شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت :
آنتونی کوئین هنرپیشه نقش اول فیلم بلوف، در پرده ای می گوید؛ یک بلوف خوب، بلوفی است که نخست گوینده اش آن را باور کند.
"شیرین هانتر" در مقاله ای تحت عنوان خطرات محاسبات اشتباه و جنگ احتمالی با ایران نوشت:
با وجود تشدید فشارها هیچ علامتی نیست که نشان دهد تهران بطور کامل از خطرات سیاست مقابله به مثل مخاطره آمیز با واشنگتن آگاه است.
مقامات ایران هنوز آشکارا بر این باورند که ترامپ نمی خواهد درگیر جنگ با ایران شود و تنها جان بولتون و پمپئو او را به این سمت می کشند.
شاید این تصور درست باشد اما این احتمال برابر و شاید قوی تر هم وجود دارد که ممکن است اینگونه نباشد.
کسانی که می گویند ترامپ یک بیزنسمن خواهان معامله با ایران است درک نمی کنند که حتی شخصی با قدرت رئیس جمهور آمریکا نیز نمی تواند صرفا بر اساس خواسته های خود عمل کند، منافع کانون های قدرت در آمریکا، سیاست داخلی و خواسته های متحدان منطقه ای هم مطرح است.
"شیرین هانتر" در این مقاله، صوری و کاملا، یکطرفه و بدون در نظر گرفتن آیتم هایی چند ورود کرده است آیتم هایی از قبیل مخالفت خوانی های موجود و آشکار که در درون گنگره و دیگر محافل حاکمیتی ایالات متحده و نیز هراسناکی متحدین آمریکا در منطقه مانند عربستان، امارات و اسرائیل وجود دارد که بدلیل وجود نقاط آسیب پذیری فراوانی که دارند در صورت بروز جنگ، بدون تردید متحمل خساراتی جبران ناپذیر می شوند .
"شیرین هانتر" در جایی دیگر از مقاله ی خود می نویسد:
مشکلات ایران با آمریکا منابع ساختاری و ایدئولوژیک دارد و بدون پرداختن به این مسائل و رسیدن به نوعی سازش، تغییر در ریاست جمهوری آمریکا موجب حل اختلافات ایران و آمریکا نمی شود.
حتی در دولت اوباما نیز امضای برجام موجب بهبود در روابط دوجانبه نشد. با این وجود، تهران هنوز به عدم تمایل ترامپ به جنگ یا شکست او در انتخابات 2020 امید بسته است.
نگارنده معتقد است، که "شیرین هانتر" در این مقاله بطرفیت از سیاست های آمریکا در قبال ایران، در تقویت سناریوی بلوف نقش ایفاء کرده و از این طریق می کوشد، تا سرپوشی بر روی تمام اختلافات موجود در اردوگاه غرب و متحدینش بر سر برجام و مسایل ایران بگذارد به گونه ای که نشان دهد بدلیل وجود منابع ساختاری و ایدئولوژیک فراوان که سر راه حل اختلافات آمریکا و ایران وجود دارد، بطوریکه حتی نقش تاثیرپذیری رئیس جمهوری آمریکا در آن منتفی است و لذا تلویحا به ایران می رساند که با تغییر ترامپ هم، از این نمد کلاهی برای شما بافته نمی شود.
نگارنده براین باور است چنانچه ریاست جمهوری در آمریکا نقش تاثیرگذاری در تعیین سیاست های خارجی ندارد پس اگر اینچنین است، چرا، اپوزیسیون برانداز و مخالفان جمهوری اسلامی فوج فوج به ایشان نامه نوشتند که ایران را با شدیدترین وضع تحریم ها تضعیف بنماید و سپس با ایماء و اشاره چراغ سبز حمله نظامی را برای وی نشان داده اند.!؟
چگونه است وقتی که آمریکا، به صلاح خود نمی بیند که از در دشمنی با ایران وارد تنش شود همین اپوزیسیون برانداز و مخالفان خارج نشین و پیروان داخلی شان، رهبران ایران را دست نشانده ی آمریکا و غرب معرفی می نمایند.!؟
به هرحال پیرو همین بن مایه ها ی این گونه تحلیل های سطحی، در جایی دیگر "شیرین هانتر" بسیار ساده لوحانه اقدام به پیش بینی می نماید:
اما آمریکا هرگونه حمله به ایران را پیشاپیش تبلیغ نخواهد کرد.
واشنگتن در برابر دشمنان و رقیبان، سیاست پیش بینی ناپذیری را در پیش می گیرد و این راهبرد بیش از همه شامل ایران می شود.
از این رو، جنگ ممکن است در نتیجه عصبی شدن ایران و اقدامی نابخردانه از سوی نظامیان یا یک حمله غافلگیرکننده آمریکا روی بدهد.
ایرانی ها همچنین محاسبه می کنند که می توانند خسارت کافی به آمریکایی ها وارد کنند که آنها را مجبور به پایان جنگ خواهد کرد.
این فرض ایران بر این مساله استوار است که آمریکا خواستار کاهش دخالت نظامی در خاورمیانه و همچنین مخالفت مردمی در آمریکا با جنگ است.
اما ایرانی ها درک نمی کنند که کاهش شدید قدرت نظامی و اقتصادی ایران، شرط لازم کاهش حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه است.
بعید است که آمریکا خاورمیانه را ترک کند و به ایران اجازه دهد که خلاء را پر کند.
بسیاری از صاحبنظران غربی رفتار "کبکی" ایران را تشویق می کنند.
آنها بیرون از گود نشسته اند و می گویند لنگش کن! و تاکید می کنند که جنگ با ایران خسارت های زیادی برای آمریکا خواهد داشت یا اینکه ایران عراق نیست و .. اما بنگرید که در عراق و افغانستان چه شد؟ خسارت مادی و انسانی عراق در آن جنگها با خسارتهای وارد شده به این کشورها قابل مقایسه نیست. ما با افسانه های یونان باستان رو به رو نیستیم.
اینجا زندگی واقعی است و پای سرنوشت میلیونها ایرانی در میان است.
از این رو، سکوت و بی عملی توجیهی ندارد. تمام کسانی که حرفشان در تهران و واشنگتن خریداری دارد باید هرکاری می توانند برای توقف حرکت به سمت جنگ انجام دهند.
گام اول برای این کار توقف دمیدن در تنور توهمات مربوط به توانایی های ایران و آسیب پذیری های آمریکا در جنگ احتمالی آینده است.
نتیجه گیری :
پر مسلم است که "شیرین هانتر" با این بلوف زنی هایی که خود آنها را باور نکرده است، مترصد آن است تا عفریت ترس و واهمه را در میان اذهان مردم ایران برانگیزد و با ایجاد جو روانی، فشار مضاعفی را بر روی اعصاب و مغز تصمیم گیران دستگاه دیپلماتیک ما بیاورد، تا آنها در یک وضعیت اوراژنسی قرار بگیرند و عجولانه به میزه مذاکره بنشینند که عاقبتی جزء باختی شرم آور نداشته باشد.