شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۹۲۳۹
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۶
شوشان - علی عبدالخانی :
دانش آموزی در حد شکنجه تنبیه می شود و اداره آموزش و پرورش شهرستان کارون طی جوابیه ای به سایت عصرما اصل این اتفاق را تایید و از عنوان " معلم متخلف " در متن ارسالی استفاده می کند.

آثار خط گونه و مورب باقیمانده بر بدن آن دانش اموز دلِ هر انسانی را می آزارد. گفته می شود که یک‌روز پس از حادثه، معلم مزبور نیز مضروب می شود. حادثه ی شکنجه شدن طفل مزبور افکار عمومی را بشدت متاثر می کند زیرا قربانی آن یک‌ کودک ۱۲ ساله است.

عده ای با ایجاد یک‌ رابطه میان شکنجه شدن آن کودک و مضروب شدن معلم در صدد ساخت معادله ای از جنس توجیه برآمدند. در همین راستا عده ای پا را فراتر نهادند و ناخواسته کودک شکنجه شده را با طرح اتهاماتی غیر قابل بیان و صدرصد مجرمانه تخطئه کرده و از این طریق در صدد توجیه رفتار معلم متخلف شده بودند. در قانون عمل آنان که مبادرت به نشر اتهامات مرتبط به شرف و حیثیت کودک نمودند حتی اگر چنین امری در دادگاه به اثبات برسد، باز هم نمی توانند آن را منتشر کنند و در هر حال چنین نشری مجازات زندان دارد.

طرح عمومی اتهامات اثبات نشده بر علیه طفل شلاق خورده  قذف نامیده می شود که عدم اثبات شرعی آن مجازات فیزیکی شلاق را در پی دارد زیرا ترور شخصیت آن کودک و اشاعه ی آن در سطح گسترده هر گونه اصلاح در رفتار را از کودک می گیرد و بر انحراف فرضی ایشان می افزاید. این عمل آنان مصداق افترا است که کیفر آن در قانون مشخص است.

عده ای از معلمان که در قالب کلی انسانهایی شریف و دلسوز هستند، تحت تاثیر تصاویری که از معلمِ مضروب منتشر شد، وارد فازی از دفاع نابرابر به نفع مرتکب فعل مجرمانه شدند. حسب شناختی که از چند نفر از آنان دارم معتقد هستم روحیه عاطفی و صداقت حاکم بر روح و روان بی آلایششان انها وارد چنین دفاع نابرابری کرد.

هر چند که ضرب و شتم معلم به نسبت ضرب و شتم دانش آموز عملی غیر اخلاقی و محکوم است اما برخی دوستان که قطعاً اشخاصی خوشنام نیز می باشند در تحلیل حادثه ی شکنجه ی آن دانش اموز مظلوم، مسئله ی مهمی به نام کُنش و واکنش را از یاد برده و چنانچه گفته شد تفاوتی میان رفتار قاصدانه، نامشروع و غیرقانونی معلم (بعنوان کُنش) از یک طرف و رفتار احساسی - انفعالی اولیاء (بعنوان واکنش) از طرف دیگر قایل نشدند و دو اتفاق را در دو کفه ی برابر قرار دادند.

اساساً فعل معلم مورد نظر با قصد و غرض مسبوق به آن عمل و عکس العمل اولیا صرفا بعنوان تابعی از یک رفتار احساسی - عاطفی ارزیابی می شود و آثار حقوقی این دو غیر قابل مقایسه است. باید میان عمل و عکس العمل همچنین میان علت و معلول تفاوت قائل شویم.

البته نباید فراموش کرد که انتساب یک‌ اتهام به یک‌ فرد به معنای زیر سئوال رفتن یک صنف یا تشکل یا مجموعه ی بزرگ نیست. این تفکر ناپخته و خام و غیرسندیکایی است.
آیا در صنف پزشکان، وکلا، پلیس، کارمندان اداری دولت و... امکان یافتن مصادیقی از متخلفان وجود ندارد؟ وقتی قوه قضائیه بیانیه صادر می کند و با صراحت هر چه تمامتر طرد تعدادی از قضات را به دلیل ارتکاب جرایم مختلف اعلام می کند، آیا این به این معنا نیست که فرض وجود انسانهای متخلف در همه جا محتمل است بنابراین ایجاد جوی از یک فضای غیرتمندانه چنانچه در پس آن قرار است حقی از یک طفل تضییع بشود به هیچ عنوان زیبنده ی اشخاصی که رسالت تربیت و تعلیم را بر دوش می کشند نیست.

در پایان تنها به این جمله بسنده می کنیم که اقدامات و افعال مجرمانه قائم به فردیت فرد هستند و به هیچ عنوان قابل تسری به بستگان و هم صنفان نخواهند بود. بلاخره قانون فصل الخطاب است.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار