ظاهراً با آمدن عیسی کلانتری به این سازمان، قرار بر این است که "مهر پایان" بر بسیاری از پروژههای محیطزیستی کوبیده شود که تا به امروز ناتمام مانده بود!
حکایت این روزهای محیط زیست کشورمان، حکایت تلخ و عجیبی است، محیط زیستی که هر روز شاهد نحیف و رنجورتر شدن آن هستیم و واکنش عموم ما به اتفاقات ناگوار این حوزه بهگونهای است که انگار یک نسخه دوم از محیط زیست و طبیعت ایرانزمین را در پستوی خانه خود داریم و در صورت نابودی آن بهراحتی بهسراغ نسخه ذخیرهشده آن خواهیم رفت!!
اینکه چرا بخش زیادی از مردم، حساسیت حداقلی به موضوعات و چالشهای محیط زیستی کشور ندارند در حالی که این امر، ارتباط تنگاتنگی با حیات و زیست آنها دارد، مسئلهای است که باید در قالب مستقلی به آن پرداخت اما تأثیر سیاستگذاریها و اقدامات حاکمیتی و دولتی بر شرایط محیط زیست کشور، مسئلهای است که در مطلب پیشِرو مدنظر است؛ اقدامات و سیاستگذاریهایی که در بسیاری از اوقات طی چند دهه گذشته از مجاریای مانند سازمان حفاظت از محیط زیست کشور، نهتنها شرایط را بهتر نکرده بلکه زخمی ناسور بر پیکره محیط زیست کشور اضافه هم کرده است.
فقط کافیست به آمدورفتهای این سالهای رؤسای سازمان محیط زیست کشور نگاهی داشته باشیم! شاید بشود کوتاه و خلاصه گفت "هر روز بدتر از دیروز!".
اما شاید بتوان میان این رفتوآمدهای سکانداران محیط زیست کشور، مرداد سال 96 را نقطه عطف تلخی در تاریخ این سازمان دانست؛ آمدن "عیسی کلانتری" بهعنوان سکاندار سازمان محیط زیست بعد از معصومه ابتکار در دولت دوم حسن روحانی، نقطه شروع اتفاقات ناگوار متعدد و جدیدی در این سازمان عریض و طویل شد.
ظاهراً با آمدن عیسی کلانتری به این سازمان، قرار بر این است که "مهر پایان" بر بسیاری از پروژههای محیطزیستی کوبیده شود که تا به امروز ناتمام مانده بود! پروژههایی که تا پیش از این کورسوی امیدی به اصلاح و ختم به خیر شدن آنها بود اما حالا ظاهراً کار باید یکسره شود... .
چند سال ایستادگی سازمان محیط زیست کشور در مقابل پروژه مشکوک "کشت و توسعه تراریخته" در کشور و استفاده از ظرفیت بدنه کارشناسان خبره حوزه زیستفناوری در این سازمان در احصاء و شناسایی مخاطرات و تهدیدات محصولات دستکاریشده ژنتیکی بهیکباره با آمدن کلانتری تبدیل به یک کابوس برای ناظران و فعالان محیط زیست کشور میشود؛ حالا دیگر خبری از اسناد ریز و درشت مخاطرات این دسته از محصولات و استفاده از تجربیات کشورهای اروپایی در ممنوعیت کشت و توسعه و مصرف محصولات GMO نیست بلکه حالا عیسی کلانتری آمده و در همان نشست خبری نخست خود با رسانهها و ضمن دفاع تمامقد و فاقد پشتوانه از محصولات تراریخته، مدعی سلامت محصولات تراریخته شده و چشم در چشم دهها خبرنگار با تمام توان پشت تریبون این سازمان مدعی میشود: "بر اساس مطالعات و تحقیقات 3ساله صورتگرفته در دانشگاه علوم پزشکی یزد، سلامت برنج تراریخته مورد تأیید کامل قرار گرفته است!!" ادعایی که تنها چند روز برای اثبات کذب بودن آن زمان لازم بود.
