شوشان - نويد قائدی :
اهواز شهر خاطره های قديمي است. هر ايراني كه از او سن و سالي گذشته باشد قطعاً از اهواز خاطرات خوب و زيبايي را به ياد دارد، چه به اين ديار آمده باشد يا نيامده باشد.همگي مردم ايران اهواز را با مردماني خون گرم،مهربان و مهمان نواز مي شناختن.شهري كه با داشتن صدها جاذبه ي زيبا مانند لب كارون ، پل معلق و سياه ، راه آهن و ..... آتيشا - در گذشته قلب تپنده ي ايران بوده است. اما اين روزها اهواز از لحاظ مصائب و مشكلات زبانزده مردمان كشور است و هر ساله اخبار سويي از آن به سراسر كشور و جهان مخابره مي شود كه مويد درد و رنج مردمان اين ديار است كه ديگر شاد و سرزنده و خندان نيستند،بنظر شما با هزاران پالس منفي كه اين شهر به كشور مخابره مي شود ديگر هموطنان راجب ما چه فكري مي كنند؟آيا روزي به سرشان خواهد زد كه براي تفنن و تفريح به اين استان رجوع نمايند.
روي سخن من با مكاني تفريحي و نوستالژي بنام آتيشاي اهواز است كه ديگر وجود خارجي ندارد. اين نوستالژي گذشته با داشتن تركيب ساده ي فيزيكي - يعني چند مشغل سوزان گاز در محوطه اي خاكي و مهجور با جاده اي باريك و قديمي - زينت بخش اين شهر بود. محلي براي تجمع شهروندان اهواز محسوب مي شد كه معولا شب هاي سرد زمستان خانواده ها در محيط خاكي آن جمع مي شدند و شام و چايي صرف مي كردند و اوقات را به خوشي سپري مي كردند گاهي بچه ها در روشنايي محل فوتبال يا واليبال راه مي انداختند،تعدادي اسب كرايه اي براي سواركاري بود و.... .
اين كه در رژيم گذشته اين محل چه بوده و چه ها مي كردند و قديمي ها از آن چه خاطراتي دارند بايد گذشت.چون گذشته ها گذشته و اكنون، اكنون است. اگر از اهوازي ها راجب اين محل و خاطرات آن بپرسيد بعيد مي دانم بد بشنويد و كسي نباشد كه با حسرت از فقدان آن نگويد و خاطرات خوب از آن ياد نكند. اگر مانند هميشه كه راه حل مسئله فقط در پاك كردن آن ديده مي شود راه ديگري در پيش گرفته مي شد و اين محل بعنوان محلي تفريحي كه مردم طرفدار آن هستند با ساماندهي و طراحي زيبا و مدرن حفظ مي شد، واقع محلي از يادمان هاي گذشته اهواز محفوظ مانده بود و امروز مردم محلي تفريحي براي گذران اوقات خود داشتند.اگر قرار است مردم از سهم نفت و گاز اين شهر فقط فلزات سنگين و اكسيد هاي سمي آن را استنشاق كنند چرا نبايد از نور و گرماي آن هم بهره اي ببرند. بايد كند و كاو كرد كه چه كس يا كساني با تصميم هاي عجولانه خود اين محل را تخريب و غير قابل استفاده و متروك كردند.اگر بحث فساد يا فحشا و... در اين محل مطرح بوده مگر چنين موضوعاتي در جاي جاي ديگر شهر مطرح نيست و امكان وقوع ندارند؟آيا هميشه چاره در تخريب و نابودي و از بين بردن است؟اگر آتش و نور و به دور آن نشستن عيب و ايراد دارد چرا در تهران پايتخت ايران اسلامي با صرف صدها ميليارد تومان بوستان آب و آتش راه اندازه اند و شهروندان مي روند و در كنار آن مي نشينند و تفريح كنند.اگر در اهواز اين روشنايي و نور بدون هزينه بود در تهران با صرف هزينه گاز را كشيده اند و مي شوزانند و هزينه نمايند تا مردم خود را شاد كنند، حال كه اين امكان طبيعي و بدون خرج در شهر اهواز از قبل موجود بوده و شهروندان اين شهر به آن تعلق خاطر داشتند و جز نوستالژي هاي گذشته آنان بوده چرا بعنوان يك ميراث شهري آن را حفظ نكرده اند؟ اين شهر بايد تاوان كدام تصميم هاي بدون تفكر و بدور از آينده نگري را بدهد؟
قضاوت با شما شهروندان گرامي و اگر شما جزء شهرونداني هستيد كه با طرح احياي مجدد اين مكان تفريحي موافقيد ديدگاههاي خود را مطرح نمايند.