شوشان - دکتر زینب شریفی :
با اینکه یکی از کارکردهای اصلی رسانه، آموزش است و این نکته بهویژه در مواقع بحران بیش از پیش خود را نشان میدهد، براساس یک پژوهش در ماجرای سیل خوزستان؛ تنها ۱۰ درصد از مطالب منتشر شده در رسانهها به آموزش نکات ضروری و حیاتی در برابر سیل اختصاص داشت.
زنگ خطر سیل برای خوزستان را دهم بهمنماه ۹۷ خبرنگار ایرنا با جملات پایانی گزارش «رفیع در حصر سیلاب» به صدا درآورد: «سد دز و سد کرخه از وضعیت هشدار گذر کرده و شرایط بحرانی را پشت سر میگذارند. مسئولان بر این باورند که در پی بارشهای سنگین بالادست، هنوز هم خطر سیلاب در برخی روستاهای اهواز، دزفول، شوش، شوشتر، دشت آزادگان و هویزه جدی است، این در حالی است که در روزهای اخیر بعضی سیلبندها شکسته است. آیا خوزستان، این بار در مقابل سیل، تاب میآورد؟»
سیل خوزستان از بهمن ۹۷ آغاز شد
در واقع سیل برای خوزستان از بارشهای اوایل بهمن ۹۷ و درگیر شدن شهرهای رفیع، دشت آزادگان، شوش، شوشتر و دزفول آغاز شد. بهطوری که همان زمان مدیرعامل جمعیت هلال احمر خوزستان اعلام کرد که ۲۸۳۰ خانوار سیلزده در مناطق مختلف شهرستانهای هویزه، دشت آزادگان، شوش، شوشتر و دزفول امدادرسانی شدند و تعدادی از ساکنان ۱۱ روستا در شوش، ۶ روستا در شوشتر، ۱۲ روستا در دشت آزادگان، ۶ روستا در دزفول و شهر رفیع در هویزه تخلیه شدند. همچنین، پیدرپی اعلام شد که با توجه به بارشهای قابل ملاحظه در بالادست سد دز، دبی رودخانه دز با هدف جلوگیری از سرریز سد در دیماه ۹۷ تا ۱۳۰۰ مترمکعب افزایش یافته بود. این بارندگیها و افزایش دبی منجر به آبگرفتگی مزارع کشاورزی، خسارت به دامهای چهار روستای دیلم سفلی، بنه علوان، امیرالمؤمنین و انقلاب و همچنین مسدود شدن راههای روستایی و آبگرفتگی برخی منازل کوی پیامنور شهر دزفول شد.
برخلاف همه این اخبار، هنوز بحران سیل در همه رسانهها برجسته نشده بود و مردم رفیع و سایر شهرها و روستاها تا هفته دوم عید سال ۹۸ و اوج بحران سیل در خوزستان فراموش شدند. فروردینماه ٩٨ دوباره هشدارهای دوری از حریم و بستر رودخانهها شروع شد و کمکم اخبار تخلیه شهرها هم اضافه شد. صداوسیمای خوزستان مدام سدهای کرخه و دز را نشان میداد و جلسات مسئولان محلی، استانی و کشوری در اتاق مانیتورینگ ستاد بحران خوزستان ادامه داشت. شبکههای اجتماعی نیز لحظهبهلحظه اخبار رسمی، غیررسمی و شایعات را بهطور گسترده منتشر میکردند. به نظر میرسد آنچه در این بین از سوی رسانههای مختلف و مسئولان مورد بیتوجهی قرار گرفت، آموزش شهروندان برای مواجه با بحران سیل بود.
رسانهها از دیرباز سه نقش اصلی اطلاعرسانی (اخبار)، آموزش دادن، ایجاد همبستگی و یک نقش فرعی سرگرمی و تفریح را در جامعه ایفا کردهاند. نقشهایی که در دوره قبل، حین و پس از بحران تأثیر بیشتری در جامعه و روی شهروندان دارند. در زیرمجموعه این چهار کارکرد اصلی، میتوان بهطور عام، نقشهای متنوع دیگری برای رسانهها ذکر کرد و بهطور خاص، هرکدام از رسانههای دیداری، شنیداری و مکتوب (که طیف وسیعی از صداوسیما را گرفته تا شبکههای اجتماعی را شامل میشوند) با توجه به مزایا و امتیازات ویژه خود یک یا چند مورد از کارکردهای ذکرشده را پررنگتر میکنند.
مسئولان، رسانه را مساوی صداوسیما میدانند
هرچند متأسفانه هنوز برخی مسئولان رسانهها را مساوی با صداوسیما و تلویزیون و رادیو میدانند، اما این نکته قابلانکار نیست که گسترش شبکههای اجتماعی (واتساپ، تلگرام، اینستاگرام و …) و اقبالی که مردم به فضای مجازی دارند، نقش رسانههای سنتی (مطبوعات، رادیو و تلویزیون) را خصوصاً در زمان بحران تحت الشعاع قرار داده است. بهطور مثال شبکههای اجتماعی در دوران بحران سیل با سرعت بیشتری هشدارها و آخرین وضعیت شهرها و روستاهای درگیر را منتشر میکردند.
