شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۹۶۲۵
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۸ - ۲۱:۰۷
شوشان - علی عبدالخانی :
یک سال قبل یعنی در ۳ آذر ۹۷ مطلبی با عنوان " انبوه لیاقتها در پستوی بی لیاقتی " نوشتم و بر اساس داده های محدود آن زمان، سنواتی و تعدادی از اعضای شورای شهر را " جماعت اهواز دوست " نام نهادم و آنان را از قول ها و قرارها و معادلات کَسبی و انتفاعی که در ورای معاملات ریز و درشت شهرداری و انتصاباتی که درون آن صورت خواهد گرفت، همچنین از فشارهای احتمالی با اغراض معین، برحذر نمودم.

در آن یاداشت بده بستان های ارتقا ساز که بواسطه ی آنها اشخاص مبتدی و فاقد مشخصه های مدیریتی مسیر چند ده ساله را یک شبه طی می کنند را به امید تاثیر به آنها گوشزد کردم اما و در کمال تاسف نه تنها مسیر کلی مورد نظر به سمت تعدیل شرایط حرکت ننمود بلکه جهتی کاملا متضاد با آنچه بیم‌ آن می رفت را طی کرد.

در آن مطلب به موضوع " دستان ارتقابخش و بازوان نگه دارنده " که با مقاصد خاص سبب مدیر سازی می شوند و مقدرّات مالی - خدماتی شهر یا بخشی از آن به آنان سپرده شده یا می شود و به تبع این اتفاق انگیزه ای برای فعالیت سالم و صادقانه نیروهای متعهد باقی نمی ماند و ... نیز اشاره نمودم و بعنوان یک شهروند اهوازی که با بسیاری از زوایای پیدا و پنهان شهرداری آشنایی نسبی دارد، از به اصطلاح اهواز دوستان شورایی !! تقاضای بذل توجه کردم اما با گذشت قریب به یک سال از آن نوشتارِ خیرخواهانه ، اتفاقات و روند حاکم بر امور گویای عدم توجه حداقلی آنان به مضمون و محتوای نوشته بوده است که این امر برای راقم آن و این سطور مایه تاسف است. اینکه شخصی مطلبی را بنویسد و مخاطب خاص آن نخواند در درجه اول دلیل توسعه نیافتگی مخاطب است.

در روزگاری که معیار معنویت به شاهی و صنار سنجیده می شود واقعاً اعطای یک صفت مثبت بنام " اهواز دوستی " به یک یا چند شخصیت منتخب اتفاق کم ارزشی نیست اما ظاهراً مصادیق این مقال پی به اهمیت آن نبرده اند زیرا ارزشمندی یک صفت عالی به استمرار و نگهداشت و محافظت از آن زیباست. به هر جهت شرایط جاری نشاندهنده اشتباه اینجانب در اعطای آن صفت یا ناتوانی آنان در حفظ صفت مذکور بوده است.

از رییس شورای شهر اهواز باید پرسید، آیا آن مجموعه که با سقف شعارهای فوق العاده بالا در زمینه ی عمران و آبادانی اهواز راه به شورای شهر پیدا کرد، در مدت گذشته توانست برنامه ای مبتنی بر زمان و منسجم در این رابطه تدوین و شهرداری را مُلزم به اجرای آن بکند؟

آیا اهداف و سپس راهبردهایی که مسائل و مشکلات اساسی شهر  در حوزه های جدی را حل کند را شناسایی و الزامات لازم جهت اجرای آنها را پیش بینی و ابلاغ کرده است؟

آیا مشارکت و به تبعِ آن کسب اعتماد عمومی روندی رو به رشد داشته یا مسیری پس رفتانه را طی کرده است؟ در همین راستا، تز " سازمان شیشه ای " که همه چیز در آن شفاف و قابل رؤیت است به کجا ختم شد؟ آیا برنامه های شورا توانست گامهایی هر چند کوتاه در این زمینه را رقم بزند؟

بلحاظ ماهیت امور و از جهت واقعیت (و نه ادعا یا شعار) آیا شرایط با دوره یا دوره های قبلی تفاوت اساسی داشته است؟ آیا می توان مصادیق تفاوتهایی که منجر به تحسین شرایط شده را برای تنویر افکار عمومی نام برد؟

در همان زمان راقم این سطور با تصوری خوش بینانه خطاب به رییس شورا از لزوم تشکیل کمیته ای شبه مستقل، مسئول و پاسخگو تحت عنوان " کمیته احراز لیاقت " جهت ممانعت از هرگونه اجحاف در حق نیروهای توانمند و جلوگیری از اعطای پُست به نیروهای فاقد شرایط  
و مشخصه های مدیریتی سخن راندم. آیا این ایده که می توانست منجر به اصلاحات ساختاری در بخش مدیریتی شهرداری خواهد شد و راه را بر تحمیل نیروهای مختلف خواهد بست، مورد توجه حداقلی قرار گرفت؟

نویسنده این سطور بر مبنای یک تحلیل ناصحیح از اشخاص، بالغ بر چند ده یاداشت اصلاحگرایانه را با صرف وقت و انرژی بسیار زیاد و با امید به اینکه مورد توجه مجموعه ی مزبور قرار بگیرد، نوشتم اما مشخص گردید که هوای مخاطبین آن مطالب هوای دیگری بوده است !.

اینکه در حال حاضر همه یا بخشی یا هیچکدام از شورائیها مصداق اصطلاح " اهواز دوستی " هستند یا نیستند، موضوعی است که اثبات یا رد آن به داده های عملکردی آنها تا به امروز نیاز دارد، لذا این ارزشیابی به خوانندگان فهیم واگذار می شود.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار