شوشان - حسن سلامت دوم :
هر اتفاق ناگوار و نادري كه قرار است در كشورمان به وقوع بپيوندد با اطمينان از خوزستان آغاز مي شود.
بيكاري، گرد و غبار وحشتناك، مشكلات زيست محيطي، بيماري هاي لاعلاج، انتقال آب، خشكسالي، باران هاي اسيدي، سيلاب هاي ويرانگري كه يك استان را نابود كند و حتي بحران هاي مديريتي نمونه هايي از مشكلات و معضلاتي هستند كه همگي از خوزستان وارد كشور شده اند.
آري خوزستان مدت هاي مديدي است كه رنگ خوشي به چشم نديده و از مشكلات عديده اي رنج مي برد.
كساني كه از بيرون نام خوزستان به گوششان مي رسد ناخوداگاه نفت و پول جلوي چشمشان ظاهر مي شود و منظره زيبايي را در ذهن خود متصور مي كنند.
وقتي شهروندان ديگر استان ها در فضاي مجازي و رسانه ها،كارون، خودروهاي اروندي و ... را مي بينند اينگونه فكر مي كنند كه خوزستاني ها روي پول نفت نشسته و در حال عيش و نوش و ... هستند.
آري هموطن اگر ما هم در اين استان فراموش شده و فلاكت زده به دنيا نمي آمده و زندگي نميكرديم اگر اين گونه اخباري را در مورد خوزستان مي شنيديم قطعا مثل شما فكر مي كرديم ولي آن گونه كه در رسانه ها مي بينيد يا مي شنويد حال خوزستان خوب نيست.
مدت هاست كه مردم مظلوم خوزستان به سبب طمع و بي تدبيري مسئولان اجرائي و سوء استفاده برخي سياسيون نانجيب با مشكلات عديده اي دست و پنجه نرم مي كنند و درد و رنج هاي فراواني را با جان و دل تحمل مي كنند.
هر روز مردم مظلوم و شريف خوزستان معضلي به مشكلاتشان اضافه مي شود، مشكلاتي از قبيل بيكاري، گرد و غبار وحشتناك، مشكلات زيست محيطي، بيماري هاي لاعلاج، انتقال آب، خشكسالي، باران هاي اسيدي و سيلاب هاي ويرانگري كه يك استان به عظمت خوزستان را زمين گير كرده و كشاورزان و مردم بيگناه روستاها و حتي شهرهايش را آواره كمپ و پادگان ها كند.
نميخواهم در مورد نحوه هزينه كرد درآمدهاي عظيم نفتي خوزستاني كه بودجه ٨٠ درصد كل كشور را تامين ميكند سخني بيان آورم ولي ميخواهم در مورد منشاء همه مشكلات خوزستان كه همانا سوء مديريت و بي تدبيري است توضيحي بدهم.
مدت هاست بي تدبيري مسئولان اجرائي و بحران هاي مديريتي باعث شده اين استان زرخيز، پُر پتانسيل و بي همتا حيات خلوت برخي دولت ها و سياسيون نانجيب شود.
بيكاري در استاني كه ٨٠ درصد از درآمدهاي كل كشور را تامين مي كند، خشكسالي، گرد و غبار و مشكلات زيست محيطي در خوزستاني كه بيش از ٦٠ درصد رودهاي كشور در آن جاري هستند، افزايش بيماري هاي خطرناك و لاعلاجي از قبيل سرطان هاي خون، ريه، پوست، قرنيه چشم و مواردهاي ديگر كه تا همين چند سال حتي يك مورد هم نداشتيم، باران هاي اسيدي كه بر اثر آلودگي هاي كارخانجات صنعتي، نيروگاه هاي توليد برق و ... و تاكنون حتي يك نمونه از آن ها را در هيج جاي كشور مشاهده نكرده ايم و اكنون نيز با سيلابي ويرانگر روبرو شده ايم كه ابعاد تخريب آن فقط در خوزستان قابل مشاهده است و بس، منطقي و عادي نيست!
شايد بعضي ها با خود بگويند پس سيلاب در لرستان را با خوزستان مقايسه كنيد، اگر بخواهيم سيلاب لرستان را با خوزستان مقايسه كنم فقط ذكر چند نكته كوچك همه ي خوانندگان را در قبول اين موارد تسليم مي كند، ميزان تخريب سيلاب به غير از شهرهاي معلولان، پل دختر و چند روستايي كه هم اكنون بازسازي آن ها آغاز گرديده نسب به شدت سيلابي كه همه شهرهاي خوزستان را درگير خود كرده و همه روستاها را به زير آب برده و همه ي شهرها استان با وجود سيل بندهاي خيلي بلند و مرتفع هنوز در محاصره قرار داشته و حتي خطر ورود آب مردم شهرها را از جمله مركز استان يعني اهواز را تهديد مي كند قابل قياس نيست، آيا در استان لرستان به اندازه خوزستان سد داريم!؟ آيا ديگر جاي خالي براي فرستادن آب هايي كه روستاها و شهرها را محاصره كرده است وجود دارد؟
ظرفيت تكميل و همه دشت هاي خوزستان زير آب رفته اند، با وجود اين همه بارندگي هنوز گرد و غبار ول كن نيست و قطعي آب امان مردم را بريده است، به قول يكي از دوستان از هوا و زمين مورد حمله قرار گرفته ايم.
