرس میانی را به عنوان "ظرفیت بزرگ و خطرسازی که باید بر آن چیره شد" تصویر کند. این مفهوم به زایش یک برساخت هویتی جدید از لرها بعنوان "دیگری" می انجامد. در این استعاره، "لر" کسی است که دانش و توان لازم برای مدیریت منابع خود را ندارد و "دولت سدساز" کسی است که از لرها سلب مالکیت می کند تا بتواند خطرهایی نظیر سیلاب را کنترل کند.

این پژوهشگر تاکید کرد: از طرف دیگر، مردم زاگرس میانی هم با پذیرفتن روند تحمیلی "دیگری سازی" در درون خود جامعه لرستان، به مهجور شدن و مقهور شدن فرهنگ لرها در برابر رویکرد اقتدارگرایانه دولت سدساز کمک می کنند. درواقع وقتی مردم زاگرس میانی این مساله نابربری را تبدیل به مساله هویتی می کنند و برچسب هویتی "به حاشیه رانده شدگان" را بر خود می پذیرند، در تله "دیگری سازی" می افتند و به فرآیند دیگری سازی دولت سدساز رسمیت می بخشند. این پیچیده ترین نوع مبارزه در یک زمین مین گذاری شده است. با این نوع ستیزه جویی از سر استیصال، مردم مناطق لرنشین با ایجاد تفرقه و شکاف در درون جامعه خود و بین جامعه لرستان با جامعه ایران فرصت مناسبی را در اختیار دولت سدساز بعنوان دولت اقتداگرا قرار می دهند تا با نفوذ و تاثیرگذاری بر "به حاشیه رانده شدگان"، به طور روزافزون ارکان فرهنگی و ساختار قدرت را نه تنها در زاگرس میانی بلکه در کل ایران به طور کامل در اختیار بگیرد.

محسن حیدری در پایان افزود : دولت سدساز با "دیگری سازی" از زاگرس میانی، بخشی از ملت را در برابر بخش دیگر قرار می دهد و با تضعیف همبستگی ملت می کوشد ماهیت غیردموکراتیک و اقتدارگرای خود را توجیه کند. درواقع دولت اقتدارگرا در مسیر تولید استعاره دولت سدساز، نیازمند خط کشی بین ملت و تولید نابرابری است. اگر این نابرابری بین ملت تولید نشود، دولت اقتدارگرا توان توجیه کارکرد اقتدارگرایانه و غیردموکراتیک خود را در سطوح کلان عملکردی خود نخواهد داشت. به این خاطر است که دولت با انتقال آب حوضه به حوضه (آن هم نه با لوله بلکه با وسیله حفر تونلهای بزرگ بعنوان نماد تمام عیار تجاوز سرزمینی و فاعلیت مذکر)، می کوشد ابزار تولید و ابزار نمایش نابرابری را در دست بگیرد تا پس از تولید و نمایش نابرابری بتواند اقتدارگرایی خود را توجیه کند. از این رو معتقدم استعاره دولت سدساز یکی از خطرناکترین استعاره ها بر ضد همبستگی ملت ایران و مانعی بزرگ بر سر راه دستیابی به برابری و آزادی و حکمرانی خوب است و باید با دانش و احساس مسئولیت جمعی و پرهیز از به تله افتادن، از آن عبور کنیم.
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
پولادوند
|
United States
|
۱۷:۴۸ - ۱۳۹۸/۰۱/۱۲
comment
0
0
comment احسنت بسیار جالب بود بنظرم شاید ابرها را بارور کردند چون تمام قدیمی ها میگویند ما در عمرمان چنین بارشهای شبانه روزی و مداومی را ندیدیم و اینکه کانون بارشها هم بیشتر همین حوضه لرستان و بختیاری و خوزستان بوده است احتمالأ این پازلی از یک طرح بزرگتر است
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار