شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۹۹۶۲
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۳
عباس عبدي در روزنامه ایران نوشت: خيانت به حكومت يا به هر چيز ديگر بار معنايي سنگيني دارد ولي بد نيست بار معنايي جزيي‌تري از كلمه خيانت نيز ارايه شود. باري كه معطوف به صاحبان علم است. كساني كه به موجب حديث منقول از امام:«اگر دانشمندان نصيحت را پنهان دارند، خيانت كرده‌اند. اگر سرگشته گمراهي را ديدند و او را راهنمايي نكردند و يا (دل) مرده‌اي را زنده ننمودند، وه كه چه كار زشتي كرده‌اند!»

بنابراين دانشمندان متعهد به بيان حقيقت شده‌اند ولي برخي از آنان نه تنها چنين نمي‌كنند كه جز گمراهي صاحبان قدرت كار ديگري انجام نمي‌دهند. اين گروه در ايران در بخشي از عرصه‌هاي علوم انساني و اجتماعي فعال هستند و بدترين ضربه‌اي كه به فهم عمومي مي‌زنند، مخالفت آنان با بخشي از علوم انساني است كه به سنجش واقعيات مي‌پردازد. از جمله در تخطئه نظرسنجي‌ها و پيمايش‌ها به انواع توجيهات بي‌ربط متوسل مي‌شوند كه موجب خوش‌خيالي صاحبان قدرت مي‌شود. جالب است كه اين افراد در حالي تحقيقات تجربي را نفي مي‌كنند كه به جاي آن اخبار رسانه‌ها را به عنوان شواهدي براي پايه تحليلي خود انتخاب مي‌كنند.

اين خيانت در رژيم گذشته نيز وجود داشت. هنگامي كه اولين پيمايش و نظرسنجي عمومي در سال 1353 انجام و نتايج آن در نشستي محدود ميان ده‌ها تن از صاحب‌نظران اجتماعي مطرح شد، برخي از افراد كه نمي‌خواستند زير بار نتايج آن بروند، متوسل به اين ترفند شدند كه شيوه نظرسنجي متناسب با جوامع غربي است و در ايران جواب نمي‌دهد و نتايج آن اعتبار ندارد. آنان با اين توجيهات خود، خيال حكام وقت از فهم واقعيتي كه درون جامعه بود ولي مجال بروز نداشت را راحت مي‌كردند و از اين طريق بزرگ‌ترين خيانت را به آنان روا مي‌داشتند.

امروز نيز برخي از اين افراد به ويژه آنان كه نزديك به جامعه‌شناسي هستند در برابر گزاره‌هايي كه از پيمايش‌ها و نظرسنجي‌ها به دست مي‌آيد، مقاومت مي‌كنند در حالي كه تاكنون بارها و بارها ثابت شده كه به رغم تمام ضعف‌هاي موجود، اين پيمايش‌ها اگر براساس اصول صحيح انجام شود، منجر به نتايج درستي مي‌شود. اين شيوه‌اي است كه در جامعه ايران نيز كاربرد دارد و بهترين مصداق آن پيش‌بيني‌هاي نتايج انتخابات است.

تا كنون بارها و بارها از سال‌ها پيش و با استناد به نتايج اين پژوهش‌ها نشان داده شده كه نهادهاي اصلي جامعه در وضعيت نابسامان و غيركاركردي قرار گرفته‌اند و در اين ميان تنها نهاد خانواده است كه بار ساير نهادها را يك تنه به دوش مي‌كشد و نهاد دولت هم فقط در حفظ نظم مبتني بر زور موفق بوده است. از اين رو تاكيد مي‌شد كه براي بازسازي نهاد دين و اقتصاد و آموزش و رسانه بايد اقدامي جدي به عمل آورد. عده‌اي با سنگر گرفتن ساده‌لوحانه در پشت برخي نگرش‌هاي جامعه شناختي در برابر اين گزاره‌هاي مستدل و روشن موضع‌گيري مي‌كردند و آنها را تخطئه و مردود مي‌دانستند.