با این حال، یکی از منابع مهم شبکههای اجتماعی در کنار منابع محلی و شهروند خبرنگاران، خبرگزاریهای رسمی و نیمهرسمی در هر استان است. در دوره بحران سیل خوزستان از طرفی شاهد انتشار جزئیات رویدادها و اطلاعات به نقل از مردم سیلزده بهویژه کشاورزان و روستاییان بهطور مستند با تهیه فیلم و عکس و پادکست بودیم و از سوی دیگر، شاهد انتشار اخبار مربوط به مسئولان دولتی و اقدامات هلالاحمر و دیگر سازمانها و ادارات مسئول برای کنترل بحران و کمک به مردم سیلزده در خبرگزاریهای فعال بودیم. در این شکی نیست که خبرگزاریها بهعنوان مادر رسانهها (چه سنتی و چه مدرن) منبع اصلی و تولیدکننده اطلاعات و اخبار برای سایر رسانهها هستند.
تفاوت آموزش در رسانهها با آموزش سنتی
همانطور که گفته شد یکی از کارکردهای اصلی رسانهها آموزش است. این آموزش میتواند مستقیم یا غیرمستقیم باشد. برخی کارشناسان ارتباطات اجتماعی، مهمترین تفاوت آموزش در رسانهها با آموزش سنتی و کلاسیک را مادامالعمر بودن و کاربردی بودن آنها میدانند؛ یعنی شهروندان بر اساس نیاز ضروری خود و بهطور اختیاری انتخاب میکنند که از طریق رسانهها آموزش ببینند. مثل آموزشهای همگانی در مورد مصرف آب، برق، خطرات زیستمحیطی یا هشدارهای ایمنی در مورد گاز شهری و آتش روشن کردن در جنگلها و غیره.
در اینجا نکته مهم این است که با علم به وجود بحران سیل از بهمنماه ٩٧، مسئولان چه نوع آموزشهایی قبل از وقوع بحران سیل، حین بحران و بعد از بحران سیل از طریق خبرگزاریها به شهروندان ارائه دادند؟ منظور از آموزش، هشدار دادن بهموقع و اخبار فوری و آنی نیست. از آنجاییکه بحث آموزش و شاخصهای آموزشهای عمومی گسترده است و نمیتوان در یک پژوهش کاربردی به همه متغیرها پرداخت، موسسه پژوهشی ایده پردازان کارون (اینکا) بر آن شد تا تنها بخشی از متغیرهای آموزشی که از سایت جمعیت هلالاحمر کشور و بخش معاونت آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلالاحمر اقتباسشده را در ۵۰۰ مطلب (عمدتاً خبر) خبرگزاریهای فعال خوزستان (ایرنا، فارس، مهر، ایسنا و تسنیم) در بازه زمانی ۱۵ اسفندماه ۹۷ تا ۱۵ اردیبهشتماه ۹۸ مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
تنها ۱۰ درصد رسانهها به آموزش در برابر سیل پرداختند
انتخاب این بازه زمانی به این دلیل است که دوران قبل از شدت گرفتن سیل، دوران حین سیل و تا حدودی بعد از سیل را شامل میشود. هدف از انجام این بررسی، استفاده بهینه از پتانسیل رسانهها در دوران بحران و بهرهمندی از توان خبرنگاران است و برای دستیابی به این هدف، آموزش خبرنگار متخصص و حرفهای و باسواد میتواند نقش مهمی در کاهش زیانهای دوران بحران و بعد از آن داشته باشد.
تحلیل محتوای ۵۰۰ مطلب این خبرگزاریها که عمدتاً مرجع دیگر رسانهها هستند، نشان داد که ۷۸ درصد مطالب تنها اخبار هشداردهنده در مورد خطر سیل، تخلیه روستاها و شهرها و دوری از حریم رودخانهها بوده است. ۱۲ درصد مطالب دربرگیرنده هشدار و آموزش بوده و تنها ۱۰ درصد به آموزش نکات ضروری پرداختهاند.
جای خالی نظرات اساتید دانشگاه و فعالان اجتماعی در اخبار سیل
حدود ۴۵۵ خبر به نقل از مسئولان و کارشناسان دولتی بیان شده و کمتر از نظرات اساتید دانشگاه و فعالان اجتماعی استفاده شده است.
خوشبختانه انتشار اخبار بهداشتی و توصیههای بهداشتی به مردم سیلزده، امدادگران و شهروندان به میزان ۵۲ درصد نشان از توجه به مقوله آموزش رعایت بهداشت فردی و جمعی در اردوگاههای سیلزدگان و مناطق سیل زده داشت. در عمل هم شاهد وفور لوازم بهداشتی از جمله مایع دستشویی و دستمالکاغذی و … در اردوگاهها و محلهای اسکان سیلزدگان بودیم؛ اما باز هم کاستیهایی در این زمینه اعلام میشد که البته جزیی بودند.
