سعید راد در سالهای اخیر پرکارتر از قبل شده و پس از سریالی که در تلویزیون داشت حالا سریال «دل» با بازی او از شبکه نمایش خانگی درحال پخش است. به بهانه این سریال با این بازیگر قدیمی گفتگو کردیم.
خبرآنلاین: سعید راد در سالهای اخیر پرکارتر از قبل شده و پس از سریالی که در تلویزیون داشت حالا سریال «دل» با بازی او از شبکه نمایش خانگی درحال پخش است. به بهانه این سریال با این بازیگر قدیمی گفتوگو کردیم.
آقای فردین نسبت به مسائل اقتصادی اعتراض داشت؟
بله. ایشان و خیلیهای دیگر. پس آن زمان هم سلبریتیها اعتراض میکردند ولی الان بعضیها میگویند آنها حق ندارند در این مسائل دخالت کنند.
روزنامه نگار و منتقد یک نگاه و وظیفه دارد، بازیگر هم جایگاه و وظیفهای دیگر. شما در جریان انصرافهای جشنواره فیلم فجر هستید؟ رویکردتان نسبت به این ماجرا چیست؟
این واکنشها محصول بینش شخصی است، گروهی تفکرشان این است که با انصراف از جشنواره همراهیشان با مردم را نشان میدهند. شاید من هم اگر فیلم داشتم واکنش نشان میدادم. من نه میگویم این کار غلط است و نه میگویم درست است. هر تصمیمی گرفته میشود تصمیم فردی و آزادانه است. نتیجه استقلال فکری. متاسفانه ما جایی قرار گرفتیم که فقط با گوشی موبایل به هم توهین میکنیم، جامعه ما به دلیل تحریمهای ناعادلانه و بسیاری مشکلات اقتصادی، خسته و آسیبپذیر شده، مردم خشمشان را از طریق این گوشیها نشان میدهند و نتیجه این وضع تخریب جامعه است.
به گذشته برگردیم. شما پیش از انقلاب تعدادی فیلم اعتراضی کار کردید. با آقای کیمیایی، تقوایی و نادری که از بدنه روشنفکری سینما بودند، همکاری کردید. آن زمان این فیلمها تاثیرگذار بودند. الان چنین فیلمهایی داریم؟
فیلم «سفر سنگ» که داستان «سنگ و سرنا»ی آقای بهزاد فراهانی بود را با آقای کیمیایی کار کردیم که یک فیلم انقلابی بود.
مهاجرت را در کارگردانهایمان هم داریم. شما با امیر نادری کار کردید و سینمای ایران سالهاست او را ندارد.
امیر نادری نابغه است. یکی از بزرگترین فیلمسازهای دنیا است، اما رفته. چرا آقای بیضایی رفت؟ چرا آقای تقوایی فیلم نمیسازد؟ باید چک بکشند برای آقای تقوایی و بگویند ده سال بعد فیلمت را بیاور. من وقتی از خارج برگشتم اولین فیلمم در قشم با ناصر تقوایی بود.
این روزها حال و هوای اغلب ما خوب نیست. جامعه درگیر اندوه و غم است. صحبت های ما هم متاثر از همین فضا بود. حرفی اگر باقی مانده...
در شرق مخصوصا ایران جنبه احساساتی شخصیت ما بیش از منطقمان است. در تمام این سالها و روزهایی که بر ما گذشته، این اتفاقات، سیل، زلزله، سقوط هواپیما، افرادی که در کرمان جان باختند که به نظر من خیلی جانگداز بود، احساسات ما را متبلور و زخمی کرده. این مواقع آنقدر رقیق هستیم که باعث میشود نتوانیم منطقمان را به کار ببریم. این با ما نهادینه شده و اصلا به حکومتها مربوط نیست. جامعه ما روزهای تلخی را پشت سرگذاشته، همه داغداریم و من از این فرصت استفاده کرده همدردیام را با خانوادههای سوگوار اعلام میکنم.