شوشان - دکتر ایرج مزارعی / کارشناس مسایل استراتژیک و مدرس دانشگاه :
جهان تا کنون دو جنگ بسیار مهم یکی در سال ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ و دیگری از سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ را شاهد بوده است که در هر دو مجموعا حدود ۱۰۰ میلیون انسان بیگناه کشته شده اند و تاریخ نیز این جنگها را بعنوان "قله خشونت" در گذر زمان ثبت کرده است . جنگی که از مهمترین نتایج دیگر آن پایان امپراتوری آلمان ، عثمانی ، اتریش - مجارستان ، روسیه ، ایتالیا و ژاپن بود .
در اینجا سعی میکنم از جزئیات و مختصات دو جنگ فاصله بگیرم و شما مخاطبین خود را با نوعی دیگر از جنگها با ساختار و رویکردی جدید آشنا نماییم .
بله غرض از این نوشتار همان جنگ جهانی سوم با رویکرد اقتصادی است که چندین سال از آغاز آن میگذرد و دامنه و گستره آن تقریبا کلیه کشورهای جهان را گرفته است که البته باید اذعان کرد که ۵۰ کشور جهان بیش از سایر کشورهای جهان درگیر این جنگ نابرابر اقتصادی میباشند .
متاسفانه بسیاری از کشورها و مردم بهعلت حافظه ذهنی و تاریخی خود و بعبارتی دقیق تر برداشت ذهنی که از «جنگ» دارند، آمادگی پذیرش یک مفهوم جدید از وضعیت جنگی غیر از آنچه درگیری نظامی میباشد را در ذهن خود ندارند .
واقعیت این است که کوس و صدای بوق این جنگ اقتصادی مدتها است که در جهان به صدا درآمده است . مخصوصا اگر بر این باور باشیم که محتوی ، مفاهیم و مختصات جنگ با گذر زمان عوض شده اند هر چند اهدف و غایت جنگ نظامی و اقتصادی تغییری نیافته است.
در جنگ جهانی اقتصادی امروز هواپیما ، ناو ، بمب اتم ، ارتش کلاسیک و سلاح شیمیایی کاربردی ندارد و این تحریم های اقتصادی است که نقش محوری را ایفا میکند . سلاحی بدون دود و ویرانگری فیزیکی که آثار آن بسیار مخربتر از هر سلاح دیگری میتواند باشد .
جنگ جهانی اقتصادی جدید بر سه مولفه جدید استوار است :
۱- دلار
۲- تحریم
۳- تعرفه
دقیقا بعد از فروپاشی نظام دو قطبی در جهان در سال ۹۰ میلادی ما شاهد آغاز این جنگ در قالب امپریالیسم سرمایه داری بودیم . مدلی که آمریکا از طریق ان بدنبال هژمون کردن نظام سرمایه داری بر اقتصاد کل جهان بوده است .
دلیل اینکه من این جنگ را جنگ جهانی سوم میدانم در این است که همه کشورهای جهان از اتحادیه اروپا ، ژاپن ، چین ، روسیه ، آفریقا ، آمریکای لاتین و کشورهای اسیایی همه درگیر این جنگ میباشند . در این جنگ آنجا که سلاح تحریم اثرگذار بوده است از تحریم و آنجا که تحریم مفید واقع نبوده از تعرفه استفاده شده است .
در این جنگ نیز مانند جنگ جهانی اول و دوم ما شاهد ائتلاف و اتحاد کشورها علیه همدیگر میباشیم که اوج آن را در ائتلاف کشورهای پیرو آمریکا با همان محوریت دول متفق علیه ایران در این روزها می باشیم .
در پایان باید عنوان نمایم که این جنگ همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد مگر اینکه ما شاهد برنامه های مدون اقتصادی چون مقاومت و ایستادگی کشورها ، ائتلاف و همکاری کشورهای مختلف جهان بویژه ائتلاف منطقه ای با یکدیگر ، نشست سران کشورهای بزرگ اقتصادی جهان علیه آمریکا ، جایگزینی واحد پول مشترک جدید ، حذف تعرفه گمرکی بین خود ، افزایش صادرات و بازسازی اقتصادی و طراحی مکانیسم جدید اقتصادی با محوریت کشور چین و کشورهای برخوردار و در حال توسعه جهت پایان دادن به این جنگ نابرابر اقتصادی باشیم .