شوشان - مهدی قمشی / استاد دانشگاه شهید چمران اهواز :
لفظ سیل همیشه همراه با خسارت و آوارگی و تلفات جانی همراه است. سیل اخیر گرچه در استان های فارس و گلستان و لرستان خاطره بدی در ذهن ها باقی گذاشت امّا به نظر نگارنده در استان خوزستان در کنار وجود نواقصی که در مواقع بحران لاجرم پیش می آید، روی هم رفته کار قابل قبولی انجام شد و باید نمره قبولی برای دست اندرکاران و نیروهای داوطلب ثبت گردد و به همه آنان "خسته نباشید" گفت. هر چند ثبت ریز فعالیت های انجام شده و نقاط قوت و ضعف باید به عنوان تجربه برای استفاده در آینده توسط مدیریت بحران کشور ثبت و ضبط گردد امّا اگر بخواهم بصورت تیتروار موارد مثبت و منفی را از دیدگاه خودم بیان کنم می توانم موارد زیر را مطرح نمایم.
موارد مثبتی که می توان ذکر کرد به قرار زیر می باشند:
1- مدیریت خروجی سدها بر اساس مسائل فنی و علمی و پذیرش ریسک به نفع کاهش خسارات مردم عادی.
در این خصوص می توان به افزایش آبگیری مخزن سد کرخه به بیش از 6 میلیارد مترمکعب (در حالی که طبق ارزیابی های قبلی حجم مطمئن برای آن 5.6 میلیارد در نظر گرفته شده بود) اشاره کرد. همچنین آبگیری و تخلیه به موقع مخازن سدها در زمان وقوع سیل.
2- اعلام وضعیت فوق العاده از طرف استاندار محترم و هیات دولت.
اعلام وضعیت فوق العاده توجه همه بخشهای حاکمیت را به مسئله سیل در خوزستان جلب نمود و همین مسئله باعث شد تا ورود امکانات و نیروها به سمت خوزستان روانه گردند.
3- حضور و رسیدگی مستقیم وزرای دولت در منطقه و حضور جدی استاندار محترم در صحنه.
4- استفاده از خرد جمعی نیروهای متخصص و کارشناسان خبره در تصمیم گیری های مهم کنترل و هدایت سیل.
5- حضور موثر ارتش و سپاه و بسیج جهت کمک به سیل زدگان.
حضور سردار سلیمانی و سردار جعفری از سپاه و سرلشکر موسوی فرماندهی ارتش، در منطقه و بسیج کردن نیروی های تحت امر ارگان های نظامی، حجم بسیار زیادی از امکانات را برای کنترل سیل و کمک به سیل زدگان فراهم نمود.
6- حضور موثر و مفید و سازماندهی قابل قبول اسکان و رسیدگی به سیل زدگان توسط هلال احمر جمهوری اسلامی ایران.
در این واقعه نقش موثر و هماهنگ هلال احمر جمهوری اسلامی ایران بسیار چشم گیر بود. قطعاً یکی از ارگان هایی که کاملاً منسجم و خوب وارد عرصه کمک رسانی به حادثه دیدگان شد همین ارگان بود که اعتماد عمومی احاد کشور را نیز به همراه داشت.
7- حضور گسترده سایر دستگاه های دولتی در کمک رسانی.
اکثر شهرداری ها و فرمانداری ها و دستگاه های دولتی مرتبط با سیل و پرسنل آنها، تلاشهای قابل قبول و خوبی را در زمان سیل از خود نشان دادند.
8- حضور آحاد مردم از دانشجویان و بسیجیان و روحانیت و مردم عادی در کنار هم برای کمک به سیل زدگان.
نیروهای داوطلب از اقشار مختلف در کنار هم، صحنه های بسیار زیبایی را از همدلی و نوع دوستی و حمیّت ملی را رقم زدند.
9- حداقل ماندن نسبی خسارات به مردم و کشاورزان و عدم وجود تلفات جانی.
گرچه در این واقعه حدود 270 روستا بصورت کلی و یا جزیی تخلیه گردیدند و نزدیک به 100 هزار هکتار زمین کشاورزی در آب فرو رفتند امّا با این وجود با توجه به گستردگی و بی نظیر بودن شدت سیل، این حجم از صدمات و همچنین عدم وجود تلفات انسانی می تواند خسارت حداقلی محسوب شده و از نقاط قوت این واقعه بشمار آید.
و امّا موارد منفی که باید برای آینده در ذهن داشته باشیم می توانند بشرح ذیل خلاصه شوند.
1- عدم تخلیه کافی مخازن سدها قبل از ورود سیل با توجه به پیش بینی های هواشناسی بر مبنای نگرش خوش بینانه بر وقوع بارش ها و تسلط نگرانی های خشکسالی های گذشته بر ذهن متولیان.
2- عدم آمادگی دستگاه های آب و فاضلاب و برق برای مواجه با چنین بحران هایی علی رغم تجربه واقعه گرد و غبار بهمن ماه سال 95 خوزستان.
3- عدم آمادگی تاسیسات اکتشاف نفت در هورالعظیم (افزایش ارتفاع سایت های مرتبط با اکتشاف در مخازن 3 و 4 و 5 هور) علیرغم قول های دو ساله گذشته مبنی بر انجام تطبیق شرایط توسط دستگاه های متولی امر.
4- عدم وجود سیستم اطلاع رسانی واحد و قابل اعتماد در مورد سیل و مسائل پیرامونی آن.