یکی از موارد آموزشی در سایت جمعیت هلالاحمر مربوط به آماده کردن جعبه کمکهای اولیه در دوره بحران سیل است که تنها در هشت درصد اخبار و آنهم بهصورت غیرمستقیم و جستهگریخته از سوی کارشناسان اشاره شده است.
خلأ آموزش در زمینه منابع مورد اعتماد
در ۳۰ درصد اخبار تأکید شده بود که منابع موثق تنها اطلاعیههای رسمی و هلالاحمر هستند. بهعبارتدیگر، آموزشی در زمینه منابع مورد اعتماد به شهروندان داده نشد و تأکید بیتوضیح برای گوش کردن صرف به مسئولان دولتی و تناقض بین خبرها و اطلاعیههایی که از سوی ستاد بحران صادر میشد، مردم را نسبت به اخبار رسمی بدبین کرده بود، بهطوری که اکثر شهروندان به شبکههای اجتماعی و نقلقولهای مبهم از سوی منابع ناشناس و نامشخص رو آورده بودند. بهویژه در روزهایی که مسئولان اعلام میکردند «اوضاع تحت کنترل است و مردم به شایعات توجه نکنند» اما نصف شب خبر میرسید که مثلاً «مردم شهرهای سوسنگرد، حمیدیه و گوریه شوشتر خانههای خود را تخلیه کنند.» در واقع به این شکل، اعتبار خبرگزاریها نیز زیر سؤال میرفت و آموزشهای اولیه برای اعتماد به منابع موثق بیاثر میشد.
آموزشهای حیاتی که مردم ندیدند
آموزش در مورد پر کردن باک بنزین، رانندگی نکردن یا رانندگی آرام و خرابی جادهها و شیبها به میزان ۴۰ درصد، تنها زمانی بود که سیلاب جاده اهواز آبادان را گرفته بود و همچنان خودروها از این جاده تردد میکردند.
بر اساس این تحلیل محتوا، تنها ۹ درصد اخبار در مورد ذخیره آب سالم در دوران بحران سیل، آموزشهایی داده بودند. آموزشها در مورد انتخاب مکان امن و مرتفع و داشتن جلیقه نجات نیز کم بوده است.
تنها چهار درصد اخبار این خبرگزاریها آموزش در مورد داشتن کوله امدادی و محتوی آن مثل داروهای ضروری و لباس را بهطور گذرا و ناقص بیان کرده بودند و شاهد این مدعا سیلزدگانی بودند که بهطور ناگهانی و بدون لباسهای اضافی، داروهای ضروری خود یا کودکانشان، از خانههای خود خارج شده بودند.
همینطور آموزش در مورد نگهداری از اسناد و اوراق بهادار در جعبههای مطمئن در اخبار تنها پنج درصد بوده و شاهد بودیم که در دوره بحران برخی شهروندان سیلزده حتی کارت ملی و دفترچه درمانی را نیز به همراه خود نداشتند.
آموزش در مورد خطر خزندگان و مار و سستی پی خانهها و دور شدن کشاورزان از زمین زراعی، آموزش در مورد قطع شیرهای اصلی آب و گاز و کنتور برق و خطر آتش گرفتن مواد سوختنی به ترتیب به میزان ۱۸ درصد و ۲۸ درصد بوده است. روزی نبود که شهروندان در شبکههای اجتماعی شاهد فیلمهای پیدا شدن مار و خزندگان نباشند و انتظار میرفت در این مورد، آموزشهای بیشتری داده میشد.
مقوله آخری که مورد بررسی قرار گرفت، آموزش در مورد دور ریختن مواد خوراکی که آلوده به آب سیل به دلیل شیوع بیماریهای عفونی بود. با برگشتن مردم سیلزده به خانههای خود، خطر استفاده از مواد خوراکی آلوده به آب سیل بیشتر میشود. هرچند گزارشی در مورد تبعات این خطر داده نشد، اما ضروری است که هم مسئولان و هم خبرنگاران بحران به این نکات توجه کنند.
چند توصیه...
بهطور کلی این تحلیل محتوا و بررسی آموزشهایی که بایستی در دوران قبل، حین و بعد از بحران توسط رسانهها به شهروندان داده شود، میتواند برای جلوگیری از خسارات روانی، مالی و جانی در بحرانهای بعدی و پیشبینینشده مؤثر باشد. هرچند میتوان همه این آموزشها را در قالب کارگاههایی برای کارمندان ادارات، کشاورزان، جوامع محلی و غیره در نظر گرفت، اما با توجه به فراگیر بودن رسانهها بهویژه خبرگزاریها، انتظار میرود بیش از گذشته از حضور کارشناسان بحران در رسانهها (در قالب خبر، مصاحبه، گزارش، فیلم کوتاه، اینفوگرافیک و برنامههای مستند) استفاده شود. همچنین میتوان برای استفاده بهینه از پتانسیل رسانهها در دوران بحران دورههای آموزشی توسط هلالاحمر برای خبرنگاران و رسانهها برگزار کرد.