امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - صالح محمدیان :
وضعیت استان نمایانگر یک چالش ساختاری عمیق در حکمرانی محلی است که در چرخه معیوب اختلافات قومی-بومی گرفتار شده است.
در این بستر، هر انتصاب مدیریتی - صرف نظر از تعلق فرد به گروه بومی، قومی خاص یا غیربومی - به شکل پیشفرض با واکنش منفی و مطالبات سهمیهبندی شده از سوی گروههای رقیب مواجه میشود؛ حتی انتصاب افراد غیربومی نه تنها راهگشا نیست، بلکه موجب اتحاد موقت تمامی گروههای محلی در تقابل با مدیر منتخب و تشدید فشار برای توزیع رانت میگردد.
نتیجه اجتنابناپذیر این پویایی، حذف نظام شایستهسالاری از فرآیندهای مدیریتی است.
تجربه تاریخی استانداران پیشین که نماینده تمامی طیفهای ممکن بودهاند، به وضوح نشان میدهد که هیچ گزینهای مصون از کمپینهای سازمانیافته انتقادی و تخریب سیستماتیک نبوده است.
ریشه این بحران مستمر را باید در فعالیت شبکههای فرصتطلب و سهمخواه جستوجو کرد که با بازتولید مستمر گفتمانهای قوممحور و بومیگرایانه و تحمیل فشار اجتماعی هدفمند، فضایی را برای پیشبرد خواستههای غیرمشروع و رانتجویانه خود مهیا میسازند.
پیامد کلان این بازی سیاسی مخرب، تخریب پایدار ظرفیتهای توسعهای استان بوده است:
انرژی مدیریتی عمدتاً صرف مهار تنشها به جای حل مسائل زیرساختی میشود و دولت مرکزی با مشاهده این آشفتگی مداوم و فقدان اجماع محلی، مشکلات استان را فاقد اولویت راهبردی و قابلیت اجرایی پنداشته که به غفلت نهادی شده و تخصیص ناکافی منابع منجر میگردد.
این چرخه معیوب که در آن قومیتگرایی به بحران مدیریتی، بیتوجهی مرکز، توسعهنیافتگی و تشدید نارضایتیها دامن میزند، عملاً امکان تحقق توسعه متوازن و حل ریشهای چالشها را ناممکن ساخته و گویای یک بحران حکمرانی فراتر از مسائل فردی است که مستلزم بازنگری بنیادین در مکانیسمهای انتصاب، شیوههای مدیریت تنوع و الگوهای تعامل دولت مرکزی با جوامع محلی چندپاره میباشد.
۲۴ تیر ۱۴۰۴