دامن گیر شدن شایعه های غیر واقعی و هراس انگیز در بین مردم و عدم وجود سیستم اطلاع رسانی صحیح و قابل اعتماد و بموقع یکی از نواقص مهم سیل اخیر بود. به نظر اینجانب صدا و سیمای کشور و یا حداقل صدا و سیمای استانهای درگیر می توانستند مانند بخش هواشناسی اخبار، بخشی را به اطلاع رسانی و رصد سیل و مسائل پیرامونی آن اختصاص دهند و در روز حداقل دو بار اطلاعات صحیح و قابل اعتمادی را در اختیار عموم خصوصاً مردم درگیر سیل قرار می دادند. در این زمینه استفاده از اساتید فن در دانشگاههای کشور و کارشناسان خبره می توانست بسیار موثر باشد. مسائلی مانند تردید در پایداری سدها و مسائل مربوط به هورالعظیم و یا پهنه بندی سیل و مناطق در خطر می توانست از این طریق به شکل بهتری به مردم انتقال داده شود.
5- عدم مشاهده اثرات دستگاه مدیریت بحران و سازمان پدافند غیرعامل کشور در صحنه بحران آن طور که باید و شاید.
گرچه مدیریت بحران استانداری خوزستان از نظر کار و تلاش بی وقفه بسیار خوب ظاهر شد امّا انتظار این بود که با وجود این دو دستگاه که سالیان سال است در کشور برای چنین مواقعی ایجاد شده اند بدون بحران زدگی به برنامه ریزی مدون و تقسیم کار صحیح برای مدیریت بهتر و حضور امکانات و ادوات بروز در شرایط بحران در منطقه بپردازند امّا متاسفانه نوع امکانات و مدیریتی که انتظار می رفت مشاهده نشد.
6- نبود فرهنگ مقابله با حوادث در بین مردم.
در این واقعه شاهد این بودیم که متاسفانه فرهنگ مقابله با حوادث و بحران در کشور ضعیف است و لذا می طلبد که آموزش چگونگی مواجهه با بحرانها در سیستم آموزشی رسمی و غیر رسمی کشور بصورت جّدی پیگیری گردد.
7- مشکل سیستم دفع رواناب و فاضلاب شهری خصوصاً در شهر اهواز.
این مشکل در یادداشت جداگانه ای از طرف نگارنده به تفصیل بیان شده است.
8- عدم وجود امنیت در مناطق سیل زده.
متاسفانه بیشتر مردمی که باید مناطق سیل زده را به موقع ترک می کردند و علی رغم هشدارها صرفاً به جهت عدم وجود امنیت حاضر به ترک محل زندگی خود نبودند و تا لحظه آخر سعی در ماندن در محل سکونت خود داشتند. این مسئله که حتی در زمان سیل مردم احساس امنیت برای خود و اموال خود ندارند مسئله ای جدی است و متاسفانه نشانه ای از وضعیت امنیت در روزهای عادی هم هست و باید برای دستگاههای متولی امنیت حائز اهمیت و توجه ویژه باشد.
9- تعدد مراکز تصمیم گیری.
گرچه ورود دستگاههای متعدد و غیر مرتبط در مواقع بحران، طبیعی و معمول است امّا در این مواقع نباید شیرازه تصمیم گیری و مدیریت بحران بهم ریخته شود. دستگاه مدیریت بحران برای چنین مواقعی ایجاد شده است و باید بتواند در هنگامه بحران سیستم مدیریت یکپارچه خود را بدون تعلل و آشفتگی پیگیری نماید. متاسفانه بارها مشاهده شد که در مورد یک موضوع خاص دستگاههای متعددی بدنبال راهکار و ارایه طریق هستند و لذا این مسئله سبب هرز رفتن نیروها و امکانات می گردید. در زمینه مدیریت سیل در منطقه نیز همین اشکال دیده شد. یعنی با توجه به اینکه مدیریت سیلاب و مسیل ها در استان بعهده سازمان آب و برق استان می باشد و همه کارها باید با هماهنگی این دستگاه انجام شود امّا مشاهده شد که متاسفانه دستگاههای متعددی در مورد سیلاب و هدایت آن به مسیل ها بصورت مجزا تصمیم می گرفتند. و این ناهماهنگی ها ورود آب به معبرهایی که هماهنگی نشده بود و صحیح نبود را در چند مورد سبب گردید.
نکته آخر اینکه اکنون که نقطه بحرانی واقعه فروکش کرده است مسائل دیگری رفته رفته سر باز می کند. متاسفانه اکنون اکثر مردم صدمه دیده در وضعیت نامناسبی قرار دارند و مسائل بهداشتی، معیشتی و روحی و روانی رفته رفته پدیدار می شوند و ممکن است مقاومت آنها را در هم بشکند. یادمان باشد که اکثر هم وطنان گرفتار در سیل همان هایی هستند که در بحبوحه جنگ تحمیلی نیز صدمات زیادی را متحمل شدند و از بد حادثه روی خوش زندگی را کمتر لمس کرده اند. لذا اکنون وقت آن نیست که هم وطنان خود را به خود رها کنیم و علیرغم وجود انتقادات جدی به عملکرد حاکمیت و دولت در مدیریت مطلوب کشور، و در این وانفسای تنهایی مردم ایران و گستاخی دشمنان قسم خورده، باید دستها را همچنان بالا نگاه داریم و با وحدت و همدلی، سیل زدگان و مصیبت دیدگان را یاری دهیم تا زندگی عادی خود را بازیابی کنند و تالمات روحی آنان کاسته شود. باید بپذیریم که همچون دوران دفاع مقدس، ملت ایران می تواند و باید به تنهایی از پس ناملایمات و فشارهای روزگار برآید و همچنان بالنده در صحنه باقی بماند.