اين مدعيان جامعه‌شناسي نه تنها به صاحبان قدرت و ولي‌نعمتان خود بلكه به مردم و جامعه نيز خيانت مي‌كنند. اولين تعهد اخلاقي براي هر صاحب‌نظري بيان دانسته‌هاي علمي بدون جعل و لاپوشاني كردن حقيقت است. حتي اگر مي‌ترسند كه حقيقت را بگويند، دليلي ندارد كه خودشيريني كرده و قلب حقيقت كنند و يافته‌هاي معتبر علمي را زير سوال ببرند تا قدرتمندان را خوش ‌آيد. اين جامعه‌شناسان حتي شهامت آن را ندارند كه اشتباهات تحليلي خود را بپذيرند. اكنون كه جامعه دچار اين وضعيت شده به جاي آنكه آن را به فرآيندهاي مديريتي و نارسايي‌هاي سياستي در چند سال‌هاي متمادي و گذشته ربط دهند، آن را به توطئه‌هاي اين و آن چه در داخل و چه در خارج مربوط مي‌كنند.

گويي كه مديريت كلان جامعه نبايد خود را متولي رفع مشكلات بداند و ديگران هم وظيفه‌اي جز حمايت از اين بي‌كفايتي‌ها و سوءمديريت‌ها نبايد داشته باشند. هر گاه براي آنان توضيح داده مي‌شد كه نهاد و گرايش‌هاي ديني در جامعه رو به افول است و تمام پيمايش‌ها اين را مي‌گويد و حتي نيازي به پيمايش نيز نيست و با چشم غيرمسلح هم مي‌توان آن را ديد، باور نمي‌كردند و مي‌گفتند اين پيمايش‌ها بي‌اعتبار است! هنگامي كه با شواهد كافي ثابت مي‌كردي كه جامعه فروپاشيده است و فقط چسب قدرت آن را سرپا نگه داشته آن را نمي‌پذيرفتند و مدعي مي‌شدند كه جامعه ايران خيلي هم قدرتمند است و هيچ خطري جز توطئه آن را تهديد نمي‌كند. به همين دليل راه‌حل‌هاي امنيتي را تجويز مي‌كردند. هنگامي كه از شكاف نسلي و مساله زنان و تحول فرهنگي شواهدي را عرضه مي‌كردي، مي‌گفتند اينها همه تبليغات يك مشت روشنفكر و رسانه‌هاي معاند است و نسل جوان همچنان به ارزش‌هاي اسلامي و انقلابي وفادار است. هنگامي كه وضع نامناسب دانشگاه‌ها را توصيف مي‌كردي بلافاصله به شاخص‌هاي مقالات علمي و... استناد مي‌كردند.

فساد را بيش از آنكه ساختاري و نظام‌مند بدانند به رفتارهاي مخالفان خود استناد مي‌دادند! نابرابري را محصول وجود و مقبول بودن مكاتب غربي! نزد مجريان دولتي مي‌دانستند و معلوم نبود اين چه مكتب انحرافي است كه مي‌تواند از اين همه نظارت و فيلتر و نهادهاي قدرت عبور كرده و جامعه را نابرابر كند؟! اين جماعت به پيماني كه خداوند از آنها گرفته، وفا نكردند و به ولي‌نعمتان خود و به مردم و نيز به خودشان خيانت كردند. در خوشبينانه‌ترين ارزيابي بايد گفت كه رفتارشان از روي تعصبات جاهلي و اوهام است. وضعيتي كه انسان را به ياد آن سربازان ژاپني مي‌اندازد كه در دل جنگل‌هاي انبوه ژاپن از سنگرهاي خود مراقبت مي‌كردند در حالي كه ۲۰ سال بود، جنگ تمام و ژاپن تسليم شده بود. و آنان خبر نداشتند!
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار