امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - دکتر فاضل خمیسی :
آنقدر سد ساختند که طبیعت از مسیر عادی و رایج خود خارج و بلاها نازل شد.
می خواستند نفت را تبدیل به دلار کنند، بنابراین به هور و سمور و ماهی و ... رحم نکرده و باعث شدند «نخل» آن نماد قهرمانی، با سری سوخته و تنه ای سُست، هیزم رهگذرانی شود که نمی دانستند آتش زدن زنده یا مُرده ی نخل بدشگون و قحطی آور است.
طی دهها سال شبکه ای از مدیریت در استان شکل دادند که اهتمامش نه آبادانی و رونق بلکه رضایتمندی، حامیانی است که در یک داده- ستانده ،منافعشان در عقب نگهداشتن استان و ثروت دوزی فردی نهفته و باعث این شدند که فرهنگِ کارنکردن و توجیه سازی به یک اپیدمی مدیریتی در استان تبدیل گردد.
با مقایسه ای گذرا بین عملکرد مدیران میانی استان با مدیران هم رده در سایر استانهای هم درجه و همگن، به وضوح شاهد اختلاف چشمگیر عملکرد آنان بوده و تفاوت آنها در رتبه بندی کشوری غیرقابل انکار است.
علیرغم تذکرات حاکمیتی به نمایندگان در مجلس شورای اسلامی مبنی به اینکه در انتصابات و تصمیمات اجرایی قوه ی مجریه دخالتی نداشته باشند لیکن این گوشزدها نه تنها باعث عدم دخالت آنان نشد ، بلکه نظر آنها بعنوان دلیل تامه برای انتصاب، تقریباً در همه ی استان ها به امری عادی اما ناخوشایند تبدیل شده است، حال اگر نمایندگان استانی از بینش و سواد و تخصص مطلوبی برخوردار باشند مداخله ی معقول و اثربخش میتواند نتایج مثبتی برای حوزه ی اجرا داشته باشد، اما وای به حال استانی که نمایندگانش میخواهند براساس منافع فردی و انتخاباتی یا قومی و قبیلگی در بکارگیری مدیران دخالت داشته و قدرت و توانمندی خود را نه در مجلس قانون گذاری بلکه در استان و شهرستان به رُخ مسوولان محلی بکشند!
نحیف شدن حال «خوزستان» نتیجه ی تب ِ و بیماری روز یا ماه گذشته نیست! این درماندگی حاصل «نامراقبتی» سالهایی است که برای هر روزش باید مثنوی ها نوشت...
با این مقدمه که مشتی از خروارها مشکلات انبان شده خوزستان است و با اذعان به زحمات و تشکر از تمامی استاندارانی که به نحوی می خواستند به استان خدمتی داشته ،لیکن عمر مدیریتی هر کدام از آنها بدلایل مبهم و دخالت هایی، کوتاه و برنامه هایشان ابتر و این «ناتمام ماندن ماموریت» خود یکی از دلایل درجازدگی استان به شمار می رود،
لازم است این بار با درایتی عالمانه و بی طرف و در چارچوب مصالح خوزستان مدیریت عالی استان را مورد ارزیابی قرار داد.
شاید به دلیل نگاه منتقدانه و نهادینه شدن فرهنگِ نقد گزنده و خودزنی متعصبانه ، نظر نگارنده در خصوص مدیریت عالی استان با هجمه هایی مواجه شود که با سینه ا ی فراخ از آنها استقبال و محترم می شمارم اما از آنجا که در این مدت مراودات و همراهیهایی با استاندار داشته ام بر خود فرض اخلاقی دانسته که برداشت و تحلیل خود رابه اشتراک بُگذارم.. اینجانب معتقدم راه برون رفت از وضعیت فعلی استان نه زخم زبان به یکدیگر و نه انحصارطلبی برای حلقه ای خاص است بلکه استفاده از تمامی ظرفیت ها با نگاه خوشبینی و همصدایی واحد است که میتواند ما را به سر منزل مقصود برساند.
بی اغراق، شاید در بررسی عملکرد کمی (زمانی) استانداران ، هیچ استانداری به اندازه ی دکترموالی زاده این قدر برای بهبود وضعیت استان محل ماموریت در تکاپو نباشد.
آنچه را که خود از نزدیک شاهدم ،دلسوزی منحصربفرد، پاکدستی و مردم داری ایشان و ایجاد یک سرمایه بزرگ اجتماعی بعنوان نرم افزار توسعه در کنار ظرفیت سوابق دیپلماتیکی ، فرهنگی، نمایندگی مجلس ، مدیریتی و حتی روابط شخصی با تصمیم گیران ملی و کشوری است که وی طی دهها سال فعالیت به دست آورده و اکنون همه ی این« توانها» را برای موفقیت استان بکار گرفته است.
هیچکس عاری از عیب و نقص و خالی از انتقاد نبودت و حجم مشکلات خوزستان نیز قابل رفع در کوتاه مدت نیست. لیکن ایشان با طمئنینه و با اسلوب و روش خاص خود بدنبال بهتر کردن وضعیت استان است.
دوستان خوزستانی ام، به یقین موالی زاده فاقد آن یدبیضایی است که بتواند معضلات ساختارمند خوزستان را به تنهایی و در کوتاه مدت حل و رفع کند اما یقیناً ایشان عزم خود را جزم کرده که «چاره سازی برای حل مشکلات خوزستان» را به اولویت اول دولت تبدیل و معضلات رسوب شده ی استان را بُعد ملی بدهد، اولویتی که بنظر می رسد در حال تحقق یافتن باشد.
خوزستان زمانی به جایگاه واقعی خود خواهد رسید که منویات فردی در راستای تحقق اهداف بلند مدت هم راستا و از نیرویی که مخلصانه در حال مجاهدت است حمایت و او را تقویت کنیم.
این را نه برای مداهنه و نه برای خوشامدگویی فرد یا گروهی می نویسم، باور بفرمایید موالی زاده فرصتی است که قدرش در فقدانش نمایان خواهد شد.