شوشان - دکتر ایرج مزارعی / کارشناس مسائل استراتژیک و مدرس دانشگاه :
در این روزها ما شاهد تحرکات و فعل و انفعالات زیادی چون ورود ناو هواپیمابر آبراهام لینکن، هواپیمای B 52، موشک های پاتریوت و مباحثی چون طرح مذاکره پیشنهادی آمریکا با ایران در منطقه خلیج فارس
میباشم که خود را در صدر و هد لاین خبری افکار عمومی کشورهای جهان قرار داده است و بتبع آن تحلیل های متفاوتی از جنگ یا عدم جنگ را در این زمینه در پی داشته است .
منطقه خلیج فارس به جهت اهمیت و نقش ژئو استراتژیکی ، ژئو پلتیکی و ژئواکونومیکی همیشه از جایگاه ویژه برای کشورهای این منطقه و تمام بازیگران سیاسی جهان برخوردار بوده است . چرا که تنگه هرمز در این منطقه که دومین تنگه بین المللی شلوغ دنیا است روزانه حدود ۲۰ میلیون بشکه نفت یعنی چیزی حدود ۴۰ درصد نفت عرضه شده جهان را توزیع میکند که بدون شک بر هم خوردن نظم و دیسیپلین این منطقه تاثیر زیادی بر اقتصاد کل جهان می تواند داشته باشد .
در این جا بر این هستم که تاکید کنم به جهت اینکه صادرات ۸۸ درصد نفت عربستان ، ۹۸ درصد عراق ، ۹۹ درصد امارات و ۱۰۰ درصد کویت از تنگه هرمز میباشد و همچنین موقعیت استراتژیکی ایران و حاکمیت ارضی و مرزی بر این منطقه طبق قوانین بین المللی و حقوق دریاها بدون شک هر گونه جنگ علیه ایران میتواند اقتصاد جهان را تحت تاثیر جدی قرار دهد و حتی قیمت نفت را به سه برابر قیمت فعلی یعنی چیزی حدود ۲۰۰ دلار هم برساند .
با عبور از شرایط و اهمیت استراتژیک تنگه هرمز باید عنوان نمایم که عقل نظامی هم حکم میکند که همیشه وجود و نمایش تسلیحات پیشرفته نظامی دلیلی برای جنگیدن نیست، بلکه خود تضمینی است که جنگی شروع نشود. حتما همه باور داریم که تا کنون سلاح هسته ای در نزد دارنده های این ابزار خطرناک توانسته از جنگ مستقیم این کشورها جلوگیری کند و برای همین است که بعد از حدود ۷۰ سال هنوز جنگی بین دارندگان سلاح اتمی صورت نگرفته است. شاید اغراق امیز نباشد که بگوییم اگر پاکستان و هند سلاح هسته ای نداشتند تاکنون وارد جنگ جدی و تمام عیار با همدیگر شده بودند .
در این جا مجددا تاکید می کنم که بنظر نگارنده فعلاً جنگ برنامه ریزی شده و ساختار مند در دستور کار آمریکا و ایران قرار ندارد ، اما این بدان معنی نیست که یک حماقت ، اشتباه محاسبه و یا حتی خود باوری بیش از حد نمی تواند طرفین را به یک جنگ ناخواسته و خارج از کنترل وارد نماید.
از نظرگاه فرمانده کل قوای نظامی ایران مقام معظم رهبری ، استراتژیستهای نظامی و دستگاه وزارت خارجه ایران هم ما به کرات شاهد استراتژی عدم جنگ ساختار مند بین دو کشور ایران و آمریکا بوده آیم هر چند همه
معتقدیم که هم اکنون در شرایط جنگ نابرابر اقتصادی و سیاسی میان ایران و آمریکا میباشیم .
کوتاه سخن اینکه ایران با اعمال استراتژی " صبر استراتژیک " معتقد است که بدنبال جنگ در منطقه نمیباشد و جنگی هم شکل نخواهد گرفت هر چند به جهت وجود آسیب ها و مخاطرات ناشی از ضعف داخلی کشورهایی چون عربستان و امارات و حتی امریکا کشور ایران میتواند این منطقه را به سیاه چاله ای بزرگ و قبرستانی بزرگ برای آمال و ارزوهای این کشورها تبدیل نماید . بنابراین بر اساس دکترین نظامی ایران ، منطق امروز بیدار کردن وجدان عمومی مردم سراسر جهان برای جلوگیری از یک جنگ فاجعه بار در منطقه و جهان است و به اعتقاد نگارنده نیز در این شرایط پیچیده موجود افکار عمومی و اکثریت صلح طلب جهان باید در مقابل خواست اقلیت جنگ طلب بر طبل تعامل و صلح و هم زیستی مسالمت امیز ، بکوبند تا شاهد جهانی عاری از جنگ باشیم .