در ايام نوروز كه مردم خوزستان ميخواستند لحظه اي مشكلات و بدبختي هاي خود و استان را فراموش كرده و به تفريح و مسافرت فكر كنند سوء مديريت در استان آن چنان بلايي را بر سر مردم فرود آورد كه همه فقط به حفظ جان خود و بستگانشان فكر ميكنند.
سيلاب ويرانگر خوزستان به دليل سوء مديريت و بي تدبيري ابعاد وحشتناكي با اين وسعت پيدا كرده است.
اگر آقايان تصميم گير، پيش بيني ها و وظايف اصلي خود را جدي ميگرفتند قطعا با اين هجمه ويرانگري مواجه نبوديم.
كسي منكر تلاش شبانه و روزي اكثر مديران دولتي نيست ولي اين آقايان مدير شدند تا با مديريت و برنامه ريزي از مردم قبل از وقوع حوادث محافظت كنند نه بعد از حوادث! به قول شاعر كه ميگويد نه نوش دارو بعد از كشتن سهراب!!!
مشكلاتي كه هم اكنون خوزستان و مردم شريف آن را درگير خود كرده قطعا به دليل بي تدبيري تصميم گيران ارشد استان و انتصاب مديران ضعيف، ناتوان و ناكارآمد در راس ادارات دولتي است.
در اين سيلاب اگر مردم، نيروهاي جهادي، سپاه پاسداران، بسيج و ارتش نبودند قطعا عمق و وسعت فاجعه بزرگتر مي شد.
سازمان هواشناسي با صدور اطلاعيه اي براي روزهاي پيش رو بارندگي هاي قابل توجهي براي استان و حوزه هاي كرخه و دز پيش بيني كرده و با اين توصيف كه ظرفيت سدها تكميل شده و بازهم بارندگي داريم هنوز هم خطر سيلاب شهرهاي استان را تهديد مي كند.
چيزي كه بيشتر از همه شهروندان و رسانه ها را به شدت ناراحت كرده، عدم صداقت و اطلاع رساني صحيح و به موقع مديران استان در زمان بحران است.
به دليل بي تدبيري و سوء مديريت مديران ارشد استان در سيلاب امسال اكثر زمين هاي كشاورزي، روستاها و بخشي از شهرها به زير آب رفتند و آقايان در كمال تعجب از كنترل اوضاع سخن به ميان مي آوردند!
بايد به اين مديران نابخرد و بي تدبير گفت اگر اوضاع تحت كنترل بود كه دار و ندار روستائيان و زمين هاي كشاورزي كشاورزان مظلوم نابود نمي شد، اگر مديريت ميشد آب با اين هجم اهواز را تهديد نميكرد و دور تا دور آن را حصار نميكشيدند!!!
با همه اين توصيفات ديروز خبري از سوي آموزش و پرورش و استانداري خوزستان مخابره شد كه به شدت شهروندان و اهالي رسانه را نگران كرده است و آن نيز بازگشايي مدارس و جاده ساحلي شهر اهواز در وسط بحران است!
در اين وضعيت بحراني كه همچنان سيلاب شهرهاي استان از جمله اهواز تهديد ميكند برخي مديران براي عادي جلوه دادن اوضاع اقدام به بازگشايي مدارس و جاده ساحلي در بحران فعلي را داده اند!
بايد به اين مديران بي تدبير و نابخرد گفت با سوء مديريت روستاها و زمين هاي كشاورزي را نابود كرديد حداقل با آرامش خانواده ها و جان دانش آموزان بازي نكنيد!
در حال حاضر اكثر جاده هاي ساحلي به دليل طغيان رودخانه زير آب رفته و بسته هستند و شهر اهواز را با ترافيك هاي بسيار سنگين مواجه ساخته است حال اگر براي عادي جلوه دادن اوضاع، جاده ساحلي را كه هم اكنون زير آب يا در محاصره آب است و به نظر كارشناسان فني و عمراني هر لحظه امكان ريزش و نشست قسمت قابل توجهي از آن وجود دارد بازگشايي كنند و حادثه ناگواري اتفاق بيفتد مسئوليت آن برعهده چه كسي است؟
اگر خدايي ناكرده در اوج ورود يا خروج دانش آموزان حوادث غير مترقبه اي صورت بگيرد و جان دانش آموزان را به خطر بياندازد چه كسي پاسخگو است؟
البته استاندار خوزستان در توجيه تخليه روستاها و شهرها همواره بر اولويت حفظ جان شهروندان تاكيد داشت ولي در مورد تصميم اخير در بازگشايي جاده ساحلي و مدارس برخي شهرها از جمله اهواز ابهاماتي وجود دارد كه اميد ميرود مسئولان حداقل به شعارهاي ديروز خود مبني بر اولويت حفظ جان شهروندان پايبند باشند و بدانند قطعا بعد از سپري شدن اين بحران مردم و كشاورزان از طريق قوه قضائيه حق و حقوق پايمال شده خود را خواهند گرفت و مديران بي تدبير را به سزاي اعمالشان خواهند رساند.