شوشان - جمال درویش:
نمیگویم اصلاح مجلس میگویم پاکسازی مجلس زیرا گروهی از مردم به دلایلی نسبت به واژه اصلاح دچار آلرژی هستند و ما نیز بنا نداریم اسباب اذیت و آزار کسی را فراهم کنیم .القصه نگارنده پیشنهاد میکند شعار این دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی که در اوایل اسفند ماه سال جاری برگزار میگردد" پاکسازی مجلس شورای اسلامی" باشد اگر در لزوم اصلاحات یا مفهوم آن میان سیاسیون اختلاف نظر وجود دارد امیدوارم در لزوم پاکسازی اختلافی نباشد.
پاکسازی امر پسندیده ای است چه در مجلس چه در دولت و چه در قوه قضائیه یا هر جای دیگر چون از قرار معلوم همه ملت از کوچک و بزرگ بر این امر اتفاق نظر دارند که فساد درزوایای مختلف جامعه رخنه کرده است تا جایی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز بارها این موضوع را صراحتا در برنامه های خود منعکس نموده است ،در بادی امر به نظر می رسد که پاکسازی مجلس از وظایف شورای محترم نگهبان باشد گرچه در قانون اساسی چنین وظیفه ای صراحتا برای شورای نگهبان منظور نشده است ولی از ماده 3 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی (نظارت بر انتخابات.....) که یکی از وظایف شورای محترم نگهبان است خصوصا تفسیر استصوابی این نظارت چنین بر می آید که یکی از دلمشغولی های جدی شورای محترم نگهبان دور نگهداشتن مجلس شورای اسلامی از هر گونه فساد و ناخالصی است ! البته قانون اساسی بیشتر به مصوبات مجلس توجه نموده است و وظیفه اصلی شورای نگهبان بررسی عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با قانون اساسی و شرع مقدس است . ولی در دو ماده از مواد مربوط به شورای نگهبان یعنی مواد 93 و 99 تلویحا و تصریحا به امر نظارت نیز اشاره فرموده است تا از ورود افراد فاسد به مجلس پیشگیری به عمل آید ! اما افراد فاسدی که حق داوطلب شدن برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی را ندارند کسانی هستند که در ماده 32 قانون انتخابات معرفی شده اند .
دیگرشهروندان حق داوطلب شدن دارند مشروط به اینکه صلاحیت آنان احراز شود ! تعیین شرایط لازم برای تصدی نمایندگی مجلس بر یک رشته مبانی استوار است و نظارت و بررسی وجود یا فقدان این شرایط در داوطلبان نیز بر اساس اصول و ضوابطی صورت میگیرد ." حق حاکمیت صالحان بر جامعه" و "حق تعیین سرنوشت برای مردم" از جمله مهمترین مبانی حاکم بر تشخیص صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس است . بر این اساس قانونگذار مبانی و شرایطی را در قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی پیش بینی کرده است که برخی از آنها جنبه کیفی و ماهوی دارند یعنی تنها با استفاده از ابزار و روش های عینی قابل تشخیص و احراز نیستند ! و برخی جنبه صوری و شکلی دارند که ابزار و روش های عینی برای احراز آنها کفایت میکند .
مشکلی که معمولا رخ می نماید از جنبه شرایط کیفی و ماهوی است ! اصولا هر امری که جنبه کیفی و ماهوی داشته باشد میدان برای تفسیر و اعمال نظر در آن باز است ! مثلا وقتی بر سر وزن یک شیء اختلاف نظر پیش آید با یک ترازو مشکل حل می شود ولی وقتی اختلاف در زیبایی یک تابلو نقاشی باشد به این سادگی رفع نمی شود زیرا زیبایی یک امر کیفی است .در مورد شرایط کیفی و ماهوی داوطلبان سالهاست که اختلاف نظر وجود دارد !. وسواس و دلسوزی بیش از حد شورای محترم نگهبان در امر پاک نگهداشتن مجلس شورای اسلامی گرچه سبب دفع برخی از امراض از ساحت مقدس مجلس شده است ولی از دیگر سو ناخواسته مجلس را به بیماری های خطرناکی مبتلا نموده است که اگر با دست شفا بخش ملت درمان نشوند ای بسا رفته رفته مجلس شورای اسلامی که نماد حاکمیت اراده عمومی است به کالبدی بی جان و شی ای بی خاصیت تبدیل شود .