کلانتری حالا سازمان محیط زیست را جولانگاه فراخ و بدون کوچکترین جلودار برای خود میبیند؛ پروژههایی که تا به دیروز بهدلیل تبعات زیستمحیطی، جلوی آنها سد شده بود، حالا یکطرفه و بدون کوچکترین توجهی به مستندات این پروندهها با این توجیه که "صنعت نباید معطل محیط زیست بماند!" میرود که با امضاهایی نامیمون، زخمهای ناسور دیگری بر پیکره این دیار اضافه کند.
رابطه تیره این روزهای سازمان حفاظت محیط زیست و رسانههای غیروابسته به دولت را باید یکی از مهمترین پیامدهای آمدن عیسی کلانتری دانست؛ معاون رئیسجمهوری که هیچ ابایی ندارد از اینکه در آنتن زنده رادیویی و تلویزیونی در مقابل حجم انبوه استدلالات و اسناد ارائهشده از سوی خبرنگاران در نقد تصمیمات غلط محیط زیستی و غیرعلمی خود به این عبارت سخیف بسنده کند که "این آدمهای بیسواد را چرا به برنامه راه دادید؟!".
بیان موارد و تلخکامیهای این سالهای حضور کلانتری در محیط زیست از حوصله این مجال، خارج است اما حالا پس از گذشت دو سال از روی کار آمدن کلانتری، خبرگزاری تسنیم فرصتی برای گفتوگویی چالشی با یکی از معاونان کلیدی سازمان محیط زیست یافت؛ هفته گذشته تسنیم میزبان "حمید ظهرابی معاون محیط زیست طبیعی سازمان"، امیرعبدالرضا سپنجی، مدیرکل روابط عمومی و امور رسانه، میرزاده مشاور رسانهای ظهرابی و تنی چند از مسئولان محیط زیست بود.
اما معاون محیط زیست طبیعی سازمان محیط زیست در این نشست بهخلاف رویه و اخلاق ریاست این سازمان، با تأمل و حوصلهای درخور، شنوای انتقادات و سؤالات چالشی و صریح ما بود و در مقام پاسخ نیز نهایت تلاش خود را برای اقناع ما بهکار گرفت؛ صبر و حوصلهای در قامت معاونت این سازمان که در جای خود قابل ستایش و ارج نهادن است.
در این نشست، موضوعاتی چون ارزیابی عملکرد عیسی کلانتری، طرح بایوجمی برای احیای تالاب انزلی، پرورش تیلاپیا، واگذاری کنوانسیون تنوع زیستی، ادغام دفتر تالابها در معاونت محیط زیست دریایی، لغو بیمه پلنگ، صدور مجوزهای شکار و راهاندازی قرقهای خصوصی و... مورد بحث قرار گرفت.
مشروح بخش نخست گفتوگوی تسنیم با معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
تسنیم: در دور گذشته مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست و حضور خانم ابتکار در این سازمان، حداقل ارتباط و پل تبادلی برای بیان نقطهنظرات اصحاب رسانه با سازمان محیط زیست برقرار بود! با آمدن آقای کلانتری به این سازمان و آغاز دور تازهای از تصمیمات فاقد عقبه کارشناسی و بدون توجه به ابعاد مختلف زیستمحیطی، هر روز فاصله سازمان محیط زیست با رسانهها بیشتر و نگرانی رسانهها و فعالان محیط زیستی هم بیشتر و بیشتر شد؛ بدون تعارف باید گفت از نظر بسیاری از فعالان و ناظران محیط زیست کشور، عیسی کلانتری، بدترین گزینه برای سازمان محیط زیست محسوب میشود؛ ریاست این سازمان مهم در صیانت از محیط زیست کشور به دست فردی سپرده شده که خود اذعان دارد هیچ سررشتهای از موضوعات حیات وحش و محیط زیست ندارد! قرار است در ادامه حضور کلانتری در رأس سازمان محیط زیست شاهد چه اتفاقاتی باشیم، آیا شما بهعنوان معاون کلانتری، سمت و سوی این سازمان را رو به جلو ارزیابی میکنید؟!
