شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۹۰۴۷
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۱
شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت:

مشکلات و معضلات موجود در قوه قضائیه ی  ایران، به مانند کشورهای جهان سوم، رابطه ی مستقیم، با چند چالش ریز و درشت دیگر دارد که در نتیجه ی باز شدن شکاف های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه مدنی ظهور می یابند.

البته، ناگفته نماند، چون حرکت اصلاحی آیت الله رئیسی در قوه قضائیه، از نوع اجتماعی است و در چارچوب شش ضلعی، سیاست، فرهنگ، اقتصاد، توسعه، اخلاق و ایمان، قابل تعریف هستند.

لذا، منتقد توصیه می نماید، به آن جناب، که برای درک هرچه بیشتر، و عینیت بخشی به ایده هایی که او را در اجرای نقشه راه اصلاحات خود مصمم می سازد، فیلم "پرنده ‌باز آلکاتراز"
(به انگلیسی the            Birdman of Alckatraz) محصول ۱۹۶۲ ایالات متحده ی آمریکا به کارگردانی جان "فرانکن‌هایمر" با بازیگری درخشان "برت لنگستر" را ببیند.

بدون تردید منظور منتقد از این توصیه، تمرکز ریاست قوه قضائیه مبتنی بر قرار گرفتن وی، در حال و هوای حاکم بر فضای آن فیلم است، که از حیث  آسیب شناسی اجتماعی، در حوزه ی جرم، جنایت، بزه، رفتار سازمانی و کارکردهای چند منظوره ی عوامل قوه قضائیه، اعم از ضابطین و زیر مجموعه های آنها، مثل دادسراها، دادگاه ها،  پلیس امنیت، نیروی انتظامی، مدیریت اداره ی زندان ها و همچنین سایر مسایل اداری، از قبیل رویه ی واحد، شرح ماموریت و سیاست گذاری هایی که در این رابطه تعریف می شوند در اصل همگی، مطابق با همان وضعیتی هستند که در درون مایه ی فیلم "پرنده باز آلکاتراز" می توان دید و متاسفانه جامعه ی مدنی ایران با آنها دست و پنجه نرم می کند.

به اعتقاد منتقد، فیلم مورد نظر، چند مساله توامان را با هم به نقد می کشاند، که نخستین آنها نقد تعصب است که در صور و  اشکال مختلفه، در قالب تربیت خانوادگی، عرفیات محلی، عرق ملی و وابستگی جهانی مورد کنکاش قرار می گیرند. که به ترتیب، قربانیان اصلی آن، زندانی، زندانبان، مقامات قضایی و دیگر ضابطین هستند.

آری، در فیلم مذکور ما تعصب نهادینه شده را در جامعه ی مدنی آمریکا، همواره بصورت تابویی مقدس می بینیم که سد راه هر نوع اصلاحات در آن عصر است.

در گام بعدی، نقد ترس از تغییر در فیلم پرنده باز الکاتراز بطور چشمگیری زیبا در پرده سفید سینما مورد نقد واقع می گردد.

آری، همان ترسی، که ابتکار سوز و شجاعت گریز است.

با این توصیف، بسیار ساده اندیشی است، چنانچه اگر ما تصور کنیم که ریاست محترم  قوه ی قضاییه، صرفا،  بدون مطالعه ی تجربیات مختلف در جهان مدرن، تنها با همین مکانیزم ها و راهکارهای موجود، قادر باشد در حوزه ی مدیریت خود، یک تنه پاسخگوی اصلاحات مورد نظر باشد.

اما آنچه ما از ریاست  قوه قضائیه در این خصوص، انتظار داریم، شبیه به انجام یک معجزه نیست بلکه قبول  آن رسالت خطیری است که شالوده ی اجرایی آن بشرح زیر، پیشنهاد می گرد.

1-اصلاحات اساسی در قوه ی قضائیه، بهتر است همواره، با پیوست های فرهنگی- اجتماعی و با چاشنی عصری شدن فهم قضایی همراه باشد.

 حالیه، امروز بوضوح دیده می شود که در عصر ریاست  آیت الله رئیسی بر قوه قضائیه، بعضی از قضات فهیم و مبتکری دیده می شوند که احکام امیدوار کننده ی مثبتی را صادر می نمایند، مانند آن مجازاتی که در حکم صادره  ی فلان پزشک زن، که متهم به کشف حجاب شده بود و همگان دیدیم که چطور آن قاضی فهیم و مبتکر،  متهم  پرونده را محکوم به ارائه خدمات پزشکی به بیماران نیازمند نمود.

به هرحال،  چنانچه اگر  آیت الله رئیسی بخواهد، دایره ی ابتکارات قضایی خود را، در چارچوب های قانونی توسعه بخشد در حقیقت او می تواند سهم بزرگی در مرمت نظام ارزشی جامعه ی مدنی ایران ایفاء نماید.

2- با توجه به گسترش بی رویه ی در ساخت و ساز زندان های جدید، بدلایلی زیادی که ذکر آنها، موضوع این مقاله نیست، در نتیجه ضرورت   بازپروری تشخصی، روحی، روانی و اخلاقی زندانیان در ندامتگاه های سراسر کشور  امر الزامی، به نظر می رسد.

علی القاعده، آیت الله رئیسی، باید قبل از هر چیز، فرمت عملیاتی اصلاحات مقتضی مد نظر خود را، براساس مطالعات علمی مبتنی بر پیشینه یابی های تجربی که منبطق بر گذار جهان مدرن هستند را کماکان دنبال نماید.

2- بنابراین، طبق بند یک این نوشتار، شایسته است که ریاست محترم قوه ی قضاییه، نخست به مقوله ی آموزش،  پرورش و پمپاژ روحیه ی امید، انس، الفت و ملاطفت در امر بازپروری اهتمام ورزد و چنان فضای امیدبخشی را در ندامتگاه ها حاکم نماید،  که همه ی مجرمین به محض ورود به زندان،  این حس در آنها ایجاد شود، که زندان جایی، برای انتقام کشی، زهر چشم گرفتن و یا سرکوب شخصیت محبوسین نیست، یعنی، به گونه ای فضای زندان ها اصلاح شود که اغلب  زندانیان در موقعیتی قرار بگیرند که اصلا ،احساس حبس به آنها دست ندهد و این امر شدنی است به شرطی که، ابتکار عمل در این مورد، تنها از طریق گسترش امر مشاوره، مددکاری و همچنین توسعه ی کسب و کار حرفه ای در ندامتگاه ها تحقق  یابد.

در حقیقت، باید هدف اصلی مدیریت اداره ی زندانها، تاکید بر انجام رسالت بازپروری، نیل بر تبدیل ندامتگاه های کل کشور، به یک مرکز علمی- کاربردی رسمی باشد.

3_آیت الله رئیسی، بهتر است اصلاحات مدنظر  خود را،  مطابق یک منشور عملیاتی در قوه قضاییه تبدیل به قانون  نماید که در واقع همه ی اهل فن بتوانند چشم انداز آن را، در تقویت نظام ارزشی مبتنی بر کارکردهای ابتکاری ارزیابی نمایند.

بدین معنی، که در این منشور اصلاحات مذکور، در قوه قضاییه، جرم زدایی و بازپروری را، اولی بر رسیدگی به جرم و تعقیب مجازات کیفری در دستور کار خود قرار دهد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار