شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت :
منطق نوشتاری حکم می کند که حامیان و یا منتقدین نظارت استصوابی، به همه ی وجوه آن توجه کنند و هرگز، چیزی در دفاع و یا رد آن ننویسند که موجب وهن آن مکانیزم اجرایی و یا عدم بهره مندی خود از عمل شورا نگهبان شوند.
به هرحال از این که نویسنده ی مطلب جیغ های انتخاباتی، خود بعنوان یک فرد رسانه ای صاحب جناح، به یک نهاد نظارتی بالا دستی، چون شورای نگهبان، به خاطر رعایت تساهل و تسامح در خصوص تائید صلاحیت نامزدهای فاقد صلاحیت، از یک سو هشدار می دهد و از سویی دیگر، آن نهاد را بطور تلویحی به جهت، تائید افراد شائبه دار، در انتخابات دوره های گذشته مورد بازخواست و مواخذه قرار می دهد، براستی درک آن برای مخاطبین بدلایل زیر، مشکل ساز می گردد.
1) نظارت استصوابی، بعنوان یک مکانیزم احراز صلاحیت، به معنای اختیار بی حد و حصری نیست که زبانم لال، شورای نگهبان بتواند به موجب آن، خارج از مرزهای اخلاقی، شرعی و عرفی بنا بر توصیه و یا هشدار گروه های و جناح های درگیر در انتخابات، از آن بهره مند گردد.
2) شان و منزلت شورای نگهبان، بعنوان داور نهایی در تمام مراحل انتخاباتی، اعم از اعلام صلاحیت ها، نظارت تام در برگزاری انتخابات و نیز رسیدگی به اعتراضات ذینفعان و ذی مدخلان، اجل تر از آن است که اشخاص و یا گروه ها، بخاطر تایید و یا رد صلاحیت نامزدهای مخالف و یا موافق خود،آن نهاد رفیع را مورد عتاب و خطاب قرار دهند.
3) نظارت استصوابی، بنا به فهم منتقد، باید طبق یک قاعده فقهی تعریف و یا ایجاب گردیده باشد و چنانچه به تجربه بارها دیده ایم که شورای نگهبان، فرد و یا افرادی را در یک دوره ی انتخاباتی فاقد صلاحیت تشخیص و در دوره ای دیگر، آنها را مورد تائید قرار داده، که البته عکس این قضیه هم اتفاق افتاده است.
4) براساس بند سوم، پس افراد رد صلاحیت شده ی دوره های قبل، بنا بر رویه های گذشته، حق دارند که خود را نامزد نموده و در مجامع عمومی ظاهر شوند و نیز، امیدوارانه، دوباره شانس و اقبال خود را امتحان کنند و اصولا نمی دانیم که چرا صاحب نوشتار جیغ های انتخاباتی این وجه مثبت و مترقی از نظارت استصوابی را نوعی تساهل و تسامح غیرسازنده فرض نموده و از جو امیدوارانه موجود که سبب گرم شدن هرچه بیشتر، تنور مشارکت در انتخابات می شود بدون هیچ دلیلی ناراضی می گردد.
5) گروه های حداکثری بسیط انگار، بدلایل خصایص فردی و گروهی همیشه بسته عمل می کنند، که همواره در تفرق و انشقاق سازمانی بسر می برند و روز به روز گروه آنها، اندک و کم جمعیت تر می شود و آنها بجای پرداختن به رفع نواقص خود، نباید انتظار داشته باشند که نهادهای حکومتی خود را هزینه نابلدی و ناکارآمدی سیاسی آنها کنند.!