ظهرابی: سازمان حفاظت محیط زیست، سازمانی حاکمیتی با بیش از 50 سال سابقه کار است و برندی است از نیروهای متخصص و علاقمند و عاشق؛ یکی از خصوصیات این سازمان در مقایسه با دیگر دستگاههایی که میشناسم و با آنها ارتباط داشتم این است که اغلب نیروهایش به محیط زیست حساسیت دارند.
کمتر دستگاهی پیدا میکنید که نیروهایش برای انجام وظیفه حاضر به جانفشانی باشند؛ آن هم وظیفهای که اگر انجامش ندهند، بهندرت کسی متوجه عدم انجام آن میشود؛ محیطبانی که در یک بیابان با شکارچی مواجه میشود اگر طبق وظیفه خودش بخواهد موضوع را پیگیری کند و با شکارچی درگیر شود، شما میدانید چه تبعاتی دارد اما اگر از کنار موضوع بگذرد و به وظیفهاش عمل نکند، کسی متوجه نمیشود اما این محیطبان جان و مال خودش را به خطر میاندازد برای وظیفهاش؛ اغلب کارشناسانی که با من کار میکنند هم مانند خودم که از محیطبانی شروع کردهام، چنین روحیهای دارند و حاضر نیستند اهداف و رسالت محیط زیستی را فدای مصالح کنند.
این خصوصیت سازمان محیط زیست است که کارکنانش عاشق محیط زیست هستند و باید گفت که طبیعت است که ما را عاشق میکند؛ وقتی در طبیعت کار کنی و با آن مأنوس شوی، عشقی در وجودت ایجاد میشود که حاضر نمیشوی بهراحتی از آن عبور کنی.
چنین سازمانی با چنین تفکرات و خصوصیاتی تحت تأثیر سیاستهایی که آسیبی به محیط زیست میرساند قرار نخواهد گرفت، بهعلاوه سازمان حفاظت محیط زیست حالا میتواند از پتانسیلها و توانمندیهایی که مدیری چون دکتر کلانتری در بخش اجرا و پیشبرد امور و چابکسازی دارد استفاده کند؛ آقای کلانتری خیلی صریح است و صراحت و صداقتش در گفتار و رفتار باعث میشود که بهراحتی بگوید "در حوزه حیات وحش تخصص ندارم و بنابراین از دیگران کمک میگیرم"!
کدام دستگاه ما مدیرش در همه حوزهها تخصص دارد؟ آن هم موضوعی مثل محیط زیست که مرتبط با حوزههایی چون شیمی، اکولوژی، جمعیتشناسی، دریا، متالوژی، معدن و مهندسی صنایع است؛ طبیعتاً کسی که میآید ممکن است بخشی را تخصص نداشته باشد البته خیلیها راستش را نمیگویند اما ایشان راستش را گفت که در حوزه حیات وحش تخصص ندارد.
اما ایشان در حوزه اکولوژی، آدم دانستهای است؛ تجربه کار در حوزه آب و کشاورزی دارد، متخصص حوزه آب است؛ از کشاورزی اطلاعات دارد؛ مهمترین مسئله محیط زیستی ما، آب است و مهمترین موضوع تأثیرگذار بر آب، کشاورزی است؛ باید کسی باشد که بتواند کشاورزی را مهار کند.
من شک ندارم که انتخاب آقای کلانتری، انتخاب درستی است! احتیاج داشتیم که کسی که دانستههای زیادی در حوزه کشاورزی داشته باشد، در سازمان حضور پیدا کند! ضمناً کسی منکر توان اجرایی آقای کلانتری در پیشبرد امور نیست، کلانتری کاری را که بخواهد انجام میدهد.