از مهمترین امراضی که یک مجلس قانونگذاری را تهدید میکند ترس نماینده از اظهار عقاید خود است ! این ترس از آغاز ثبت نام ، با داوطلب نمایندگی همراه است و بیشتر از ناحیه همان شرایط کیفی و ماهوی می باشد . در طول دوره نمایندگی نیز با توجه به استصوابی بودن نظارت شورای نگهبان این ترس همچنان نماینده را همراهی میکند به همین دلیل بجز تعداد معدودی اغلب نمایندگان پارا از حدود مسائل روزمره حوزه انتخابیه خود خارج نمیکنند و در مسائل کلان مملکتی وارد نمی شوند ! عکس العمل این ترس در جامعه نیز اول پیش گرفتن روش تقیه توسط علاقمندان به ورود در عرصه رقابت های انتخاباتی دوم شیوه های نادرست تبلیغات توسط نامزدهای نمایندگی سوم ضعیف شدن مجلس و مایوس شدن مردم از این نهاد انتخابی .
تقیه و احتیاط نامزدها موجب می شود که افکار ، گرایشات و باورهای خود را مخفی نگهدارند ! یا اگر سخنی بر زبان میرانند باب میل افراد یا جریانات خاصی باشد و بیشتر حفظ ظاهر نمایند ! تا به قول خودشان از صافی هیات های نظارت به سلامت عبور کنند ! در چنین فضایی انتخاب کنندگان نیز دچار سردر گمی میشوند چون با نامزدهایی روبرو هستند که هر یک چون صندوق در بسته ای می مانند ! اما موضوع به اینجا ختم نمی شود بلکه نامزدهای نمایندگی مجبور می شوند به منظور جلب آراء مردم به جای سخنرانی های روشنگرانه که جنبه تعلیماتی و آگاهی بخشی دارد و شایسته جامعه اسلامی ما هست ، به شیوه های دیگری از قبیل بند و بست های پشت پرده با شیوخ قبایل و روسای طوایف و پیمانکاران و حضور در مراسمات عروسی و فاتحه و اخیرا برگزاری کنسرت های موسیقی و غیره متوسل شوند که هیچیک با باورها و اعتقادات دینی و انقلابی ما سازگارنیست و افراد قوی و شایسته ای که به اصولی صحیح پایبند هستند و حاضر نیستند به این شیوه ها تن دهند از رقابت با کسانی که هدفشان ورود به مجلس به هر طریق ممکن است باز می مانند و پیداست نماینده ای که با هزینه های میلیاردی و زدو بند با صاحبان سرمایه بر کرسی نمایندگی مجلس می نشیند و هدفی جز این ندارد ! تا چه حد می تواند در خدمت مردم باشد .
وجود چنین افراد محتاط و محافظه کار قدرت مجلس را روز به روز کاهش میدهد و این نهاد که پر رنگ ترین مرکز دمکراسی است نمیتواند به مطالبات مدنی پاسخ دهد و این امر بدبینی و یاس مردم را به دنبال خواهد داشت .
همگان میدانند که تفکری در جامعه ما جریان دارد که با بعد جمهوریت نظام میانه خوبی ندارد این جریان گاهی شفاف و علنی با دمکراسی مخالفت میکند و گاهی با تضعیف نهاد های انتخابی سعی در مایوس کردن جامعه از این نهادها (دولت و مجلس و شوراها ) دارد .آنچه که در این نوشتار آمد برای همگان واضح و روشن است اما چرا کسی به فکر تقویت مجلس و پاک کردن این لکه ها از دامن آن نیست ؟ نگارنده پیشنهاد میکند مردم شریف در این دوره انتخابات مجلس ، افرادی را در میان نامزدها مورد حمایت قرار دهند که در کنار همه شرایط صوری و ماهوی از صداقت و شخصیت (به مفهوم استقلال روحی ) برخوردار باشند و پرونده گذشته آنها گویای این امر باشد.
احکامی که در دادگاه صادر شده و در حال صادر شدن هست علیه [...] به عناوین مختلف گویای این مطلب هست.