دلسوزی، دوراندیشی ،همگرایی و پشتکار از ویژگی های بسیار مهم علی صحرایی مهربان و دوست داشتنی در امورات اجتماعی و زندگی شخصی بود. باید گفت بی شک شوشتر در یک دهه اخیر پرتلاش تر و پیگیر تر از وی در عرصه فعالیت های اجتماعی به خود ندیده و
شوشان - احسان بلیوند : اواخر سال ۹۰ و بعد از انتخابات مجلس بود که شخصی خوش رو و با اخلاق را ملاقات کردم. گویی قبلا وی را می شناختم و از دیدنش احساس خوبی به من دست داد با این که تا به حال او را ندیده بودم اما چیزی به من میگفت فامیلش صحرایی است. هنوز هم هرگاه نگاه گرم و گیرا و لبخند محو ناشدنی اش در خاطرم میآید همان احساس به من دست میدهد.
دلسوزی، دوراندیشی ،همگرایی و پشتکار از ویژگی های بسیار مهم علی صحرایی مهربان و دوست داشتنی در امورات اجتماعی و زندگی شخصی بود. باید گفت بی شک شوشتر در یک دهه اخیر پرتلاش تر و پیگیر تر از وی در عرصه فعالیت های اجتماعی به خود ندیده و چه بسا در این راه سختی های بسیار به خود و خانواده داد تا جایی که در اوج فعالیتهای وی، فرزند کوچک علی، او را در آغوش گرفته و اجازه خروج از خانه را به وی نداد اما پس از چند ساعت و خوابانیدن فرزندی که دست بر گردنش نهاده بود از خانه خارج شد
علی صحرایی قدمهای بزرگی برای شهرش برداشت و باید به جرأت گفت او عاشق شوشتر بود .همواره علاقه داشت تا مطالبهگری به یکی از مهمترین اولویتهای شهروندان بدل شود و چند انجمن مهم از جمله مرکز شوشتر شناسی دیبا و انجمن حامیان شوشتر را با همکاری یاران دلسوزش در این انجمن ها و چند حرکت مهم و الگو سازدیگر را بنا نهاد که هنوز هم پابرجا هستند و باید گفت همین مطالبهگری های وی بود که بسیاری از دست اندرکاران ناتوان وقت راعصبانی می کرد تا جایی که برخی شان در مراسم تدفین وی هم شرکت نکردند.
از برگزاری جلسه با معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور (با همکاری نماینده سابق شوشتر) و معاونین برخی وزرا تا نماینده ولی فقیه، استاندار ،مدیران کل مختلف استان و مسئولین شهرستان یا معرفی و پیگیری مشکلات سرمایهگذاران یا امور اداری که از دست مسئولین شهرستان خارج بود و حتی زمانی که در بستر بیماری بود نیز چندین جلسه با نماینده فعلی و سایر مسئولین شهرستان برگزار نمود تا بتواند قدم دیگری برای مردم بردارد ؛ نمونه ای از جانفشانی های این بزرگمرد جامعه مان بود.
علی همچون پیشوایش امیرمومنان علی ابن ابیطالب (ع) رنگ و نژاد و طبقه اقشار برایش مهم نبود و همواره خود را در برابر اشخاص فروتن و مسئول می دید؛ حتی زمانی که برای شرکت در انتخابات شورای چهارم اسلامی شهر شوشتر با اصرار دوستان و یاران روبرو شد وی اعلام کرد: تنها با حضور یک تیم از متخصصین و چهرههای متعهد از همه اقوام در انتخابات شرکت خواهد کرد و این کار را هم کرد اما . . . از این موضوع می گذرم چرا که علی صحرایی آن چنان بزرگ است که خیانت برخی به ظاهر دوستان او را کوچک نخواهد کرد و البته روزی این مسائل را برای همگان بازگو نمایم .
به راستی صحرایی زندگی خود را وقف شوشتر نمود تا بتواند فرهنگ مطالبه گری و گسترش عدالت را نهادینه کند و الحق که بسیار موثر واقع شد و در این راه زندگی خود را فدا کرد به گونهای که در ابتدای بیماری اش به من گفت که این مشکل از سالها قبل بوده اما سراغ درمانش نرفته چرا که فکر می کرد مهم نیست و باید گفت با فراموشی این بیماری به پیگیری امورات مردمی پرداخت، اما متاسفانه دیگر بدنش طاقت نداشت و روح خسته اش مشتاق دیدار پروردگارش شده بود به گونه ای که دو روز قبل از درگذشتش در بیمارستان خاتم الانبیا(ص) شوشتر هنگامی که از کما خارج شده بود دست پر از محبتش را در دستم گرفتم فقط به چشمان این عاشق مردم و شهر شوشتر
می نگریستم اما چشمان پر از نور علی این بار پر از خستگی بود ، پر از درد و رنج بود ، پر از اشک بود . . .پر از اشک بود . . .
به راستی که به گفته یکی از یاران، با رفتن جسم علی صحرایی از میان ما ، عمود خیمه مان رفت . . . اما ما یاران و دوستدارانش با او عهد بستیم که راهی که نشان مان داده را بی رهرو نگذاریم.
و عزیزان به این نکته باید اشاره کنم که علی صحرایی در عرصه فعالیت های اجتماعی ظلم های فراوان دید که اکنون جای بازگویی آن نیست اما اگر خداوند رحمان یاری گرمان باشد در ماههای آینده راز های زیادی را افشا خواهم نمود.
در پایان می خواهم قدردانی کنم از کسی که پا به پای علی بود، یارو یاورش بود و مطمئنا هیچ گاه تنهایش نگذاشت. همسر گرانقدرش بانو قنبرپور که با شخصیت استوارش در مراسم تشییع علی بارها گفت که میخواهد به احترام همسرش بایستد و نشسته برای وی عزاداری نکند و اینگونه در آخرین لحظات بار دیگر وفاداری خویش را به این شخصیت بزرگ و فروتن نشان داد.
و قدردانی می کنم از پدر و مادر علی صحرایی که با پروراندن چنین فرزندی هدیه بزرگی به جامعه ما دادند. آرزوی صبر و شکیبایی دارم برای ایشان و از خداوند منان طلب آمرزش و رحمت میکنم برای کربلایی علی صحرایی و امیدوارم روحش با اربابش حسین بن علی علیه السلام محشور شده و فرزندان دلبندش را سلامت و عاقبت بخیر نماید.
نام نیکو گر بماند زآدمی
به که ماند زو سرای زر نگار