یکی از کارهایی که ایشان در سازمان محیط زیست بهطور جدی پیگیری میکند، نجات سازمان از انزوایی است که بهدلیل نه گفتن بدون توجیه گرفتارش شده بود! پیشتر بدون آنکه توجیه و توضیحی ارائه شود به پروژهها "نه" گفته میشد! اما آقای کلانتری میگوید: "بررسی علمی کنید و اگر مخالف هستید، توجیهات علمی و فنی ارائه بدهید".
مثالی میزنم؛ زمانی که من معاون محیط زیست فارس بودم، پروژهای در دست اجرا بود که از دشت ارژی به کازرون میرسید و از وسط منطقه حفاظتشده و از جنگلهای زاگرس عبور میکرد؛ موضع سازمان با این پروژه، مخالفت بود اما مسئولان پروژه میگفتند که این جاده هر هفته به تصادفات مرگبار منجر میشود و چارهای جز اصلاح جاده نیست؛ توجیه ما برای مخالفت با این طرح، مسائل اکولوژیکی بود.
میگفتیم زیستگاه جانوران تخریب میشود، کوه تخریب میشود، جنگل تخریب میشود، فرسایش ایجاد میشود و مخالف بودیم؛ آنها پیشنهاد دادند که "بیایید مسیری را طراحی کنیم که کمترین آسیب را برساند" اما سازمان بر مخالفتش پافشاری کرد! نتیجه این شد که جاده زده شد با بیشترین تخریب ممکن و از وسط زیستگاه زاگرسی منطقه حفاظتشده گذشت! تمام برنامههایی که برای احیای گوزن زرد در میانکتل داشتیم از بین رفت و آنها هم هیچ ملاحظه محیط زیستی را رعایت نکردند.
این محصول تفکری در محیط زیست است که میگوید "نه میگویم و راحت میشوم" اما آقای کلانتری میگوید "یا موافقت کنیم اما مشروط بر رعایت ملاحظات محیط زیستی یا اگر نه میگوییم توجیهات ما سنگینتر از توجیهات سایر نهادها باشد" ضمناً قانون میگوید در صورتی که پروژه عمرانی در داخل منطقه حفاظتشده اجرا میشود، اگر سازمان حفاظت محیط زیست با سایر نهادها به اختلاف خوردند، نهاد بالادستی وجود دارد که تصمیم میگیرد.
یکی از تغییراتی که آقای کلانتری ایجاد کرد، علمی شدن مباحث است؛ سابقه نداشت که معاون سازمان بیاید و ارزیابی کند که نیرویی که استخدام میشود چه قابلیتی دارد! حالا نهتنها من بلکه خود آقای کلانتری هم حضور دارند؛ این دومین وجهه موفقیت بود که آقای کلانتری به سازمان تزریق کرد؛ توان اجرایی و نفوذ او هم مهم است.
تسنیم: اینکه حضرتعالی میگویید "نه گفتن" یا موافقت سازمان محیط زیست باید مستحضر به عقبه کارشناسی و متکی به مستندات علمی و فنی باشد، قطعاً یکی از مطالبات جدی و اصلی ما در مقام رسانه است و اگر واقعاً شاهد چنین رویهای در سازمان محیط زیست باشیم، روزی صد مرتبه خدا را شکر خواهیم کرد!! اما اتفاقاً با آمدن کلانتری شاهد تصمیمات خلقالساعه و فاقد کوچکترین ارزیابی مخاطرات هستیم و بسیاری از تصمیمات کلانتری با بیتوجهی محض به مستندات علمی و مطالعات صورتگرفته اتخاذ میشود! در طول 2 سال حضور کلانتری در این سازمان در پروندههای مختلفی از جمله در پرونده تراریخت، شکار، تیلاپیا، صدور مجوزهای واحدهای صنعتی در مناطق حفاظتشده و... شاهد مواجهه کاملاً غیرمنطقی، متعصبانه و دیکتاتورمآبانه کلانتری در موضوعات محیط زیستی هستیم؛ آیا واقعاً شما در مقام معاون این سازمان از این دست عملکردها و خروجیهای کلانتری دفاع میکنید؟!
