شوشان - امید حلالی :
برای حاج قاسم سلیمانی مگر می شد عاقبتی غیر از شهادت تصور کرد؟ حاج قاسم نمادی از یک شهید زنده بود به همان سان که می شد و می توان یک شهید را در ذهن تصور کرد.
تواضعش، مردم داری اش، عملیاتی بودن و حضور در صحنه اش، وجاهت و زیبایی ظاهر و باطنش که بر هم منطبق بودند، محاسن پرش که در سال ها مبارزه سپید شده بودند، منقلب شدنش در برخورد با فرزندان و مادران شهدا و هم رزمان و ... حاج قاسم با آبرویی بود در بارگاه کبریایی که بالاخره دعاهایش برای رسیدن به مقام شهادت مستجاب گردید.
عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است!
حاج قاسم شخصیت محبوبی بود که مخرج مشترک و مورد علاقه همه ایرانیان با هر تفکر و نگرش سیاسی بود. مراقبه عارفانه وی باعث شد تا از دام ابتلائات دنیوی برهد و در سال هایی که شاهد سقوط سیاست مداران و مدیران و اسم و رسم داران زیادی بودیم حاشا که هرگز شائبه ای حتا پیش آید که سردار به سیاسی کاری یا کار اقتصادی و ... گرویده باشد! و هنگامه شهادتش در بحبوحه دلخوری های داخلی و تنگناهای معیشتی می تواند و می باید که بهانه و لازمه ی وحدت حاج قاسم در بعد ملی امتداد و یادآور همه سرداران محبوب ایران زمین در طول تاریخ بود و در چهره ی وی از آرش کمانگیر و آریو برزن گرفته تا امامقلی خان و ستارخان و باقر خان و شیرعلی مردان و مصطفی چمران... را می دیدی و بر چین های دور چشم و پیشانی و شکنج ها رد رنج های ممتد تاریخی را پی می گرفتی آن چنان که رستم وار مرزهای تاریخ را می شکست و در کنار اسطوره ها می ایستاد.
و حاج قاسم در بعد منطقه ای و اسلامی انگار که یادآور مجاهدین مخلص و محکم صدر اسلام در حلقه اطراف حضرت رسول (ص) و امام علی (ع) باشد در بدر و احد و صفین یا که سرشت نینوایی داشته باشد. حاج قاسم در بعد اسلامی برآیند و امتدادی بود از حمزه ابن عبدالمطلب، سلمان فارسی، مالک اشتر و مختار ثقفی، عمر مختار و احمدشاه مسعود.
حاج قاسم به آرزویش رسید و به خیل یاران شهیدش پیوست. نزد ملت و مسلمانان روسفید شد. جانب حق و مقاومت و جهاد را برگزید. رمز عاقبت بخیری اش در آن بود که خنثی و عافیت طلب نبود.
لباس رزم را از تن بعد از سال 67 بیرون نیاورد و هر جا که اقتضا بود به خدمت خالصانه پرداخت و حتما که با آن فراستی که داشت این عاقبت سرخ را از قبل برای خود پیش بینی کرده بود که به راستی :
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
حاج قاسم حقا که زینت اسلام و وطن بود و شهادتش نیز به فرمان شریرترین و یزیدی ترین فرد زمانه صورت گرفت. ترامپی که قبلن وی را «قمارباز» خطاب کرده بود و بی گمان امروز حق طلبان و آزادگان خونخواه وی هستند و فارغ از رجز یا که روضه قدر مسلم دیری نخواهد گذشت که همچنان که اجر مجاهدت های خود را با پاداش گرانسنگ شهادت گرفت، تقاص و تلافی و انتقام خون وی نیز از جلادان و تروریست های عالم گران و سنگین گرفته شود.
تصویر پیکر پاره پاره و پر شکوهت را که بر زمین دیدم به یاد این سخن عقیله بنی هاشم در بارگاه امویان افتادم که در پاسخ به یزید وقتی که پرسید که کربلا را چگونه دیدی؟ فرمود : و ما رایت الا جمیلا !
حاج قاسم، سردار برازنده دل ها، رزمنده ی بی ادعا، و مرد خدایی که به هنر شهادت دست یافتی، عروجت مبارک که در خاک نمی گنجیدی و آسمان و افلاک را برگزیدی : هنیا لک الشهاده !