ظهرابی: درباره شکار اطلاعات شما کامل نیست! درباره تیلاپیا هم شخصاً تأکید دارم که اگر رها بشود یا اگر از جنس خوبی نباشد، برای محیط زیست خطرناک است! به همین دلیل سازمان مجوزهایی که صادر میکند صرفاً برای پرورش تیلاپیای یکجنسی و در استانهایی است که رودخانه ندارد؛ زمانی که سازمان بهطور کامل با پرورش تیلاپیا مخالف بود تیلاپیا بهصورت غیرقانونی در شمال و جنوب پرورش داده میشد و در قالب ماهی زینتی در حساسترین اکوسیستمها تکثیر میشود؛ هدف از صدور چنین مجوزهایی جهتدادن به موضوع با کمترین آسیب است! این مدیریت است؛ مخالفت کردن، مدیریت نیست!
تسنیم: احیای تالاب انزلی با "طرح بایوجمی" بهشدت مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفته و نسبت به پیامدهای سوء آن هشدار داده شده است؛ چرا سازمان حفاظت محیط زیست در بیتوجهی به این هشدارها تا جایی پیش میرود که سرانجام با ورود دادستانی استان، از اجرای این طرح جلوگیری شود؟
ظهرابی: مبنای اطلاعاتتان درست نیست و در نتیجه قضاوتتان هم اشتباه است! یک شرکت دانشبنیان در اصفهان این پیشنهاد را داد و گفت که به مادهای دست پیدا کرده که فرایند زیستپالایی تالاب را افزایش میدهد؛ زمانی که این پیشنهاد به ما رسید، خودمان هم آن را باور نداشتیم حتی نگرانی هم داشتیم!
اما در مرحله اول رفتیم جایی که آسیبی به تالاب وارد نشود بررسی کردیم و دیدیم آسیبی ندارد؛ با نظارت سازمان تحقیقات شیلات کنار تالاب انزلی که نزدیکترین خصوصیات اکولوژیکی به تالاب را دارد، داخل استخرهای 5هکتاری این طرح مورد بررسی قرار گرفت؛ دکتر کرباسی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران که از متخصصان بهنام امور تالابهاست و قبلاً هم معاون دریایی بوده، ارزیابی ریسک را انجام داد و گزارش منتشره شیلات را ارزیابی ریسک کرد و در جلسه گزارش داد که "تا به حال به هیچ موردی برخورد نکردیم".
نتیجه این بوده که استفاده از این موارد باعث بهبود وضعیت این حوضچهها شد و خروجی این شد که این کار مثبتی بوده است؛ هم عمق تالاب افزایش پیدا کرد هم شفافیت آن و هم اکسیژن محلول در آن؛ گیاهانی که تالاب را به مرداب تبدیل میکنند کم شدند و ماهیها افزایش وزن پیدا کردند.
سپس کارگروهی تشکیل دادیم از دانشگاه تهران، معاونت علمی فناوری و مراکز علمی و تحقیقاتی و کارشناسان محیط زیست؛ جمعبندی این بود که طرح را مستقیماً داخل تالاب اجرا نکنیم؛ قرار شد در مرحله دوم در داخل تالاب بهصورت پایلوت هم در بخشهای ایزولهشده در محیطی 50هکتاری با کمترین تبادل با بخشهای تالاب، این ماده را اضافه کنیم و دانشگاه تهران وضعیت مهرهداران و بیمهرگان را بررسی کند.
تفاهمنامهای که من با شهرک علمی صنعتی اصفهان امضا کردم این است که اگر این طرح مفید واقع نشد یا اگر خسارتی به محیط زیست وارد کرد، شهرک علمی صنعتی اصفهان باید خسارت بدهد؛ متأسفانه آنچه منتشر میشود و در اختیار دادستان قرار میگیرد، اشتباه است؛ شک نکنید که من هم وقتی با موضوعی مثل بایوجمی مواجه میشوم، نگران میشوم؛ اینطور نیست که همه چیز را قبول کنیم؛ نمیدانید که چه مراحلی را طی کردیم تا با این طرح موافقت کردیم و با شهرک علمی صنعتی اصفهان توافقنامه امضا کردیم.
تسنیم: متأسفانه سابقهای که از آقای کلانتری در محیط زیست سراغ داریم، خلاف اظهارات اخیر شما درباره ارزیابی مخاطرات طرحهایی مثل بایوجیمی در تالاب انزلی را نشان میدهد! با این توضیح که در جریان منازعه بر سر مخاطرات کشت و مصرف "برنج تراریخته" گونه طارم مولایی، کلانتری در نخستین نشست رسمی خود با رسانهها مدعی انجام تحقیقات 3ساله درباره سلامت این محصول تراریخته توسط دانشگاه علوم پزشکی یزد و تأیید سلامتی آن شد! اما بعداً خود دانشگاه علوم پزشکی یزد هم از انجام چنین تحقیقاتی بهروی این محصول تراریخته اظهار بیاطلاعی کرد! پس جناب آقای ظهرابی به ما اجازه بدهید در جریان اخیر و بهصحت اینکه حضرتعالی میگویید مخاطرات طرح بایوجیمی توسط دانشگاه تهران، مورد ارزیابی قرار گرفته است، شک کنیم و آن را از شما نپذیریم! در ثانی؛ اگر در نهایت، تحقیقات شما به این نتیجه برسد که اجرای این طرح در تالاب، مضر و خطرناک است اما ریاست سازمان مانند رویه غالب خود همچنان اصرار بر انجام این طرح پرمخاطره داشت، آیا در آن صورت برای ایستادن بهروی نظر کارشناسی خود، از مقام خود در محیط زیست استعفا خواهید داد؟!
ظهرابی: ایشان رئیس من هستند و دستور میدهند؛ من کاری نمیتوانم بکنم! اگر خسارتی وارد شود، از شهرک علمی صنعتی اصفهان خسارت میگیریم! ما هم چشممان را نسبتهایم؛ سم نمیریزیم در تالاب! میدانیم این ماده چیست و در استخرها امتحان کردهایم.
تسنیم: اسم شرکت مجری طرح بایوجیمی چیست؟
ظهرابی: نمیدانم.
تسنیم: اسم شرکت "نانو صنعت پرشیا" است که گفته میشود آقای کلانتری هم عضو هیئت مدیره این شرکت هستند! اتفاقاً یکی از مواردی که باعث شک در صحت اجرای این طرح شده و شائبه برخی مناسبات مالی پنهان را ایجاد کرده، همین مسئله حضور کلانتری در هیئت مدیره شرکت مجری این طرح است!
ظهرابی: من این چیزها را نمیدانم.
تسنیم: اخیراً دفتر تالابها از معاونت محیط زیست طبیعی جدا و در معاونت دریایی ادغام شده است؛ آیا حضرتعالی با این تغییر موافق بودید؟
ظهرابی: این یک موضوع دوطرفه است؛ اوایل تحلیلم این بود که زیستگاههای تالابی نوعی از زیستگاههای آبی هستند که سازمان باید کنار زیستگاههای خشکی مدیریت کند؛ از این منظر بهتر بود دفتر تالابها در معاونت محیط زیست طبیعی باقی بماند چون ارتباط بین اکوسیستمهای آبی و خشکی آنقدر در هم تنیده است که نمیتوان آنها را جدا کرد.
اما از منظر آن منطقی که جدا شدن دفتر تالابها را دنبال میکرد با توجه به اینکه معاونت طبیعی مشغله بسیار زیادی دارد و با مسائل گستردهای مواجه است، بهتر است فردی با فراغبال بیشتری مسائل آب را بهعنوان مهمترین اولویت محیط زیست کشور پیگیری و دنبال کند.
اول صحبت این شد که مرکزی جداگانه تحت عنوان آب و محیط زیست ایجاد کنیم که مسائل محیط زیستی آب و حقآبهها را مدیریت کند؛ بعد تصمیم بر این شد که معاونت دریایی بماند و تالابها به آن منتقل شود؛ آن منطقی که میگفت آب بهطور خاص پیگیری جدی شود و وقت بیشتری به آن اختصاص یابد، غالب شد و به من هم که اعلام کردند، پذیرفتم.
در نتیجه حالا، مواجهه با وزارت نیرو برای پیگیری حقآبهها، مواجهه با وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صنعت برای کاهش مصرف و مواجهه با آب و فاضلاب برای بهینهسازی مصرف بهصورت متمرکز در معاونت دریایی پیگیری میشود و بحثهای اکولوژیکی و زیستگاهی و حیات وحش و مدیریت مناطق در معاونت محیط زیست طبیعی باقی میماند.
تسنیم: با واگذاری مرجعیت کنوانسیون تنوع زیستی به وزارت جهاد کشاورزی هم موافق بودید؟
ظهرابی: کنوانسیون تنوع زیستی از مسائل پیچیدهای بود که بدون تعارف باید بگویم اوایل نگران بودم که انتقال آن به دستگاهی که بهرهبردار تنوع زیستی است پیامدهایی داشته باشد؛ پیگیری هم کردیم اما نهایتاً دولت تصمیم گرفت البته یک نکته مهم اینکه همان موقع هم علیرغم اینکه قانون الحاق ایران به کنوانسیون تنوع زیستی در سال 75 با پیگیری سازمان حفاظت محیط زیست در مجلس تصویب شده بود اما مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی وزارت خارجه بود نه سازمان حفاظت محیط زیست یعنی وزارت خارجه بود که که با هماهنگی سازمان کار میکرد.
سازمان هم گزارشهای سالانه ملی تنوع زیستی، سیاستگذاریهای تنوع زیستی را تهیه و منتشر میکرد اما مرجعی که با بینالملل در تماس بود وزارت خارجه بود اما وقتی که مرجعیت از وزارت خارجه به وزارت جهاد منتقل شد دلیل نگرانی من این بود که وزارت جهاد کشاورزی، بهخلاف وزارت خارجه، خودش بهرهبردار تنوع زیستی بود؛ به هر حال مصوبه هیئت دولت ابلاغ شد و ما موظف بودیم اجرا کنیم.
قانون میگوید مصوبه هیئت دولت را باید اجرا کرد اما کار که پیش رفت با وزارت جهاد کشاورزی به توافقهایی رسیدیم که کار با هماهنگی پیش برود؛ شورایی مشترک تشکیل دادیم که دبیرخانه کنوانسیون تنوع زیستی و فوکالپوینتهای تنوع زیستی را با هم اداره کنیم.
حالا احساس من این است که وزارت جهاد کشاورزی در حوزه منابع مالی و پرسنل تخصصی توانمندیهایی دارد که میتواند به ما کمک کند تا جایگاه کنوانسیون تنوع زیستی را ارتقا دهیم بنابراین الآن دیگر زیاد نگرانی ندارم و آخرین موضع رئیس سازمان را در این باره تکرار میکنم که "با توجه به اینکه توانمندیهایی در وزارت جهاد میبینم که میتواند باعث تقویت جایگاه کنوانسیون شود با واگذاری موافقت کردم اما اگر هر لحظه احساس کنم سازمان حفاظت محیط زیست توانمندیهای لازم را کسب کرده باز میتوانیم از دولت مصوبهای بگیریم و مرجعیت ملی این کنوانسیون را به سازمان واگذار کنیم".
تسنیم: پس زمانی که از واگذاری مرجعیت کنوانسیون تنوع زیستی به وزارت جهاد کشاورزی نگران بودید بهعنوان معاون محیط زیست طبیعی نتوانستید نظرتان را اعمال کنید؟
من پیشنهادها و دیدگاهها و نظراتم را منتقل کردم؛ دولت تصمیم میگیرد؛ من تصمیمگیرنده دولت نیستم... .
(پایان بخش نخست)